همايش صهيونيستها در لندن براي حمايت از اعلاميه بالفور (همايش اپراي لندن)
قطعنامه اين همايش بزرگ را كه با شركت هزاران نفر برگزار شده بود لرد روچيلد رئيس آن، قرائت كرد. در اين قطعنامه، قدرداني تمامي اقشار جامعه يهوديان انگليس از اعلاميه دولت در حمايت از تأسيس موطن ملي يهوديان، ابراز ميشد، چنين به نظر ميرسيد كه تمامي شركتكنندگان در اين همايش اهميت اين رويداد بزرگ را احساس ميكردند.
لرد روچيلد گفت اين همايش با مهمترين رويداد تاريخ قوم يهود در يك هزار و هشتصد سال گذشته، مصادف شده است. آنها در آنجا جمع شدهاند تا قدرداني خود را از اعلاميه دولت اعليحضرت كه سرآغاز فصلي تازه و بسيار با اهميت در تاريخ يهوديان است ابراز كنند. قوم يهود براي اولين بار از آغاز آوارگي، در پرتو اعلاميه يك قدرت بزرگ، جايگاه مناسب خود را بازيافته است. اين بيانيه آرمانهاي قوم يهود را براي داشتن موطن ملي، به رسميت ميشناسد و تأئيد ميكند و در عين حال اظهار ميدارد كه يهوديان حقوق و امتيازهاي همسايگان غير يهود خودشان را در فلسطين و همچنين يهودياني را كه با آرمان صهيونيستي همدل و همزبان نيستند، محترم ميشمرند. لرد روچيلد با اين احساس كه اهداف صهيونيسم به هيچ وجه با احساسات عالي ميهنپرستي و دلبستگي يهوديان به كشورهاي محل سكونتشان به عنوان شهرونداني وفادار، مغايرت ندارد، از اجتماعكنندگان در تالار اوپراي لندن خواست تا با صدور قطعنامهاي كه وي آن را به كشورهاي محل سكونت يهوديان تسليم خواهد كرد، همگي اعلام كنند كه با خلوص نيت، مفاد و روح اعلاميه محبتآميز دولت بريتانيا را محترم خواهند شمرد.
وي اطمينان داشت كه هدف اصلي صهيونيسم فراهمآوردن موطن ملي براي آن قشر از قوم يهود بود كه ميخواست از چنگ سركوب و بدرفتاريهائي كه در گذشته شاهد آن بوده است رها شود و به همين دليل معتقد بود كه اقشار مختلف جامعه يهود ميتوانند براي تأسيس موطن ملي در فلسطين و تضمين موفقيت آن، با يكديگر همكاري كنند.
لرد روچيلد سپس به قرائت قطعنامه همايش بشرح زير پرداخت:
« اجتماع كنندگان در اين همايش، به نمايندگي از جانب تمامي اقشار جامعه يهوديان در پادشاهي متحده، از صميم قلب از دولت اعليحضرت به علت صدور اعلاميه در حمايت از تأسيس موطن ملي براي قوم يهود در فلسطين، سپاسگزارند. اقدام تاريخي دولت اعليحضرت در حمايت از آرمانهاي قوم يهود، ژرفترين احساسات شاديآفرين را در ميان يهوديان برانگيخته است. شركتكنندگان در اين همايش در عين حال قول ميدهند كه از هيچ كوششي براي حمايت همه جانبه از آرمان صهيونيستي دريغ نورزند.»
لرد روبرت سيسيل، از اعضاي پارلمان انگليس در اين همايش گفت: « براي من مايه بسي خوشوقتي است كه به دعوت كساني كه نمايندگي جنبش صهيونيستي يا رهبري اين جنبش را بر عهده دارند در اين همايش حضور يافتهام. من از صميم قلب اين رويداد بزرگ را به شما كه امروز آن را جشن گرفتهايد شادباش ميگويم.
اجازه ميخواهم تا ضمن عرض شادباش نه تنها از تلاشهاي رئيس فدراسيون صهيونيستهاي انگليس بلكه از مساعي آقاي ناهوم سوكولوف و دكتر وايزمن در راه تحقق آرماني كه در قلب تمامي حاضران در اين همايش جاي دارد تجليل كنم. بدون شك تمامي ما بر اهميت اين همايش واقفيم. مهمترين مسأله، در اين همايش، مسأله آزادي است. ما نهتنها به چندين هزار يهودي كه در اينجا اجتماع كردهاند شادباش ميگوئيم بلكه به نمايندگان نژادهاي عرب و ارمني هم كه در اين مبارزه بزرگ براي كسب آزادي شركت دارند خير مقدم ميگوئيم.
آرزوي ما اين است كه كشورهاي عرب به اعراب، ارمنستان به ارامنه و يهوديه به يهوديان تعلق داشته باشد.
اگر قرار است اين چنين شود، آرزو ميكنيم كه تركيه، تركيه واقعي نيز به تركها تعلق يابد. اجازه ميخواهم اين نكته را يادآور شوم كه حمايت بريتانيا از جنبش صهيونيسم، تازگي ندارد. ميتوانم با جرأت ادعا كنم كه حمايت اين كشور از صهيونيسم، بخشي از سياست سنتي آن بوده است. به اعتقاد من، سياست بريتانيا همواره بر دو اصل عمده استوار بوده است. اين دو اصل، اغلب با دو واژه، آزادي و عدالت ، تبين ميشوند. شايد معني دقيقتر اين واژهها، برتري قانون و
آزادي باشد، چون اگر قرار است به امنيت، كه به تازگي بر اهميت آن تأكيد شده است دست يابيم، اگر بخواهيم تمدن اروپائي و روابط ملي در اروپا را از هرج و مرج كنوني خارج كنيم، بايد به همان ابزاري كه براي تضمين آزادي و رفاه در هر يك از كشورها استفاده ميكنيم يعني برتري قانون، روي آوريم. درباره دومين شالوده و بنياني كه از آن سخن به ميان آوردهام و در همايش امروز ما از اهميت بيشتري برخوردار است، بايد اين نكته را اضافه كنم كه ما اكنون مطالب زيادي درباره يك واژه جديد ميشنويم. يعني واژه حق تعيين سرنوشت. به اعتقاد من حق تعيين سرنوشت واژه تازهاي نيست. اين واژه مطمئنآ در امپراتوري بريتانيا تازگي ندارد. امپراتوري بريتانيا همواره تلاش كرده است تا به مللي كه اين امپراتوري را تشكيل ميدهند، تا آنجا كه آنها توان و ظرفيت لازم را داشته باشند خودمختاري كامل اعطا كند. ما همواره تلاش كردهايم تا به تمام ملل در محدوده امپراتوري انگليس آزادي كامل و برابري در مقابل قانون اعطا كنيم. ما سوگند ياد كردهايم تا اصل حق تعيين سرنوشت را محترم شمريم و بايد اين نكته را اضافه كنم امپراتوري بريتانيا اولين كشوري بود كه اين اصل را به جهانيان آموخت و يكي از علل اصلي شركت ما در جنگ كنوني، تضمين حق خودگرداني و حق تعيين سرنوشت تمامي ملل، صرف نظر از تهديدها و خطرهائي است كه از جانب همسايگان بزرگ آنان ناشي ميشود. به اعتقاد من يكي از گامهاي بزرگ و شايد بتوان گفت بزرگترين گامي كه ما در زمينه اجراي اين اصل برداشتهايم، به رسميت شناختن صهيونيسم است. اين اولين تلاش سازندهاي است كه در جهت سازماندهي نوين جهان در پي خاتمه جنگ برداشتهايم. موضوع تنها به شناسائي جنبش صهيونيستي محدود نميشود. مسأله تنها به شناسائي يك ملّيت محدود نميشود بلكه دامنه آن به مراتب وسيعتر است. مسأله حق تعيين سرنوشت در برگيرنده آرمانهائي است كه در اين همايش مطرح خواهند شد و لازم نيست تا من در اين باره صحبت كنم. مسأله در واقع تولد يك ملت نيست چون ملت يهود از جمله معدود مللي است كه توانسته است مليت خود را حفظ كند.
هربرت ساموئل عضو پارلمان انگليس نيز گفت: «با تمامي وجود از صدور
بيانيه دولت درباره فلسطين احساس شادماني ميكنم. سه سال است كه در فرصتهاي مختلف چه در جلسات كابينه و چه خارج از كابينه، اتخاذ چنين سياستي از سوي دولت را ضروري توصيف كردهام. به اعتقاد من، بيم و هراسي كه اين سياست پديد آورده است كاملا بيمورد و بياساس است. در هر گونه تحول تازه در فلسطين بايد سه شرط مورد توّجه قرار گيرد. اوّل، شناسائي كامل و عادلانه حقوق اعرابي كه در حال حاضر اكثريت جمعيت اين كشور (فلسطين) را تشكيل ميدهند. دوم، اماكن مقدّس مسيحيان و مسلمانان از احترام كامل برخوردار باشند و تحت هر شرايط، همواره تحت كنترل و اداره نمايندگان اين دو مذهب قرار گيرند.
سوم، تحت هيچ شرايطي نبايد هيچ گونه قدرت و اختيارات سياسي از فلسطين بر يهوديان پراكنده در كشورهاي ديگر كه احتمالا به عنوان اكثريت عظيم يهوديان باقي خواهند ماند، اعمال شود.
نبايد هيچ گونه اختلالي، جزئي يا كلي، مستقيم يا غير مستقيم در وضعيت ملي يا حقوق ملي آنان و تكاليف آنان به عنوان شهروند كامل در كشورهائي كه در آن بسر ميبرند يا خواهند برد، ايجاد شود. درباره هيچ يك از اين مسائل اصلا اختلاف نظري وجود ندارد و به اعتقاد من مباحثي كه در اين زمينه بروز كرده است، مناقشه بر سر مسائلي است كه وجود خارجي ندارد، دلايل حمايت من از سياستي كه ما امروز براي تأييد و جشن گرفتن آن در اينجا گرد آمدهايم، عمدتآ عبارتاند از: اوّل، فراهم آوردن امكان بهرهگيري از نبوغ نژاد يهود در ايجاد يك تمدن درخشان و ممتاز در جهان. غناي بشريت به گوناگوني ملتها بستگي دارد. ما نميخواهيم جهان به يك كتابخانه بزرگ تبديل شود كه در آن تنها تعداد بيشماري از نسخههاي يك كتاب نگهداري ميشود. ذهن يهودي از ويژگي متمايزي برخوردار است . ذهن يهود تركيبي از خلّاقيت چشمگير و آرمانهاي ملي و مثبت است. وجود همين ويژگيها سبب شده است تا اين قوم بتواند در خلال زندگي هزار و پانصد ساله خود در فلسطين، زنجيره تقريبآ پيوستهاي از دولتمردان، سرداران، قضات، سرايندگان، پيامبران و پيشگويان، انديشمندان و رهبراني را تربيت كند كه جهان را در تمامي قرون و اعصار تحت تأثير قرار دادهاند. اگر در تپههاي صهيون تمدن يهود بار ديگر با بهرهگيري از درايت و نيروي معنوي ديرينه قوم يهود احيا شود، يهوديان ساكن در ديگر كشورهاي جهان اعتماد به نفس و عظمت تازهاي خواهند يافت. برق تازهاي در چشمان آنها خواهد درخشيد و كساني كه قامتشان خميده است دوباره قد راست خواهند كرد و يهوديان جهان اعتباري تازه خواهند يافت.
به همين دلايل است كه ما امروز در اينجا گرد آمدهايم تا از دولت بريتانيا، دولت خودمان قدرداني كنيم كه چنين امكاني را فراهم ساخته است تا بتوانيم، نه به عنوان يك آرزوي واهي براي آيندهاي دور، بلكه اميدي كه به تحقق آن در آيندهاي نزديك اطمينان داريم، بگوئيم: "سال ديگر در اورشليم"»
خاخام اعظم گفت، شركت در اين همايش شگفتآور براي قدرداني صميمي از اقدام بيمانند دولت اعليحضرت در حمايت از آرمانهاي يهوديان، مايه بسي افتخار است. اعلاميه دوران ساز دولت درباره فلسطين، تضميني از سوي مقتدرترين امپراتوري است كه نظم نوين كه متحدين با چنين سرمايهگذاري جاني و مالي سرگرم ايجاد آن هستند بر درستكاري، آزادي و احترام به تمامي مليّتهاي ستمديده، استوار خواهد بود. اعلاميه دولت يك قول شرافتمندانه است كه در تنسيق آتي امور ملتها، قديميترين تراژدي ملي پايان خواهد يافت و اين امر موجب تسكين بشريت خواهد شد كه از كشتارها، ويرانگريها و عذاب اين جنگ دهشتناك كمر خم كرده است.
در اين لحظه بسيار مهم براي قوم يهود، واژههاي متداول قدرشناسي و عبارات مرسوم سپاسگزاري، به هيچ وجه كافي نيستند. قوم يهود براي تشريح احساسات قلبي خود در اين روز تاريخي بايد به كتاب مقدس متوسل شود. دو هزار و پانصد سال پيش، كورش فرمان آزادي يهوديان را كه به حال تبعيد در بابل بسر ميبردند صادر كرد. ابراز احساسات يهوديان در روز باشكوه صدور فرمان آزادي اين قوم از سوي كورش در زبور 126 به خوبي بازتاب يافته است.
هنگاميكه خداوند ما را از اسارت به صهيون باز آورد، فكر كرديم كه خواب ميبينيم سپس دهان ما از خنده پر شد و سرود شادي سر داديم آنگاه قومهاي ديگر درباره ما گفتند:
« خداوند براي بني اسرائيل كارهاي شگفتآور كردهاي و خداوند لطف بزرگي به ما كرده است ما شادمانيم.
در روز صدور فرمان قوم يهود از سوي كورش، شادي و شعف اين گونه بر يهوديان حاكم بود. اين فرمان علاوه بر ايجاد شادي و شگفتي در بين يهوديان، شگفتي ملل و تأييد اطمينان بخش دولتمردان و فرمانرويان را نيز به دنبال داشت به گونهاي كه ناگزير شدند تا اعلام كنند:
«تلاش خواهيم كرد تا اين فرمان اجرا شود و كامل نيز اجرا شود، تحولي كه بسياري تصور ميكردند هرگز تحقق نخواهد يافت.»
روح اعلاميه دولت، اجراي عدالت مطلق درباره يهوديان خارج از فلسطين يا غيريهوديان ساكن در فلسطين بود. جوامع غير يهودي ساكن در فلسطين از تأكيد اين اعلاميه بر محترم شمردن حقوق مدني و مذهبي خود استقبال كردند. اين اعلاميه در واقع ترجمه و تبلور اصل اساسي قوانين و شريعت موسي بود. اما آنچه روح يهوديان را آكنده از شادي ميكرد وعده تأسيس موطن ملي براي قوم يهود بود. چون تنها در سرزمين متعلق به خويشتن است كه قوم يهود بايد زندگاني كند و همانند روزگاران گذشته، قابليتهاي خود را پرورش دهد و دين خود را به ميراث معنوي بشر ادا كند.
پس از صدور اعلاميه از سوي كورش، تودههاي يهود بازهم در بابل باقي ماندند. در مجموع، تنها چهل و دو هزار مرد، زن و كودك عزرا را تا صهيون، سرزمين پدران خود همراهي كردند.
اما همين صهيونيستهاي انگشتشمار و فرزندان آنان به علت زندگي در سرزمين خود سرنوشت بشر را دگرگون ساختند. آنها آثار و نوشتههاي پيامبران را گردآوري و در آنها بازنگري كردند و شيواترين بخشهاي كتاب مقدس را نگاشتند، قانون و شريعت يهود را تدوين كردند و مذاهب يك خدائي را در جهان پديد آوردند. اكنون نيز همچون آن دوران، بايد به صهيون بازگردند. اكنون نيز، همچون گذشته، تجديد حيات ملي از سوي باقيمانده نژاد يهود، عنقريب فصل تازهاي در تاريخ معنوي بشر خواهد گشود.
سرهنگ دوم سرمارك سايكس عضو پارلمان انگليس گفت:« عاليجنابان، خانمها و آقايان، قبل از هر چيز لازم ميدانم تا اين نكته را يادآور شوم كه علت علاقه من به اين جنبش ملاقات دو سال پيش با شخصي بود كه اكنون بر روي اين سكو ايستاده است و هم او بود كه چشمان مرا بر روي واقعيت اين جنبش گشود. نام او در رديف سخنرانان اين همايش قرار دارد و شما به زودي سخنان او را خواهيد شنيد. نام او براي بيشتر دستاندركاران صهيونيسم آشناست، منظور من دكتر گاستر است. من كسي هستم كه از دور دستي بر آتش دارم و تماشاگر هستم، اما همانند ديگر كساني كه در اينجا حضور دارند احساس ميكنم كه همايش امروز نه تنها نقطه عطفي در تاريخ قوم يهود بلكه به اعتقاد من، تحولي دورانساز در تاريخ بشريت است. كه سرنوشت شما اين است كه پلي بين آسيا و اروپا باشيد، تا معنويت را از آسيا به اروپا به ارمغان بريد و سرزندگي اروپا را به آسيا منتقل كنيد من جدآ بر اين باورم كه صهيونيسم چنين مأموريتي بر عهده دارد. آنچه را كه من ميبينم ملموستر از رويا و مهمتر از جامعه ملل است. آنچه كه مشاهده ميشود جامعه قارهها، جامعه نژادها و در نهايت جامعه آرمانهاست، چشماندازي است بس گسترده، اين است آنچه كه شما در پيش رو داريد اما هيچ يك از كساني كه در اين همايش حضور دارند بهتر از من اوضاع را درك نميكنند. من تا حدودي اوضاع و شرايط را ميشناسم و با جرأت و جسارت ميتوانم بگويم كه خطرها، مشكلات و احتمالا موانعي بر سر راه است. اما خانمها و آقايان، دوران آزمايش شما بسيار طولاني بود، شما با ناملايمات خو گرفتهايد و ميتوانيد با آرامش با مشكلات روبرو شويد و آنها را از پيش پا برداريد. من انتظار ندارم تحولي ناگهاني و معجزهآسا صورت گيرد اما معتقدم كه تحولي سودمند و مقاومتناپذير در شما آغاز شده است. اكنون اميدوارم كه شما قدرتي را پايهگذاري كنيد كه نه بر برتري خون و طلا بلكه بر برتري يك نيروي فكري بزرگ استوار باشد.
ايمان دارم كه شما فلسطين را به مركز آرمانهاي بزرگ تبديل و به تمامي كشورهائي كه يهوديان در آن زندگي ميكنند نورافشاني خواهيد كرد. آنچه كه حضور در همايش امروز را براي من لذت بخش ميكند اين احساس است كه در اين روز تاريخي كه دولت بريتانيا اعلاميه خود را صادر كرده است شما تنها به خود نميانديشيد بلكه به ديگران نيز فكر ميكنيد، اينكه همواره با نگاه به گذشته از اين واقعيت لذت خواهيد برد كه به هنگام تحقق وعده موعود، هنگامي كه اميد به از بند رستن شما در دلها زنده شد، شما تنها به فكر خود نبودهايد بلكه به مخالفان خود، ارامنه و اعراب سوري نيز انديشيدهايد. گفته ميشود كه يهوديان از حافظهاي بسيار قوي برخوردارند. اطمينان دارم كه شما «كوردوا» را به ياد داريد، سرزميني كه نفوذ شما بر تمدن نوين در آنجا به اوج خود رسيد و فكر ميكنم به ياد ميآوريد كه مديون اعراب كوردوا هستيد. به ياد داريد آن روزهائي را كه يهوديان در روسيه سركوب ميشدند و ارامنه در تحمل ستمها با شما همراه بودند و شما مديون آنها هستيد. گرچه ماهيت اين حوادث غمانگيز با يكديگر تفاوت دارد اما اين سه فاجعه، سرانجام به يك پيروزي ختم شدهاند. اگر اين سه مصيبت در هم ادغام شوند، تحقق آرمانهاي شما حتمي است. چنانچه اين سه نيرو ناديده گرفته شوند، بيم آن ميرود كه هر يك از آنها قرباني ماجراجويان سياسي، نظامي يا مالي شوند. براي آباداني و پيشرفت فلسطين بايد آرامش در سوريه برقرار شود. براي تحقق آزادي در فلسطين بايد از بازگشت نژادهاي درندهخو به اين سرزمين جلوگيري كنيد.
شما خواهان آزادي ارمنستان هستيد چون آزادي تمامي ملل را خواستاريد. شما ميخواهيد از آزادي اعراب اطمينان حاصل كنيد چون آنها هميشه همسايه شما خواهند بود. و اميدوارم كه شاهد روزي باشم كه قوم بنياسرائيل با تمامي شكوه و بردبارياش استهزاء را كنار گذارد و ترديد را از ميان بردارد و هر سه ملت ارمني، عرب و يهودي، جهانيان را از صفات خوبي كه خداوند در وجود آنها به وديعه نهاده است بهرهمند سازند.
دكتر ام. گاستر خاخام يهوديان پرتقال مقيم انگليس گفت من نه به عنوان يك صهيونيست تازه بلكه يك دوست قديمي در برابر شما ايستادهام. وي به عنوان يك صهيونيست كهنه كار و برخوردار از ايماني ژرف در برابر مردم ايستاده بود و به حقانيت كلام خداوند و وعده باشكوهي كه به قوم بنياسرائيل داده شده است ايمان داشت و مردم به بينش و انديشه، آرمانها و آرزوهاي يهوديان به ديده تمسخر نگاه كردهاند اما آنها با شور و شوق خللناپذير به فعاليتهاي خود ادامه دادهاند. آنچه كه بسياري از مردم رؤيا ميدانستند اكنون به واقعيت تبديل شده است. آنها امروز در اين همايش حضور يافته بودند تا آنچه را كه با اشك و آه كاشته بودند با شادي و شوق برداشت كنند. قومي كه هرتزل را به رهبري جنبش صهيونيستي برگزيد و او بار مشكلات را تحمل كرد او به اين اعتماد وفادار ماند و پرچم صهيون را به اهتزاز درآورد و اكنون نوبت يكايك يهوديان است تا در چنين روزي، پس از سالها انتظار، از لذت مشاهده دستآوردهاي خود برخوردار شوند. آنها در اينجا گرد آمدهاند تا از اقدام شايان توجه دولت بريتانيا در صدور اين اعلاميه و حمايت از آرمان يهوديان، قدرداني كنند. اما صهيونيسم نه يك مسأله محلي بود و نه يك گروه كوچك از يهوديان انگليس را در بر ميگرفت. صهيونيسم جنبشي بود كه تمامي نژاد يهود را تحت تأثير قرارداد تمامي يهوديان در هر نقطه از جهان در احساس حقشناسي و تشكر، يكپارچه و متحد بودند. كساني كه در اين همايش حضور دارند بيانگر احساسي هستند كه تمامي يهوديان جهان را در بر گرفته است. اعلاميه دولت بيانگر عظمت اين دولت است كه مشكل يهوديان، را كه جنبه جغرافيايي محلي داشت به يك مسأله با اهميت بينالمللي تبديل كرده است. لازم است تا درك روشني از مواضع صهيونيسم و تعابيري كه در اعلاميه دولت يهود به كار رفته است داشته باشيم. اصطلاح «موطن ملي» اولين بار در «برنامه بال» كه سنگ بناي صهيونيسم در آنجا نهاده شد به كار رفت و اين واژه زماني انتخاب شد كه معني سياسي دقيقي نداشت.
شرايط، تغيير كرده است. شركتكنندگان در كنگره بال، ميخواستند تا اصطلاح "موطن ملي" معني اصلي و واقعي خود را پيدا كند. آنچه آنها خواستار آن بودند، صرفآ دريافت اجازه براي تأسيس آبادينشينهاي يهودي در فلسطين يا دايركردن مؤسسات آموزشي، فرهنگي و صنعتي نبود، آنها ميخواستند تا در فلسطين يك كشور خودمختار يهوديان به معني واقعي كلمه تأسيس كنند. آنها ميخواستند تا فلسطين، فلسطين يهوديان باشد، به سرزمين قوم بني اسرائيل، تبديل شود. زمين بايد از آن يهوديان شود. موضع آنها تا حدودي مشابه موضع كنوني دولتمردان انگليسي در حوزهاي وسيعتر است. يهوديان خواستار جبران گذشتهها و بازگشت به وضعيت پيشين و دريافت تضمين هستند و بكارگيري همين اصول بود كه تضمينها و نفوذ اعلاميه دولت بريتانيا را چنين درخشان ساخته است. بريتانيا ديني به يهوديان ندارد و نيازي به جبران گذشتهها نيست. در اين كشور، يهوديان از آزادي كامل، برابري حقوق و وظايف برخوردارند و مسئوليتي را كه بر عهده داشتهاند به نحو احسن انجام دادهاند. بسياري از جوانان يهودي دوشادوش ديگر هم ميهنان خود در ميدانهاي نبرد شركت دارند. گر چه بريتانيا ديني در قبال يهوديان ندارد رهبري تلاش براي جبران مظالمي را كه جهان به يهوديان روا داشته، بر عهده گرفته است. بريتانيا در عين حال در مبارزه براي بازگرداندن سرزمين فلسطين به يهوديان كه ميراث قديمي آنهاست و تضمين موجوديت، استقلال، حقوق و آزادي عمل اين قوم در سرزمين باستاني خود، پيشگام بوده است. تأسيس كشور يهود در سرزمين اجدادي اين قوم در ضمن موقعيت يهوديان در گوشه و كنار جهان را روشن و مستحكم خواهد كرد.گاستر گفت ايمان دارم كه جهان تازهاي شكل خواهد گرفت و در آن يهودي در مقام، يهودي به انسان آزادهاي تبديل خواهد شد. وي در پايان سخنان خود به يك افسانه قديمي اشاره كرد كه بر اساس آن در پي انهدام معبد، سنگهاي معبد متلاشي شده و هر قطعه از آن به ذرات كوچكتري تبديل شد و هر ذرهاي در قلب يك يهودي جاي گرفت. همين يادبودهاي به جا مانده از قوم سركوب شده يهود است كه يهوديان آنها را در سينههاي خود حفظ كردهاند و بر اثر سنگيني بار اين يادبودها پشت آنها خميده گشته است. اما آنها بار ديگر در مقام يك ملت در فلسطين به يكديگر ملحق ميشوند و سنگريزهها را از قلبهاي خود بيرون خواهند آورد. در اين لحظه دكتر گاستر با هيجان فرياد زد، هماكنون، احساس ميكنم كه سنگريزه دارد از درون قلب من جدا ميشود".
سپس نوبت سخنراني به شيخ اسماعيل عبدالعقي رسيد. وي به زبان عربي سخن ميگفت و سخنانش را اسرائيل سيف ترجمه ميكرد. مترجم گفت كه تركيه سخنران را به علت پيوستن به جنبش ملي عرب، به مرگ محكوم كرده است. شيخ اسماعيل گفت وظيفه خود ميدانم تا از صميم قلب از مردم و دولت بريتانيا كه به من و همميهنانم در لحظه بيدادگري و سركوب پناه دادهاند قدرداني كنم. وي گفت، دولت تركيه با پشتيباني مالي آلمان، كشور مرا به بند كشيده است و اطمينان دارم كه انگليس و فرانسه بندهاي اسارت را از هم خواهند گسست چون به پيروزي حق عليه باطل و پيروزي متحدين ايمان دارم." شيخ اسماعيل نه تنها به عنوان يك عرب بلكه عرب مسلمان كه مدت 5 سال در حوزههاي علمي تحصيل كرده و داراي مدرك در رشته الهيات است سخن ميگفت. وي گفت وظيفه هر مسلماني است كه به جنبش رهاسازي همميهنان خود ملحق شود. اين نشست ميبايست از اقدام بزرگ دولت بريتانيا در برسميت شناختن آرمانهاي قوم يهود ستايش ميكرد. آقاي واديا كسرواني يكي ديگر از نمايندگان عرب كه به زبان فرانسوي سخن ميگفت يادآور شد كه همميهنان وي نيز از فرانسه و انگليس انتظار دارند تا به آزادي آنان كمك كند. وي نيز از اقدام دولت انگليس و صدور اعلاميه بالفور تجليل كرد.
آقاي اسرائيل زنگويل در حمايت از اعلاميه دولت انگليس گفت: به عنوان نماينده «سازمان سرزميني يهود» اين افتخار را يافته است تا به اين مناسبت به
يادماندني در سكوي خطابه قرار گيرد. وي گفت "در مقام رئيس سازمان سرزميني يهود، همواره از رهبران شما انتقاد كردهام. اما امروز قصد انتقاد ندارم بلكه براي عرض شادباش و اعلام همكاري در اين همايش حضور يافتهام. به رهبران شما به ويژه به دكتر وايزمن و به آقاي سوكولو به خاطر دستاوردهاي آنان در زمينه ديپلماسي شادباش ميگويم. من نيز همانند ديگر يهوديان جهان آرزو ميكنم كه اين موفقيت ديپلماتيك با پيروزيهاي مشابه در ميدان عمل كه زمينه دشواري است، همراه شود. من در مقام رئيس سازمان سرزميني يهود وظيفه دارم تا با توجه به هدف اين سازمان، سرزمين خودمختاري را تدارك ببينم. هرگونه تلاش از جانب من در مخالفت با طرحهاي عملي براي تأمين قلمرو يهوديان نه تنها خيانت عليه آنان بلكه خيانت به آرماني است كه سازمان سرزميني يهود، براي تحقق آن تأسيس شده است. به عنوان اولين ثمره مذاكرات دوستانه با صهيونيسم كه در ماه ژوئيه آغاز شد، اين افتخار را به دست آوردهام تا در مراسم امروز حضور داشته باشم و از همدلي دولت انگليس با آرمانهاي يهود تجليل كنم.
دبليو. اورزبي ـ گور عضو پارلمان انگليس بيشتر از اين بابت خوشحال بود كه اعلاميه دولت در حمايت از آرمانهاي صهيونيستي زماني صادر شده است كه ارتش بريتانيا سرگرم نجات فلسطين است و همين امر نشان ميدهد كه انگليس اهداف سودجويانه ندارد. وي ادعاي يهوديان را بر فلسطين كوبنده توصيف كرد و
گفت از اينكه ميبيند اكثريت چشمگير نمايندگان در مجلس عوام از جنبش صهيونيستي پشتيباني ميكنند، بسيار شادمان است. وي گفت همانگونه كه سرمارك سايكس به عنوان يك مسيحي پيرو كليساي رم از جنبش صهيونيستي حمايت كرد من نيز كه عضو كليساي انگليس هستم از اين جنبش پشتيباني ميكنم. وي گفت براي بازگرداندن فلسطين به يهوديان و تبديل آن به موطن آنان، دست دوستي به سوي صهيونيستها كه براي تحقق اين هدف مبارزه ميكنند، دراز كرده است. وي گفت اراده خداوند در تمامي اين تحولات دخيل بوده است. وي گفت از اولين لحظه ملاقات با رهبران صهيونيست در مصر، انگليس و نقاط ديگر به صداقت، خلق و خوي كاملا انگليسي و بيشائبه بودن آنان پي برده و مجذوب آنها شده است. رهبر جنبش صهيونيستي در انگليس از قابليتهاي چشمگيري برخوردار است: وي دولتمردي چيرهدست، با اراده و بردبار است و همين ويژگيها او را در نزد همه محبوب كرده است. او رزبي ـ گور تاكنون از هيچ كوششي براي پيشبرد اهداف جنبش صهونيستي دريغ نداشته و در آينده نيز صهيونيستها ميتوانند به عنوان يك دولت، به او تكيه كنند.
آقاي اچ .ان موستيچيان يكي از اعضاي هيئت نمايندگي ارامنه گفت با استفاده از فرصت پيشآمده، دميدن سپيده شادي در درههاي سرزمين اجدادي يهود را از صميم قلب از سوي ارامنه به برادران يهودي خود شادباش ميگويم. وي با مقايسه دو قوم يهود و ارمني گفت اين دو قوم ستمهاي مشابهي تحمل كردهاند لكن در برابر مرگ و نيستي سرتسليم فرود نياوردهاند و امروز دست در دست يكديگر چشم به دوران تازهاي دوختهاند كه تجديد حيات ملي آنها را نويد ميدهد و همه ميدانند كه ارمنستان از جمله اولين كشورهائي است كه در تاريخ يهوديان، از آن سخن به ميان آمده است و يكهزار و دويست سال پيش، سلسلهاي از شاهان ارامنه كه خون يهودي هم در رگهاي خود داشتند بر ملت خود حكومت كردهاند. يهوديان در پي از دستدادن استقلال خود، در اسارت و تبعيد به زندگي ادامه دادند و ارامنه نيز با از دست دادن استقلال خود، آواره و سرگردان شدند. گرچه اين لحظه براي بيان اين نكته مناسب نيست اما ارامنه در خلال سه سال گذشته چنان فجايعي را متحمل شدهاند كه كشتار يهوديان در مقايسه با اين فجايع، بسيار كمرنگ است. اما ارامنه نيز با توجه به اعلاميه دولت بريتانيا، همانند يهوديان، چشم به «فردا» دوختهاند. ارامنه نيز همچون برادران يهود، قرنهاست كه انتظار ميكشند و اين دو قوم همراه با اعراب، فلسطين را به يك سرزمين موعود ديگر و بهشت برين و كانوني كه مايه افتخار و سربلندي بشريت باشد، تبديل خواهند كرد. در اين مرحله نوبت به مؤلف كتاب رسيد تا بيانيه كميته اجرائي سازمان صهيونيستي را قرائت كند. متن اين بيانيه در صفحات بعدي كتاب آمده است.
آقاي جيمز دو روچيلد گفت من به عنوان فرزند كسي در اين جايگاه ايستادهام كه عمر خود را براي تحقق آنچه شما امروز آن را جشن گرفتهايد صرف كرد.
آرمانهاي قوم تا پيش از صدور اعلاميه دولت بريتانيا تا آستانه سرمنزل مقصود پيش رفته بود اما نميتوانست گام نهائي را بردارد. دولت بريتانيا با صدور اين اعلاميه با يك ضربه قلم، دروازه منزلگاه نهائي را بر روي يهوديان باز كرد. به همين دليل قلب تمامي يهوديان عالم آكنده از قدرداني است و يهوديان بايد هميشه به ياد داشته باشند كه اهداف و آرزوهاي آنها براي آينده، با صدور اعلاميه كريمانه و عادلانه دولت بريتانيا، تقويت شده است.
دكتر وايزمن رئيس فدراسيون صهيونيستي انگليس با اشاره به واژهها و سخنان تمجيد آميزي كه درباره يهوديان ابراز شده است، آرزو كرد كه يهوديان نسل حاضر و نسلهاي آينده شأن و ارزش اين فرصت تاريخي را درك و نه تنها در حرف، بلكه در عمل از اين اعلاميه مهم پشتيباني كنند. وي گفت اين يك واقعيت است و نه يك استعاره كه بيست قرن گذشته اكنون به يهوديان مينگرد تا ببيند چگونه از فرصتي كه بريتانيا در اختيار آنان قرار داده است استفاده ميكنند. جيمز روچيلد گفت نسل حاضر بار مسئوليت عظيم دو هزار ساله را بر شانههاي خود دارد و دعا كرد كه اين نسل بتواند به خوبي از عهده مسئوليت خود برآيد.
تمامي شركتكنندگان در اين همايش به پا خاستند و در ميان شور و هيجان زايدالوصف واژههاي زبور را تكرار كردند. سپس "سرود ملي يهود " و سرود" خداوند پادشاه را حفظ كند" توسط انجمن همسرايان، خوانده شد. لرد روچيلد
براي قرائت اعلاميه دولت بريتانيا در سكوي سخنرانان قرار گرفت و گفت براي يهوديان مايه افتخار است كه نمايندگان پنج مذهب از اين روز تاريخي استقبال كردهاند.
در ميان كساني كه به اين همايش پيام ارسال كردند ميتوان به شخصيتهاي زير اشاره كرد:
ويسكنت گري فالودن ، وزير مشاور در امور خارجه بريتانيا (1916 ـ 1905)
«از صميم قلب از اعلاميه آقاي بالفور حمايت ميكنم و خوشحالم از اينكه دولت با صدور اين اعلاميه ديدگاه خود را رسمآ اعلام كرد.»
آرتور هندرسون ، عضو پارلمان: حزب كارگر درخواستهاي يهوديان را در سراسر كشورهاي جهان براي برخورداري از حقوق ابتدائي تساهل، آزادي اقامت و تجارت، حقوق مساوي شهروندي كه بايد به تمامي شهروندان ملل مختلف جهان اعطا شود، تائيد ميكند. در ضمن حزب كارگر اميدوار است با پايان گرفتن جنگ، تفاهمي به دست آيد كه در پرتو آن فلسطين آزاد شود و بر اساس يك موافقتنامه بينالمللي، به يك كشور تبديل شود و يهوديان بتوانند به آنجا بازگردند و بدون دخالت نژاد يا مذاهب بيگانه، راه رستگاري خود را انتخاب كنند.
ماركز كروه ، وزير مشاور در امور هند (15 ـ 1910) «از مدتها پيش آرزوي
صدور چنين اعلاميهاي را داشتهام. اكنون كه اين اعلاميه صادر شده است، تمامي يهودياني كه در كشورهاي مختلف از زندگي سعادتمندي برخوردارند و كساني كه همواره در رؤياي بازگشت قوم يهود به سرزمين باستاني خود بودهاند، بدون شك از اين اعلاميه استقبال ميكنند. ما در محدوده مرزهاي اين سرزمين، هماكنون شاهد يك رشته پيروزيها و جانفشاني انسانهاي شريف در راه آرمان مشتركي هستيم كه اميد به بازگشت يهوديان به فلسطين، جزئي از آنرا تشكيل ميدهد.
ويسكنت بريس ، سفير انگليس در واشنگتن (10ـ1905) «از سالها پيش و بويژه از زمان ديدارم از فلسطين در سال 1914، صميمانه از تلاشهاي جنبش صهيونيستي براي بازگرداندن قوم يهود به موطن باستانياش، حمايت كردهام و شادمانم از اينكه ميبينم دولت اعليحضرت به تازگي حمايت خود را از اين آرمان كه به اعتقاد من با پايان يافتن جنگ، وارد مرحله عملي خواهد شد، ابراز داشته است. به دست آوردن موطن باستاني و تبديل آن به كانون زندگي ملي يهود براي تمامي يهوديان در گوشه و كنار جهان منافع فراواني به همراه خواهد داشت، گرچه تنها بخش كوچكي از قوم يهود ميتواند براي خود در فلسطين مسكن و مأوا جستجو كند.
از قرار، فلسطين در سالهاي اخير به شدت تخريب شده است، اما با بهرهبرداري از منابع اين سرزمين، ميتوان زندگي جمعيتي به مراتب بيشتر از ساكنان دوران فرمانروائي نكبتبار تركها را، تأمين كرد. سوريها، اعراب و ارامنه نيز تلاش ميكنند تا خود را براي هميشه از سيطره تركهاي بيگانه و مهاجم، رها كنند.
ارل سلبورن ، كميسارياي عالي انگليس در آفريقاي جنوبي (10ـ 1905) حمايت صميمانه و همه جانبه خود را از سياست دولت اعليحضرت در قبال آرمانهاي صهيونيستي كه در اعلاميه آقاي آرتور بالفور بازتاب يافته است، اعلام ميدارم.
لرد بالفور بورليه ، وزير امور اسكاتلند (1903ـ 1895) «از تأسيس موطن ملي يهود در فلسطين حمايت ميكنم و اميدوارم كه اين سياست با موفقيت اجرا شود».
لرد سايدنهام كومب ، فرماندار بمبئي (1913 ـ 7â19): ... حمايت كامل خود را از اين هدف اعلام ميدارم و خوشحالم كه فلسطين قرار است بار ديگر به موطن ملي يهوديان تبديل شود. تشكيل موطن ملي يهود از جمله نتايج خوشايندي است كه اميدواريم اين جنگ خانمانسوز و تأسفآور به دنبال داشته باشند.
لرد اموت ، معاون وزير مستعمرات (1914 ـ 1911): ... جنبشي كه هدف آن تأسيس موطن ملي يهود در فلسطين است از حمايت قلبي من برخوردار است و صميمانه آرزو ميكنم كه همايش شما با موفقيت همراه باشد.
لرد تنيسون ، فرماندار استراليا (4â19 ـ 2â19) ... به اعتقاد من تأسيس موطن ملي يهود در فلسطين به برقراري صلح در جهان كمك خواهد كرد كشور يهود بايد آنگونه كه جرج اليوت به زيبائي بيان كرده است به تجليگاه روح يهود كه با تكيه به شالوده قديمي خود، حيات تازهاي يافته باشد، تبديل شود.
اسقف جيمز كوپر ، رئيس مجمع عمومي كليساي اسكاتلند: كليساي اسكاتلند، از اعلاميه كابينه بريتانيا مبني بر حمايت از تأسيس موطن ملي يهود در فلسطين و پاسداري از حقوق مدني و مذهبي جوامع غير يهودي در اين سرزمين كه براي مسيحيان و يهوديان بسيار عزيز است، صميمانه پشتيباني ميكند و بسيار شادمان است كه اين افتخار مضاعف نصيب بريتانيا شده است و دعا ميكند تا اين اعلاميه منشاء بهترين بركات خداوند براي قوم بنياسرائيل باشد.
بوغاس نوبر پاشا رئيس هيئت نمايندگي ملي ارامنه: به مناسبت اين همايش
صهيونيستي كه از سوي كميته صهيونيستي سازمان يافته است، در مقام رئيس هيئت نمايندگي ملي ارامنه خرسندم تا بار ديگر تبريكات صميمانه ارامنه را براي صدور اين اعلاميه، ابراز دارم بسيار خوشحاليم كه حمايت مقتدرانه دولت بريتانيا اين نويد را به شما ميدهد كه در روز پيروزي كساني كه براي نجات ملل ستمديده ميجنگند آرمانهاي شما هم تحقق يابد و همزمان با تحقق ادعاي تاريخي شما بر سرزمين اجدادي خود و بازيافتن مليّت يهود، آرمانهاي ارامنه نيز جامعه عمل بپوشد.