قرارداد 1907م؛ زمينه‌ها و پيامدها

از مجموعه مقالات ارائه شده در همايش دوم ايران و استعمار انگليس
موسسه مطالعات و پژوهش هاي سياسي

 

چكيده
اهمیت سرزمین ایران به عنوان منطقه‏ای نزدیک به آب‏های آزاد و اقیانوس هند و واسطۀ‎العقد شرق و غرب، به طور مشخص از دوره صفویه تا به امروز مورد توجه قدرت‏های غربی به ویژه روسیه و انگلیس بوده است. هدف روس‏ها در دستیابی به خلیج‏فارس و هندوستان، و سیاست‏های انگلیسی‏ها در حفظ موقعیت و پایگاه خود در هند و خلیج‏فارس، عمده‏ترین دلایل نفوذ و دخالت‏های آنان در ایران عصر قاجاریه بود كه رقابتشان در گرفتن امتیازهای سیاسی و اقتصادی موجب بروز تنش‏هایی می‏شد. این تنش‏ها و نیز به ویژه حضور قدرت‏های جدید مثل آلمان در خاورمیانه سبب گردید روسیه و انگلیس بر سر منافع مشترک در ایران به توافق رسیده و آن را به مناطق نفوذ یکدیگر تقسیم کنند. این اتحاد در واقع، نقض استقلال و حق حاكميت ملي ایران بود، زيرا به رغم توجیه دو طرف قرارداد که به استقلال و تمامیت ارضی ایران احترام می‏گذارند، بدون در نظر گرفتن نظر حکومت ایران به صورت مدون و در چهارچوب قواعد خودساخته سیاسی‏شان به منافع ملی کشورمان دستبرد زدند.
با این توصیف، در این مقاله با بیان پیشینه سیاست توسعه‌طلبانه انگلیس در ایران، با تکیه بر اسنادی از آرشیو وزارت امور خارجه، زمینه‏ها و پیامدهای قرارداد 1907م و نیز واکنش‏های دولت، مجلس شورای نوپا و ملت ایران بررسی می‏شود.
مقدمه
ایران به سبب دارا بودن موقعیت سوق‎الجیشی مهم در تمامی دوره‎های تاریخی مورد هجوم اقوام مختلف به ویژه جهان‌گشایان و سلطه‌طلبان قرار گرفته است و در طول تاریخ کمتر زمانی در آرامش بلندمدت به سر برده است.
رویارویی با غرب از دوره صفویه به بعد - به ویژه در یکصد سال اخیر - بخش بزرگی از تاریخ ايران را به خود اختصاص داده است. مناسبات ایران و غرب در دوره قاجار به دلیل رویکرد استعماری غرب اهمیت ویژه‎‏ای دارد. موقعیت ایران به عنوان حلقه اتصال شرق و غرب، وجود استعدادهای اقتصادی (معادن، شیلات، محصولات کشاورزی و...) و همچنین ضعف دیدگاه و ناآگاهی دربار از وجود استعدادهای داخلی و شرایط سیاسی خارجی از مهم‎ترین عوامل زمينه‌ساز سیاست توسعه‌طلبانه و استعماری غرب در ایران عصر قاجار به شمار می‏آید.
دربار قاجار با دادن امتیازها سعی داشت موازنه را بین روسیه در شمال و انگلیس در جنوب حفظ نماید؛ در پی این سیاست، برخی دولتمردان ایران طرفدار سیاست‏های روسیه (روسوفیل) و گروهی حامی سیاست‏های انگلیس (انگلوفیل) شدند. معدودي از رجال هم بودند كه موازنه منفی را تنها راه خروج از بحران حضور روسیه و انگلیس در ایران می‏پنداشتند؛ اما چندان موفق نبودند و بهترین نمونه‏های آن تفکر در دوره قاجار، قائم‌مقام فراهانی و میرزا تقی خان امیرکبير هستند. ورود مستشاران فرانسوی، آمريكایی و در نهایت آلمانی را می‏توان نخستین گام‏ها در به کارگیری نیروی سوم در سیاست‌گذاری ایرانیان دانست.
در اواخر سده نوزده و اوایل سده بیست میلادی، آلمان به قدرتی اروپایی مبدل شد؛ می‏توان گفت گسترش نفوذ آلمان در شرق، و به ویژه مسئله مهم راه‏آهن برلن ـ بغداد، هشدار مهمی برای انگلیس و روسیه، و یکی از مهم‏ترین دلایل زمینه‌ساز انعقاد قرارداد 1907م بین دو رقیب‏ سیاسی بود.

پیشینه سیاست توسعه‌طلبانه انگلیس در ایران؛ زمینه‏های قرارداد 1907م
ایران از دو جهت عمده برای انگلیسی‏ها اهمیت داشت؛ نخست آنکه، ایران پل ارتباطي مشرق‌زمین به ویژه هندوستان با دنیای غرب بود. هندوستان مهم‏ترین نقطه اتکای سياسي و اقتصادی انگلستان در شرق به شمار می‏رفت.
در این زمینه به نظر می‏رسد نوشته کرزن  از زبان رالینسن  بهترین نمونه از دیدگاه انگلیسی‏ها درباره ایران و چرایی اهمیت و میزان توجه آنها به کشورمان است. کرزن در مقدمه نوشتار ارتباط ایران با سیاست روس و انگلیس می‏نویسد:
سر. اچ. رالینسن در مقدمه رساله سیاستمداران خود نوشته است: امور سیاسی کشورهای طراز دوم آسیا مانند ایران انتظار نمی‏رود که در نظر خواننده انگلیسی حائز اهمیت سرشار نماید، اما جا دارد که در خاطر داشته باشیم، این سرزمین از لحاظ جغرافیایی، حد فاصل بین اروپا و هندوستان است و بعید می‏نماید که نقش عمده‏ای در تاریخ آینده مشرق‌زمین نداشته باشد. از این رو، وضع مردم آن و بنابراین سبک و سیاست دولت ایشان بیش از اندازه‏ای که متناسب با وسعت قلمرو شهریاری نسبت به نقشه عالم و یا شأن و مقام کنونی ایران در میان ملت‏های جهان است، مورد توجه و علاقه متتبعین دقیق واقع می‏شود. ایران ... سرزمینی است که خواه و ناخواه در سرنوشت امپراتوری انگلیس در شرق تأثير خواهد داشت. بنابراین، بررسی‏های جدی سیاستمداران ما را با دقت و شکیبایی تمام و به خصوص بیطرفی و رعایت تام ایجاب می‏کند.
دوم آنكه، خلیج‏فارس در جنوب ایران برای حمل و نقل مواد خام به انگلیس و ورود کالاهای انگلیسی به سرزمین‏های شرقی بسیار مهم بود. سهم تجاری و اقتصادی انگلیس از خلیج‏فارس به اندازه‏ای بود که ناوگان نظامی دریایی در آنجا مستقر نمود تا از منافع مالی دولت و بازرگانان انگلیسی حمایت و پاسبانی کند.
بیشتر سیاستمداران انگلیسی بر این باور بودند که روسیه براي دسترسی به خلیج‏فارس یا باید با عثمانی وارد جنگ شود و یا از ایران بگذرد؛  ایران نزديك‌تر و كم‌هزينه‌تر بود. کرزن در این‏باره می‏نویسد:
اشتهای حکومت تزاری در کار جهانگیری فقط به همان سامان و نواحی محدود نمی‏شود و چون به حد کافی از دست‏‎اندازی بر نیمی از تمام غنایم ایران در شمال خشنود نیست، نظری هم به جانب جنوب دارد و آرزومند یافتن راهی به خلیج‏فارس و اقیانوس هند است. ... [روسیه] در صدد است پایه قدرت بریتانیا را در جنوب ایران سست و در کار دریاهای جنوبی اعمال نفوذ کند و پایگاهی برای عملیات بحری خویش فراهم سازد.
با این دیدگاه انگلیسی‏ها به یافتن راهی برای دور نگاه‌داشتن دست روسیه و البته هر نیروی دیگر از جنوب ایران و خلیج‏فارس مصمم شدند. از سوی دیگر، برنامه آلمانی‏ها در کشیدن خط‌آهن به بغداد و راهیابی به خلیج‏فارس در اوایل سده بیست میلادی، انگلیسی‏ها را بیش از هر زمان دیگری در تلاطم چاره‏جویی فرو برد.
از سال 1309ق/1891م روابط ایران و انگلیس رو به سردی گرایید. لغو قرارداد تنباکو مهم‏ترین عامل این انجماد به شمار می‏رفت.  تیرگی روابط و کاهش نفوذ انگلیس در دربار ایران، دولتمردان انگلیسی را با حقیقتی تلخ مواجه ساخت و آن به خطر افتادن منافع کشورشان در ایران بود.
از سوي ديگر روس‏ها که همواره به دنبال راهیابی به آب‏های آزاد بودند، قفقاز و مناطق شمال اترک و ارس را با جنگ و تزویر به چنگ آوردند؛ و البته هدف آنها دستیابی به خلیج‏فارس از یک سو، و دسترسی به اقیانوس هند از طریق نفوذ در هندوستان از سوی دیگر بود. این خطری جدی برای انگلیسی‏ها به شمار می‏آمد؛ بنابراین، در ایران سیاستی را پی گرفتند تا جلو هر گونه نفوذ روسیه را به خلیج‏فارس و هندوستان مسدود نمایند.
پیش از انعقاد قرارداد 1907م، روسیه با سه مسئله مهم در عرصه سیاست داخلی و خارجی مواجه بود: 1- شکست آنها در جنگ با ژاپن (1905م). 2- انقلاب 1905م که به ضعف روزافزون روسیه تزاری مهر تأييد زد. 3- در صحنه سیاست جهانی، آلمان، به ویژه در راستاي سیاست‏های بیسمارک توانست پیشرفتی روزافزون در اقتصاد و سیاست به دست آورد. آلمان‏ها که از نیروی دریایی قابل توجهی برخوردار نبودند، به زودی با طرح راه‏آهن برلن ـ استانبول ـ بغداد قصد آن داشتند که کالاهای خود را به بازارهای آسیا و به ویژه خلیج‏فارس هدایت کنند و از مواد خام آنجا بهره‏مند گردند. این سیاست دولتمردان آلمان، منویات توسعه‌طلبانه روسیه و به ویژه انگلیس را - که در خلیج‏فارس منافع مستقیم داشت - تهدید می‏کرد. تهدید آلمان در شرق به اندازه‏ای بود که بیشتر نویسندگان تاریخ روابط سیاسی، آن را مهم‏ترین عامل اتفاق روسیه و انگلیس در قرارداد 1907م دانسته‏اند.
به هر روی، زمینه‏های انعقاد قرارداد 1907م را می‏توان به طور کلی به دو دسته عوامل دور و عوامل نزدیک تقسیم نمود؛ مهم‏ترین عامل دور را بايد رقابت دیرینه روسیه و انگلیس بر سر منافع مشترک اقتصادی و سیاسی در ایران، آسیای مرکزی و هندوستان دانست و عمده‏ترین عامل نزدیک را جز نفوذ آلمان در ایران و قدرت‏گیری روزافزون آن، باید در کاهش نفوذ انگلیس در دربار ایران در اواخر سده 19م و افزایش نفوذ روس‎ها در دربار و دریافت امتیازهای اقتصادی و سیاسی چشمگیر برشمرد. این شرایط موجب شده بود برخی دولتمردان روسی این‏گونه بیندیشند که:
می‎توان با تهدید دائمی هندوستان و خلیج‏فارس، انگلیسی‏ها را به کوتاه آمدن و امتیاز دادن در منطقه اروپا و مسائل مربوط به تنگه‏های دریای سیاه، بسفور و داردانل وادار کرد و شکست‏های پیشین روسیه در جنگ‏های کریمه و... را به نوعی جبران کرد.
این دیدگاه را شاید بتوان یکی از اصلی‏ترین دلایل و یا زمینه‏های شکل‎گیری قرارداد 1907م دانست. اما حضور آلمان‏ها در خاورمیانه و برنامه‏ها و تلاش پیگیر سیاستمداران آلمانی برای گسترش نفوذ دولت متبوعشان در این منطقه و ایران را نيز، که از اواخر سده نوزدهم میلادی روند فزاینده‏ای گرفته بود، باید از مهم‏ترین عوامل تحریک انگلیسی‏ها در پیگیری سیاست نزدیکی با روس‏ها دانست. سیاست‏های دولت آلمان در ایران بزرگ‏ترین خطر بر سر راه منافع انگلیس به شمار می‏آمد.
در اواخر سده بیست میلادی، دولت آلمان در صدد برآمد برای نفوذ در خاورمیانه پایگاهی در خلیج‏فارس ایجاد کند و در منطقه‏ای که انگلیس سا‏ل‏ها در آن بدون رقیب فعالیت سیاسی و اقتصادی انجام می‏داد، جایگاه مناسبی بیابد. در سال 1896م، شرکت ونک‌‏هاوس  نمایندگی‏هایی در بندرهاي جنوبی ایران، به ویژه در بندر لنگه تأسیس کرد و به تجارت صدف و مروارید پرداخت. سال بعد، کنسولگری آلمان در بوشهر افتتاح شد و در سال 1898م، ویلهلم دوم،  امپراتور آلمان سفری رسمی به استانبول كرد و مورد استقبال سلطان عبدالحمید دوم، امپراتور عثمانی قرار گرفت. در نتیجه این سفر بود که ویلهلم دوم خود را حامی مسلمانان جهان اعلام کرد. در سال 1906م در مسیر دریایی هامبورگ به آمريكا، رفت‌وآمد کشتی‏های بخار میان اروپا، خلیج‏فارس و آمريكا آغاز شد.  «سرمایه آلمانی و افراد آلمانی وارد عثمانی» شدند و زمینه احداث خط‌آهن از برلن به بغداد فراهم شد.  از این سوی، پاي بازرگانان، صنعتگران، جهانگردان و متخصصان آلماني به ايران باز شد؛ و يك آموزشگاه فني و حرفه‌اي (هنرستان) با كمك آلمان در تهران ايجاد شد.
افزایش فعالیت و به تبع آن، نفوذ آلمان در عثمانی و ایران، روسیه و به ویژه انگلیس را به هراس انداخت. به خصوص هنگامی که تبعه‏ای آلمانی به تأسیس بانک در ایران مبادرت ورزید؛ و مهم‌تر از همه، استیمرچ،  سفیر پیشین آلمان در ایران به سمت معاونت وزارت امور خارجه در برلن منصوب شد. اضطراب دولت روسیه از فعالیت‏های نفوذی آلمان در خاورمیانه و به ویژه ایران در گفتگوی شکایت‌آمیز ایزولسکی،  وزیر امور خارجه روسیه با بومپارد،  سفیر فرانسه در سن‏پترزبورگ به‌خوبی دیده می‏شود.  اما مهم‏ترین بخش نفوذ آلمان در منطقه خاورمیانه، به دست آوردن امتیاز تأسیس راه‏آهن برلن ـ استانبول ـ بغداد بود.

انگلیس، بازیگردان اصلی قرارداد 1907م با تکیه بر اسناد
بر اساس مطالب پیش‌گفته، خلیج‏فارس همواره جزو منافع غیرقابل گذشت و بسيار مهم انگلیس به شمار می‏آمد. در این هنگام انگلستان از دو جهت برای آن احساس خطر می‌کرد: روسیه و آلمان.
روسیه به دنبال ایجاد بندری در خلیج‏فارس در تلاش بود از مشهد به سیستان و از آنجا، از راه بلوچستان و به وسیله راه‏آهن به خلیج‏فارس برسد.  آلمان نیز به وسیله راه‏آهن بغداد به خلیج‏فارس می‏رسید و با توجه به روند پیشرفت و نفوذ روزافزون خود، به زودی می‏توانست رقیب مهمی برای انگلیس در خلیج‏فارس محسوب گردد. به همین دلیل، دولتمردان انگلیسی برای جلوگیری از نفوذ آلمان و روسیه در خلیج‏فارس تصمیم گرفتند با یکی از آنها متحد شوند. از آنجا که جلب نظر دولت آلمان بسیار دشوار می‏نمود، انگلیس به سمت روسیه متمایل شد و سیاستمداران انگلیسی بیش از پیش سیاست نزدیکی به روس‏ها را پی گرفتند.
سفارت ایران در لندن، در گزارش خود به وزارت امور خارجه درباره تلاش روسیه و انگلیس در تسریع انعقاد قرارداد به سبب ترس از آلمان می‏نویسد:
به طوری که تلغرافاً‍ [تلگرافاً] عرض شد، بعضی از روزنامه‏جات لندن به سند اطلاع از محل موثق می‏نویسند که دولت آلمان یک ماه است با دولت علّیه ایران در گفتگو است و قرار داده شده است که یک ‌میلیون و دویست و پنجاه‌هزار لیره قرض به ایران بدهد و در عوض بندری برای انبار زغال و یا سهولت برای زغال‎گیری در خلیج‏فارس تحصیل نماید. روزنامه‏جات و مردم انگلیس را نصایح می‏دهند که هرچه زودتر قرارداد با روس را ببندد که هرگاه آلمان در ایران امتیازی حاصل نماید و مقامی پیدا کند، اسباب خطر بزرگ خواهد بود و رفعش کار بسیار مشکلی خواهد بود. [جز این،] منشاء این خبر باز روزنامه (استاندارد) بود و این خبر را از قول وقایع‎نگار پاریس خود به طبع رسانید. روزنامه مزبور نوشته است که این مطالب را از محل موثقی شنیده است و می‏نویسد که قرار استقراض معروض را (مسیو نوز) با وزیرمختار آلمان داده‏اند... [که] شعبه[ای نیز] از راه‏آهن بغداد به کرمانشاه بسازد و این خط به تهران امتداد خواهد یافت و بعضی قنسولگری‏های آلمان در کرمانشاه و شیراز و غیره احداث خواهد شد و آلمان این روزها در ایران نفوذی به هم رسانیده است.
هر چند روزنامه اندپاندانس بلژ همکاری ایران با آلمان را در زمینه دادن بندری در خلیج‏فارس به آلمان و امتداد خط‌آهن بغداد به کرمانشاه و خلیج‏فارس، جعلی دانست،  اما به هر روی، «تهدید آلمان در اروپا بود که باعث شد روسیه و انگلیس اختلاف خود را درباره ایران حل کنند.»
در 24 آوریل 1906، سفیرکبیر انگلیس در استانبول در نامه محرمانه خود به ادوارد گری  می‏نویسد:
سفیر آلمان در استانبول علاقه خاصی به اختلافات مرزی ایران و عثمانی نشان می‏دهد و تعیین شخص دانا و پرقابلیتی مثل استیمرچ به سمت وزارت مختاری آلمان در تهران نشان می‏دهد که آلمان‏ها در نظر دارند فعالیت‏های مهمی در ایران بنمایند و اگر زودتر روسیه و انگلیس در قضیه ایران قراردادی منعقد نسازند، بعید نیست که عن‌قریب با دخالت‏های دولت آلمان مواجه شوند.
از سویی، شکست روسیه از ژاپن و گرفتاری روسیه در منچوری، آن دولت را به رفع اختلافاتش با انگلیس- در زمینه منافعی که در افغانستان، تبت و ایران داشتند - واداشت. دولت انگلیس هم که در افریقا گرفتار جنگ ترانسوال بود، برای حفظ موقعیت خود در تبت و افغانستان و به ویژه جلوگیری از پیشرفت نفوذ روسیه در ایران، زمینه‏های قرارداد 1907م را آماده کرد.
اما در روسیه روند تحولات در دولت و کابینه به ویژه از سال 1906م به بعد نشان از دگرگونی اوضاع به نفع طرح اتحاد با انگلیس داشت. تعدادی از مخالفان این طرح برکنار شدند و هواداران سازش با انگلیس جای آنها را گرفتند؛ برکناری لمسدورف  از مقام وزارت امور خارجه روسیه و جایگزینی ایزولسکی در آن منصب مهم‏ترین و اصلی‏ترین نمونه این تحولات بود. از آن به بعد، تلاش گری و معاون او، هاردینگ  و سر آرتور نیکلسن،  سفیر انگلیس در سن‏پترزبورگ و نیز همراهی و همکاری ایزولسکی و بنکیندورف،  سفیر روسیه در لندن به ثمر نشست و مقدمات امضای قرارداد فراهم آمد و به رغم مخالفت‏ها و انتقادات سیاستمداران در هر دو کشور، سرانجام در 31 اوت 1907 برابر 8 شهریور 1286 قراردادی که به 1907م شهرت یافت، در سن‏پترزبورگ، پایتخت روسیه به امضای نمایندگان دو کشور رسید.
این قرارداد سه بخش داشت: ایران، افغانستان و تبت. در بخش مربوط به ایران، هر دو دولت ضمن احترام به استقلال و تمامیت ارضی ایران! اين كشور را به سه منطقه تقسيم كردند: منطقه نفوذ روسيه؛ منطقه نفوذ انگلستان؛ و منطقه بي‌طرف كه حائل ميان دو منطقه نفوذ بود. منطقه نفوذ روسیه از قصرشیرین آغاز می‏شد، از اصفهان و یزد و خواف می‏گذشت و به مرز روسیه و افغانستان ختم می‏شد. منطقه نفوذ انگلیس هم از ناحیه گزیک در مرز افغانستان آغاز و با عبور از بیرجند و کرمان، به بندرعباس منتهی می‏گردید. منطقه نفوذ انگلیس بعدها در جنگ جهاني اول و با انعقاد قرارداد پنهانی قسطنطنیه در سال 1915م، گسترش یافت و سراسر مناطق جنوبی ایران را دربر گرفت. این زمانی بود که «نفت» به عنوان مهم‏ترین ماده اقتصادی، رنگ سیاست به خود گرفته بود و اهمیت جنوب ایران و خلیج‏فارس را برای انگلیسی‏ها بیش از پیش محرز می‏ساخت.
قرارداد در باب ایران
نظر به اینکه دولتین انگلیس و روس متفقاً متعهدند که انتگریته [= تماميت]  و استقلال ایران را مراعات نمایند و محض آنکه صمیماً مایل به حفظ نظم در تمام نقاط این مملکت و ترقی صلح‏‏‏‏‏آمیز آن می‌باشند و مایل‌اند که برای تمام سایر ملل بالسویه حقوق تجارتی و صناعتی همیشه برقرار بوده باشد و چون هر یک از دولتین مذکورین به ملاحظه ترتیب جغرافیايی و اكونومی (ثروتی) اهتمام مخصوصی در حفظ امنیت و نظم بعضی ایالات متصله یا مجاوره ایران به سرحد روس از یک طرف و به سرحد افغانستان و بلوچستان از طرفی دیگر و [ناخوانا] برای احتراز از هر گونه علل و اسباب حدوث اختلافی نسبت به مصالح خودشان در ایالات سابق‌الذکر ایران به موجب مدلول فصول ذیل با یکدیگر اتفاق نمودند:
فصل اول
دولت انگلیس متعهد می‌شود که در آن طرف خطی که از قصرشیرین از راه اصفهان و یزد و خاخ به نقطه‌اي  از سرحد ایران منتهی و سرحد روس و افغانستان را تقاطع می‌نماید برای خود یا کمک به رعایای خود یا معاونت به اتباع دول ديگر در صدد تحصیل هیچ گونه امتیاز پلتیکی یا تجارتی از قبیل اختیارات راه‌های آهن و سایر راه‏ها و بانک‌ها و تلگراف‌ها و حمل‏ونقل و بیمه و غیره برنیاید و نیز دولت انگلیس متعهد است که وجهاً من‏الوجوه به هیچ وسیله در اوقاتی که دولت روس به مقام معاونت به مطالبه این قبیل امتیازات در نواحی مزبوره برمی‌آید ابداً ضدیت ننماید و مسلم است که اماکن مذکوره در فوق جزو نواحی است که در آنها دولت انگلیس متعهد است که در مقام تحصیل امتیازات مذکوره فوق برنیاید.
فصل دويم
دولت روس هم متعهد است که در آن طرف خطی كه از سرحد افغانستان از راه قازیک و بیرجند و کرمان رفته به بندرعباس منتهی می‌شود برای خود یا کمک به اتباع خود و یا معاونت به رعایای دول دیگر در صدد تحصیل هیچ گونه امتیازات پلتیکی یا تجارتی از قبیل امتیازات راه‌های آهن و سایر راه‏ها و بانک‌ها و تلگراف‌ها و حمل‏ونقل و بیمه و غیره برنیاید و نیز دولت روس متعهد است که وجهاً من‏الوجوه به هیچ وسیله در اوقاتی که دولت انگلیس در مقام کمک به مطالبه این قبیل امتیازات در نواحی مزبوره برمی‏آید ضدیت ننماید و مسلم است که اماکن مذکوره در فوق جزو نواحی است که در آنها دولت روس متعهد است که در مقام تحصیل امتیازات مذکوره فوق برنیاید.
فصل سیم
دولت روس متعهد می‌شود که بدون اینکه قبلاً با دولت انگلیس مشاوره و تفهیمی شده باشد به هیچ گونه امتیازی که به رعایای انگلیس در نواحی ایران واقعه فیمابین خطوط مذکوره در فصل اول و دوم داده شود، ضدیتی نکند. دولت انگلیس نیز به همین نحو در باب امتیازاتی که به رعایای روس در همان نواحی ایران داده می‌شود، متعهد است. تمام امتیازات موجوده حالیه در نواحی مذکوره در فصل اول و دویم هم به حال خود برقرار خواهند بود.
فصل چهارم
مسلم است که عایدات تمام گمرکات ایران به استثنای گمرکات فارس و خلیج‏فارس یعنی عایداتی که به ضمانت وجه اصل و منافع قروض دولت ایران از بانک استقراضي روس تا تاریخ امضای این قرارداد حالیه داده شده برای همان منظور کمافی‏السابق برقرار خواهد بود. نیز مسلم است که عایدات گمرکات ایران در فارس و خلیج‏‏فارس و همچنین عایدات عمل صید ماهی سواحل ایران در دریای خزر و همچنین عایدات پست و تلگراف برای ادای قروض دولت ایران از بانک شاهنشاهی که تا تاریخ امضای این قرارداد حالیه داده شده است، کما‏فی‏السابق برقرار خواهد بود.
فصل پنجم
در صورت عدم ترتیب ادای وجه اصل یا پرداخت منافع قروض ایران از بانک استقراضی و بانک شاهنشاهی تا تاریخ امضای این قرارداد و در صورتی که برای دولت روس لازم شود در محال عایداتی که برای مرتب رسیدن قروض از بانک استقراضی رهن شده و آن محال در نواحی مذکوره در فصل دوم این قرارداد واقع‌اند کنترلی بگذارد و نیز در صورتی که برای دولت انگلیس لازم شود در محال عایداتی که برای مرتب رسیدن قروض از بانک شاهنشاهی رهن شده و محال مزبوره در نواحی مذکوره در فصل اول این قرارداد واقع‏اند کنترلی بگذارد دولتین انگلیس و روس متعهد هستند که قبلاً دوستانه با یکدیگر مشورت نموده متفقاً قرار اقدام به برقراری این کنترل را بدهند و از تمام مداخلاتی که برخلاف اصول و اساس این قرارداد حالیه است، احتراز جویند.
در سنت‌پطرزبورغ نسختان به انجام رسید. 18 - 31 اوت 1907
امضا: نیکلسن
امضا: ايزولسکی
اما نظر همه دولتمردان و سیاستمداران انگلیسی با طرح اتحاد انگلیس با روسیه در آسیا یگانه نبود؛ برخی موافق و شماری مخالف بودند. موافقت‏ها و مخالفت‏ها حتی پس از امضای قرارداد 1907م، مهم‏ترین موضوع بحث محافل سیاسی انگلیس بود.  سند زير گزارش سفارت ايران در لندن به وزارت امور خارجه ايران، درباره گفت‌وگوها و مناقشات پيرامون قرارداد 1907، در محافل سياسي لندن است:
سفارت سنيه
لندن
ترجمه مذاکرات مجلس لردها در باب قرارداد روس و انگلیس (11 فوریه 1908)
(لرد کرو)  رئیس مجلس شورای وزرا بعد از (لرد لانزدون)  برخااسته در دفاع قرارداد، همان نوع دلایلی که طرفداران دولت ذکر نموده بودند، ذکر کرد؛ من‌جمله گفت که باید تمام قرارداد را ملاحظه نمود و غیره و غیره. در باب ایران این‌طور بیان کرد: (لرد کورزن) سؤال کرد که باید دید عقیده ایرانی‌ها در باب این قرارداد چیست از طرف ایران پرتستی در این باب نشد و در این چند روز آخر، یکی از وزرای بسیار محترم معروف ایران عقیده خیلی خوبی در باب قرارداد ذکر نموده است؛ عقیده‏اش این است که اشکالات مالی ایران بیشتر به واسطه رقابتی است که بین روس و ما در ایران بود. و اگرچه آن وزیر نگفت، ولی من از بیاناتشان همچو استنباط می‌کنم که مقصودشان این است که اثر این رقابت این بوده است که در عوض اینکه استعدادات ایران را ترقی بدهند برای فايده خود به کار می‏بردند. (لرد میدلتون)  در ضمن نطق خود گفت که اگر انگلیس می‏خواست قرار مسئله استقراض را به  ایران بدهد، می‏توانست تقریباً تمام آنچه حالا تحصيل نموده‏ایم به طور شرط استقراض تحصيل نماييم، بدون اینکه در اشکالات مملکتی با روس طرف شویم. شاید هم این صحیح باشد ولی اگر آن طور شده بود، چطور می‌توانستیم اعتراض نمايیم باینکه ایران قرارداد علیحده‌اي  كه بیشتر برای ما مضر باشد با روس بگذارد. لرد کورزن نفوذی که روس در ایران به هم رسانده بود، حقیر می‏پندارد. به قدری که راجع به تجارت است راه‏آهن ماورای خزر است که مسکو و سایر مراکز بزرگ تجارتی را به ایران متصل می‌کند. دیگر اینکه، روس با مخارج گزاف سه راه بسیار خوبی از سرحد خود به تهران  و نقاط دیگر ساخته است و سه‌ميلیون  لیره به ایران قرض داده است. در باب مقام نظامی روس، راه‏آهن ماورای خزر البته آن مقام را مستحکم نموده است. به علاوه یک‌هزار و پانصد نفر قزاقی که در ایران هستند، فقط در تهران نیستند و در تمام نقاط ایران تقسیم شده‏اند. تمام این چیزها قدرت و نفوذ بزرگی به روس می‌دهد و انصاف نیست کسی بگوید که وقتی قرارداد بسته شد ما در مقامی بودیم که شرایط خود را به زور به روس بقبولانیم. در باب جنوب البته ما در آنجا استيلا داریم، ولی نمی‌شود گفت که روس در آنجا نفوذی ندارد. عقیده من این است که تجارت روس طبعاً مایل به بسط به طرف جنوب است. روس به خط جهازاتی که به خلیج‏فارس می‌روند کمک پولی می‌کند و نیز در بوشهر و در اصفهان قنسول جنرال و در نقاط دیگر جنوب، قنسول‌ها معین نموده است. زمانی که (لرد کورزن) فرمانفرمای هند بود، گمان می‌رفت که بشود قراری داد و دولت هند عقیده خود را ذکر نمود در باب دایره‌اي  که روس در آن نفوذ پلتیکی و تجارتی دارد. آن دایره از بعضی جهات برای ما صرفه‏اش کمتر از دایره‌اي بود که در این قرارداد حالیه معین شده است. اصفهان جزو آن نبود، ولی راه تجارتی انگلیس از خانقین الی تهران را در جزو داشت.
(لرد کورزن) برخااسته [و] گفت: به کدام عقیده دولت هند اشاره می‌کنید؟
(لرد کرو): اشاره به راپورتی که رسيده بود، می‏نمایم.
(لرد کورزن): به چه شکل بود آن راپورت؟
(لرد کرو): برای آنکه این سؤال را جواب بدهم، باید قبل از وقت اعلام نماييد.
(لرد کورزن) اعتراض نمود به اینکه (لرد کرو) محض اینکه بر ضد او حرفی زده باشد، اشاره به اظهار عقیده نمود که نمی‏تواند بگوید چگونه بوده و در اصل آن شک دارد و یقین ندارد که من آن اظهار عقیده را نموده‏ام؛ ولی می‌گوید که در عهد فرمانفرمايی من از طرف دولت هند شده است.
(لرد کرو): حاضر نیستم بگویم که تا چه اندازه لرد کورزن مسئول آن اظهار عقیده بوده است. هر گاه بخواهند كه نسخه‌اي  از آن راپورت به پارلمنت داده شود، البته موقعی را برای این کار به دست خواهیم آورد. (لرد کورزن اظهار رضا و تمجید نمود). حدی که در آن موقع دولت هند معین نمود، از بعضی جهات بدتر از حد حالیه بود. آن حد، یزد را (که لرد کورزن برای آن اشک ریخت) در جزو داشت و از وسط کرمان به نقطه‌اي در شمال سیستان می‌رفت. پس آن حد نه فقط وسیع‏تر از حدی بود که حالا برای روس معین شده است، بلکه قسمت بزرگی از سرحد افغان را که حالا جزو دایره انگلیس است در جزو داشت. البته لرد کورزن حق دارد بگوید که آن تکلیف را دولت هند در صورتی می‌نمود که تمام مابقی ایران در دایره انگلیس باشد. شاید این‌طور باشد، ولی ضمناً دولت اعلیحضرت پادشاه را عقیده این بود که فائده بی‏طرف نمودن (چنانچه بی‏طرف شده است) تمام سرحدّ افغانستان خیلی بیش از فايده این قبیل ملاحظات بود. دولت قبول ندارد که دایره بی‏طرف ضرر داشته باشد، گاهی ذکر از تقسیم ایران شده است. همه می‌دانند که همچه چیزی نیست. مقام تجارتی ما در ايران، در واقع به هیچ وجه بسته به این قرارداد نیست و بسته به معاهدات تجارتی است که با آن ملک داریم. و عقیده دولت این بود که داشتن این دایره بی‏طرف مابین دو دایره نفوذ واضح است، مفید است و رقابت دولتین در آن دایره فقط تجارتی است. در باب خلیج‏فارس اشاره شد که آیا ممکن نبود قول قطعی صحیحی در این باب از روس گرفت؟ راستش این است که وزیر امورخارجه روس به سفیرکبیر ما مقیم پطرزبورغ نوشته‌اي  داده است و در آن نوشته قبول دارد که روس حرفی در مقامی که ما در خلیج‏فارس داریم، ندارد. مقام ما در خليج‏فارس خیلی شبیه است به مقامی که روس در نقاط شمالی سرحد ایران دارد؛ مقامی است که طبعاً و عقلاً برای ما معین شده است.
همچنین، مطابق گزارش‏های سفارت ایران در لندن از واکنش مخالفان قرارداد 1907م در انگلیس، می‏توان نگرانی آنها از نزدیکی روس‏ها به هند و خلیج‏فارس را دریافت. در یکی از این گزارش آمده است:
استخراج تلگراف رمز از لندن
حضرت مستطاب اجل اشرف مشیرالدوله، دیشب لرد  کرزن در مجلس لردها نطق مفصلی در ایراد از قرارداد روس و انگلیس نمود و گفت: به واسطه این قرارداد تمام منافعی که در عرض صد سال انگلیس تحصیل نموده بود از دستش رفته [است]. نقاطی که جزء دایره روس شده است، اغلب نقاطی هستند که تجارت و منافع انگلیس در آنجا زیاد بود و همیشه جزء دایره انگلیس محسوب می‌شدند و در همسایگی و مجاورت به خاک روس نيستند. دایره انگلیس اهمیت تجارتی و ثروتی ندارد و خیلی مختصر است. راست است كه سيستان اهمیت استراتژیک  دارد، ولی محض خاطر سیستان، دولت انگلیس از تمام ایران صرف نظر نموده و اگر گمان می‌کنند که ملاحظه استراتژیک انگلیس منحصر به سیستان است، سهو کرده‏اند. منافع دیگر در ایران خیلی داشتیم که تمام از دست رفته است. دولت اشتباه بزرگی کرده است که خلیج‏فارس را جزء قرارداد نکرده [است]. روس‌ها بعد از آنکه قوتی به‌هم رساندند، توجه خود را صرف آباد کردن دایره خود خواهند کرد و عن‌قریب خواهیم دید که راه‏آهن‌های روس به یزد و اصفهان خواهند رسید و اگر بخواهند این راه‏آهن‌ها را به خليج‏فارس امتداد بدهند، به موجب قرارداد نمی‏توانیم ممانعت نمايیم آن وقت استیلای انگلیسی‌ها کجا خواهد بود و از استقلال ایران چه باقی می‏ماند؟ این قرارداد [ناخوانا] است از بدی به خود ایرانی‌ها نموده است و سلب اعتمادشان از انگلیس شده است. دولت انگلیس که این همه رعیت مسلمان دارد، نباید با ممالک مسلمان‌ها این‌طور رفتار نماید و بدون مشورت با آنها مملکتشان را قسمت نماید. اینکه می‌گویند قرارداد مانع از این شد که روس در این اغتشاش ایران از مداخله خودداری نماید، غلط است. اگر اغتشاشات طول بکشد خودداری نخواهد کرد. معاون وزارت خارجه در -  قرارداد گفت: خیلی نقشه‏ها برای ترقی ایران کشیده شد، ولی همه بی‏نتیجه مانده [است]. بالاخره دولت لازم دید که دست از رقابت با روس بردارد و روابط خود را با او بر اساس محکم واضحی بگذارد. در باب دایره روس جوابش این بود که کلیه قرارداد را باید ملاحظه کرد و دید که در عوض حصه  روس، ما چه فواید برده‏ایم. در رفع مسائل معوقه و قطع رقابت با روس را در آسیا نمودیم. به عقیده اهل خبره، آنچه برای انگلیس لازم بود، داشتن سیستان و کرمان و بندرعباس بود؛ محض اینکه روس نتواند به بندرعباس و یا به نقطه‌اي در شرق آن راه‏آهن بسازد و این مقصود تحصیل شده [است]. ایراد دیگر این است که چرا گذاشتیم راه‏آهن تجارتی که از بغداد و به خانقين و همدان می‌رود، در دایره روس بیفتد. اگر می‌خواستند آن نقاط را از دایره روس خارج نمایند، این قرارداد سر نمی‏‎‎گرفت. زیرا که روس می‌خواهد خط‌های راه‏آهن خود را در ایران با آن راه وصل نماید و دیگر اگر ما مانع می‏شدیم که این راه‏آهن به دست روس بیفتد، دولت دیگر که در راه‏آهن بغداد دخیل است، به میدان می‌آمد و لازم می‏شد که انگلیس با ضدیت متفق آن دو دولت مقاومت نماید. روس‌ها هم دنباله این مباحثه را خواهند گرفت.
[امضا]: مهدی
6 محرم 1326
همچنين، در تحليل‌هاي بجاي سفارت ايران در لندن، درباره كاركرد سياسي و اقتصادي انگليس در خليج‌فارس، ميزان اهميت آن منطقه و ديدگاه انگليس در اين رابطه، به‌خوبي روشن شده است.
سفارت ايران در لندن در 14 محرم 1326 سخنان وزیر امور خارجه انگلیس درباره مقاصد و منافع انگلیس از قرارداد 1907 و تأكيد در حفظ منطقه سیستان در دست انگلیسی‏ها و نیز لزوم انعقاد قرارداد به منظور جلوگیری از درگیری روس و انگلیس در ايران را، به مشيرالدوله، وزير امور خارجه ايران، چنين گزارش كرده است:
استخراج تلگراف رمز از لندن
حضرت مستطاب اجل مشیرالدوله، قرارداد روس و انگلیس دیروز در مجلس وکلا مباحثه شد وزیر امورخارجه در فقره قرارداد گفت: یکی از جهت‏های  ختم قرارداد وضعی بود که در ایران پیش آمده بود؛ وقتی که وزرای حالیه سر کار آمدند اگر قرارداد نبود، یقیناً معارضه بین دولتین می‌شد و با اوضاع حالیه ایران یقیناً هر دو دولت در امور ایران مداخله می‏کردند. انگلیس طمعی به ایران ندارد و اگر داشت، دو سال قبل که روس مشغول بود، می‌توانست همه کار بکند. دایره‌اي  كه انگلیس برای خود معین نموده است، بیشتر استراتژیک است و نه تجارتی و قصه عمده داشتن سیستان است؛ زیرا که هند از طرف سیستان است. وزیر امور خارجه به بیاناتی فهماند که با وجود این منافع و نفوذی که روس در عرض بیست سال آخر در ایران به هم رسانده است، نمی‏شد به غیر آنچه به او داده شد، داده شود. اگر این موقع را برای ختم قرارداد از دست داده بودیم، شاید دیگر موقعی به دست نمی‏آمد و اگر این موقع از دست رفته بود، ببینید در ایران چه واقع می‌شد. اوضاع آنجا اسباب می‌شد که مداخله نماییم. نمی‏توانم بگویم که خطر مداخله در ایران به کلی رفع شده [است]؛ با اشکالات داخلی و اشکالات در سرحد عثمانی هیچ‌کس به طور یقین نمی‏تواند بگوید چه واقع خواهد شد، ولی خطر مداخله از طرف ما و روس خیلی كم شده است. اینکه گفته شده که به واسطه قرارداد به منافع ایران صدمه خورده است، صحیح نیست. در این مذاکرات از دایره روس و انگلیس ذکر شده است، ولی نباید فرض کرد که مقصود از دایره، تقسیم پلتیکی است. دایره‏ها فقط حد منافع دولتین را معین مي‌نماید به هیچ وجه برخلاف استقلال و پادشاهی ایران نیست. هر گاه چنانچه امروز ایران خود بتواند معماهای کونستی‌توسيون  خود را که حالا آن‌قدر مهم و مشکل شده [است]، حل نماید و بعد از سال‌ها سوء حکمرانی و فساد، به واسطه مشروطیت -  قوی‎تر درست‏تری قرار بشود، در آن صورت من می‌گویم که وسیله او برای حل مشکلاتش به واسطه این قرارداد بهتر شده است.
امضا: مهدی
14 محرم 1326
پیش از امضای قرارداد 1907م، در گرماگرم بحث دولتمردان و سیاستمداران روسیه و انگلیس- هرچند هر یک وجود مناظرات و قصد خود از اتحاد و عقد قرارداد میان روس و انگلیس را پنهان می‏داشتند و حتی کتمان می‏کردند - مطبوعات اروپا، به ویژه روزنامه‏های آلمان از اتحاد قریب‎الوقوع آنها گزارش‏هایی منتشر نمودند. علاوه بر این، روزنامه‏ها تا مدت‌ها بعد از امضای قرارداد نیز گزارش‏هایی درباره آن چاپ مي‌کردند. نامه‏ها و تلگرام‌‏هایی که از سفارتخانه‏های ایران در اروپا، به ویژه از لندن به وزارت امور خارجه فرستاده می‏شد، منابع مهمی در بررسی اوضاع سیاسی و جو دیپلماسی زورمدارانه روسیه و انگلیس به شمار می‏آید.  کارگزار مرکزی خراسان و سیستان درباره مطالب مربوط به قرارداد روس و انگلیس چاپ‌شده در روزنامه‏ای در لندن گزارش می‏دهد:
نشان تاج و شیر و خورشید
کارگزار مرکزی خراسان و سیستان
تاریخ: نیمه شعبان 1325
نمره 178
در روزنامه لندن، مفاد عهدنامه اتفاقیه روس و انگلیس را این‌طور انتشار داده‏اند که جهات شمالی و غربی ایران تا خانقین، با روس‌ها و جهات جنوبی با دولت انگلیس است که طرفین بدون رضایت یکدیگر و اجازه اقدامی نمی‌توانند بنمایند.
الامر شريف
[امضا: ناخوانا]
نامه‏های «دوستانه» اسپرینگ رایس،  وزیرمختار انگلیس به مشیرالدوله، وزیر امور خارجه ایران بیش از آنکه حاوی توضیحات روشن درباره قرارداد باشد، متنی توجیه‌کننده است و حکایت از ضعف دیپلماسی ایران و ناآگاهی برخی دولتمردان ایرانی از جريانات سیاست بین‏الملل دارد. او به جاي توضیحی که می‏بایست درباره قرارداد به مشیرالدوله ارائه دهد، نوشت:
فدایت شوم، در باب شهرت اینکه انگلستان و روسیه در خصوص مصالح خودشان در ایران مشغول مذاکرات هستند، جناب اشرف ارفع از روی محبت با دوستدار صحبت فرمودند و دوستدار مراتب را به اولیای دولت متبوعه خود اطلاع داد. جناب مستطاب اجل سر ادوارد گری به دوستدار دستورالعمل داده‏اند که برای این اظهارات صادقانه که فرموده‏اید، تشکر نمایم و جواباً به جناب اشرف اطمینان دهم که اگرچه دولتین انگلیس و روس لزوماً در باب تلگراف روس و استقراض و سایر اتفاقات مجبور بوده‏اند مذاکرات نمایند، ولی هرگز در باب هیچ فقره که به هیچ وجه مضر استقلال و انتگریته ایران باشد مذاکره نکرده‏اند.
زیاده تصدیع نمی‌دهد. شهر شعبان 1324
Cecil Spring Rice
به هر روی، خبر انعقاد قرارداد روسیه و انگلیس و متن فارسی و فرانسه آن در 15 شعبان 1325/24 سپتامبر 1907 از سوی سفارت انگلیس در تهران به وزارت امور خارجه ایران داده شد.  پیش از آن نیز سفارت روسیه در تهران در 2 شعبان 1325/11 سپتامبر 1907 در نامه‏ای به شماره ثبت 1276 امضای قرارداد را به وزارت امورخارجه ایران اطلاع داده بود.
در این صورت و با توجه به عمق فاجعه سیاسی‌اي که برای ایران اتفاق افتاده بود و به رغم گزارش‎‏هایی که حتی پیش از امضای قرارداد به دولتمردان ایران می‏رسید، کمتر کسی نسبت به آن واکنش صریح و مجدانه‏ای نشان داد. در این زمان، دولت مشروطیت با مجلس نوپا در کشاکش امور داخلی مشغول برنامه‏ریزی برای حل مشکلات کشور بودند و از سوی دیگر، مرزهای ایران شاهد یورش سپاه عثمانی بود و این دو مورد شاید از عوامل مهم کم‌توجهی آنها در پیگیری مجدانه مسئله قرارداد 1907م بود. با توجه به مشروح مذاکرات مجلس نخست شورای ملی، موضوع قرارداد مزبور چندین بار از سوی نمایندگان مطرح شد و در این مورد میرزا ابوالحسن خان شیرازی، نماینده شیراز گویی بیش از دیگر مجلسیان به اهمیت مسئله توجه داشت. حتی نماینده تندرو و سخنوری همچون سيدحسن تقی‏زاده نیز با کم‌توجهی از کنار این مهم گذشت. او سال‏ها بعد، هنگامی که در جنگ جهاني اول به برلن رفته بود، به سیاست‏های استعمارگرانه روسیه و انگلیس اعتراض کرد!  مشروح مذاکرات مجلس نخست در جلسه 26 شعبان 1325 گویای واکنش هر یک از نمایندگان به قرارداد مزبور است. در این جلسه، نامه سفارت انگلیس در تهران درباره قرارداد و مفاد آن برای حضار خوانده شد. هر یک از نمایندگان دیدگاه خود را ارائه دادند و کمتر کسی به دیده تحلیل بدان نگریست و سوء‏ظن کمتر کسی برانگیخته شد!
از سوی دیگر، بنا بر اسناد وزارت امور خارجه تنها سه نفر از دولتمردان به مسئله قرارداد 1907م واکنش منفی نشان دادند: میرزا مهدی خان علایی، وزیرمختار ایران در لندن،  مرتضی خان ممتازالملک، وزیرمختار ایران در آمريكا  و میرزا ملکم خان، وزیرمختار ایران در رم که ضمن نامه‏ای انتقادی، استعفای خود را از وزارت خارجه خواستار شد، چرا که:
قرارداد تقسیم ایران فی‎مابین روس و انگلیس درهای تأسف را به روی بنده باز کرد ... حالا که پهلوانان خرابی ایران از برای ما دیگر هیچ احتیاجی به سفارت باقی نگذاشته‏اند، از محبت کریمانه جنابعالی استدعا می‏نمایم با اجازه بندگان اقدس همایون شاهنشاه، این وجود نابود را از قیودات این سفارت هر چه زودتر آزاد فرمایند.
هرچند در آرشيو وزارت امور خارجه، نامه‌هايي از آن وزارتخانه به سفارت ايران در لندن، مبني بر پيگيري درباره قرارداد موجود است، اما اين ديگر حتي «نوشداروي پس از مرگ سهراب» هم نبود! چون هيچ ممانعتي در اجراي قرارداد ايجاد نكرد.

پیامدهای قرارداد 1907م در امور داخلی و خارجی ایران
قرارداد 1907م اثرات ماندگاری بر اوضاع داخلی و سیاست دیپلماسی ایران داشت. مهم‏ترین تأثير آن را با توجه به شرایط بحرانی و انقلابی ایران، می‏توان در سرنوشت مشروطه اول دید. انگلیس که پیش از انعقاد قرارداد، سیاست حمایت از مشروطه‌خواهان را پی می‏گرفت، پس از اتحاد با روسیه - که از مخالفان و موانع عمده انعقاد استقرار نظام مشروطیت در ایران به شمار می‏رفت - با سیاست‏های روسیه در برابر مشروطه‌خواهان همسو شد و در سرکوب مشروطیت نوپای ایران دست روسیه را باز گذاشت، که به توپ بسته ‌شدن مجلس اول نقطه اوج آن بود. مناطق نفوذ روسیه در ايران همانا مراکز مهم تدوین اندیشه مشروطه‌خواهی ایرانیان را دربر می‏گرفت؛ تبریز و رشت زیر نفوذ روسیه قرار گرفت و روس‏ها سیاست سرکوب مستمر مشروطه‌خواهان را در این مناطق به شدت اعمال کردند؛ به دار آویختن مشروطه‌خواهان تبریز در سال 1911م مهم‏ترین نمونه از عملکرد روس‏ها در منطقه نفوذشان بود. اولتیماتوم روسیه براي اخراج مورگان شوستر، مستشار آمريكایی که در خدمت ماليه دولت ایران بود،  تعطیل ‌شدن مجلس دوم که باز در پی اولتیماتوم روس‏ها به بهانه پاسبانی از جان و مال اتباع خود انجام پذیرفت  و به توپ بستن گنبد بارگاه امام علی ‏بن‏ موسی‌الرضا(ع) در 10 فروردین 1291،  از جمله پیامدهای قرارداد 1907م در داخل ایران بود. پیامدهایی که حتی به تزلزل پایه‏های سلطنت قجرها انجامید و مشروعیت آنها را در تسلط بر ارکان قدرت ایران به چالش کشاند.
اما در عرصه سیاست خارجی و روابط دیپلماسی ایران، قرارداد 1907م تأثيرات مخربی داشت. دولتمردان وابسته به دو دولت (انگلوفیل‏ها و روسوفیل‏ها) بیش از پیش در سایه‏سار وابستگی قرار گرفتند و این مسئله در تصمیم‏گیری‏های مهم سیاسی نقش بسیار مؤثری داشت؛ آنها بیش از آنکه به منافع کشور بیندیشند در طمع جاه و مال به خدمتگزاری هر چه بیشتر به یکی از دو قدرت استعماری تن می‏دادند. حضور نظامیان روس در رشت، تبریز، قزوین و...، وام گرفتن‏هایی که در این زمان تنها از روسیه و انگلیس مجاز بود، استخدام مستشاران خارجی طبق نظر دو دولت متحد قرارداد و اخراج مستشاران غیر روسی و غيرانگلیسی از ایران - که جریان اولتیماتوم روسیه در برکناری مورگان شوستر قابل توجه‏ترین آنها به شمار می‏رفت - به ویژه در خلال جنگ جهاني اول با وجود اعلام بی‏طرفی ایران، نیروهای عثمانی از مرزهای غربی وارد خاک ایران شدند و در اثر ناتوانی نظامی ایران، انگلیسی‏ها و روس‏ها با افزایش شمار نظامیان خود در این مناطق، در عمل استقلال ایران را زیر سئوال بردند و ایران بخشی از صحنه کشمکش بین‏الملل گردید.
سفرنامه هيونچول هیورگسن،  وزیرمختار انگلیس در ایران، بین سال‏های 1935 و 1936م، آینه‏ای تمام‌نما از اثرات قرارداد 1907م در روابط ایران و انگلیس و بیان‌گر دیدگاه جامعه ایران به اثرات این قرارداد می‏باشد. او در فرازی از سفرنامه خود می‏نویسد:
در موقع انتصابم، روابط بین بریتانیا و ایران صورتی نامطلوب و متزلزل داشت. معاهده کرزن در مردم تأثير بد بخشیده بود. همه، پیمان 1907[م] را بر رخ ما می‏کشیدند که قصد تقسیم یا محو استقلال ایران را داشته‏ایم ... [ایرانیان] لغزشی کوچک را دلیل بر هتک حیثیت محسوب می‏داشتند و گمان می‏‏کردند که ما هنوز به «افکار استعماری قرن 19» پایبندیم و حاضر نیستیم که ایرانیان را همطراز خویش بدانیم.
سایه سنگین پیامدهای داخلی و خارجی قرارداد 1907م همچنان بر سر ایران بود تا آنکه در پی انقلاب بلشویکی روسیه در 1917م و ارسال پیام تروتسکی  به وزارت امورخارجه مبنی بر لغو قرارداد 1907م و نیز الغای هر قرارداد و معاهده‏ای میان حکومت تزاری با ایران  از میان رفت؛  اما قرارداد 1907م به عنوان خاطره‌اي تلخ و گزنده از سیاست زورمدارانه قدرت‏های بزرگ زمانه در ایران در ذهن ایرانیان باقی ماند. خاطره‏ای که هر سفیر و نماینده‏ای که از سوی آنها و يا دیگر دولت‏های خارجی به ایران می‏‏‏آمد، وجود آن را در پس‌زمینه ذهن ایرانیان درمی‏یافت و چنانکه پیش از اين در نوشته‏ای از هیورگسن آمد، همه گویای سوءظنی است که نسبت به روسیه و انگلیس وارد شد.

پا‌نوشت‌ها
 

1. دانشجوي دكتراي تاريخ، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد نجف‌آباد.
2. . George N. Curzon.
3. . H. Realinson.
4. . جرج. ن. کرزن، ایران و قضیه ایران، ج2، ترجمه ع. وحيد مازندراني (تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1350)، ص698 و 699.
5. . کرزن، ایران و قضیه ایران، ص711.
6. . محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن 19، ج 8 (تهران: اقبال، 1362، چ5)، ص111.
7. . برای آگاهی بیشتر نک: محمود، همان، ص114؛ همچنين؛ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، صص 316 و 317؛ و میراحمدی، پژوهش در تاریخ معاصر ایران، ص49.
8. . مجموعه مقالات همایش «ایران و سیاست جهانی سرآغاز قرن بیستم»، به کوشش منیر قادری، زیر نظر داریوش رحمانیان (تهران: خانه کتاب، 1388)، ص16.
9. . Wonck Haus.
10. . Wilhelm II.
11. . حسین ناظم، روس و انگلیس در ایران، ترجمه فرامرز محمدپور (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380)، ص 55.
12. . رابرت روزول پالمر، تاریخ جهان نو، ج 2، ترجمه ابوالقاسم طاهری (تهران: امیرکبیر، 1340)، ص 289.
13. . Stemrich.
14. . Alexandr Izvolski.
15. . M. Bompard.
16. . فاطمه ترک‏چی، «واکنش آلمان به انعقاد قرارداد 1907م با تکیه بر اسناد»، مجموعه مقالات همایش «ایران و سیاست جهانی در آغاز قرن بیستم»، صص373 و 374.
17. . پالمر، تاریخ جهان نو، ج 2، ص 289.
18. . آرشيو مركز اسناد و تاريخ ديپلماسي وزارت امور خارجه. (برای آگاهی بیشتر نک: ترک‏چی، «واکنش آلمان به انعقاد قرارداد 1907م با تکیه بر اسناد»، صص383 و 384.)
19. . اسناد در آرشیو وزارت امورخارجه مهم‏ترین منبع تصدیق‌کننده این نوشتار است. (برای آگاهی بیشتر نک: ترک‏چی، همان؛ همچنین؛ علی ططری و محمد حسن‏نیا، قرارداد 1907م به روايت اسناد وزارت امور خارجه ایران، ج1 و 2 (تهران: خانه کتاب، 1387 و 1388.)
20. . به نقل از: ترک‏چی، «واکنش آلمان به انعقاد قرارداد 1907م با تکیه بر اسناد»، ص385.
21. . همان، ص393.
22. . فیروز کاظم‏زاده، روس و انگلیس در ایران (1914-1864م)، ترجمه منوچهر امیری (تهران: جیبی، 1354)، ص 569.
23. . Edward Gray.
24. . ع. وحید مازندرانی، قرارداد 1907م روس و انگلیس راجع به ایران (تهران: کتابخانه سقراط، 1328)، ص 16.
25. . Lamsdorf.
26. . C. Harding.
27. .Arthur Nicolson.
28. . Benkindorv.
29. . اصل (در همه موارد): انتكرتیه.
30. . اصل (در همه موارد): نقطة.
31. . ططری و حسن‏نیا، قرارداد 1907م به روایت اسناد وزارت امور خارجه، ج1، صص 144 - 142.
32. . براي نمونه نك: سند شماره 2 از اين مجموعه.
33. . Crewe.
34. . Lansdowne.
35. . Mideltowne.
36. . اصل: با.
37. . اصل: علیحدة.
38. . اصل (در همه موارد): طهران.
39. . اصل: ملیون.
40. . اصل (در همه موارد): دايرة.
41. . اصل: نسخة.
42. . اصل: نوشتة.
43. . آرشيو مركز اسناد وزارت امور خارجه، گزارش شماره 13، 11 فوريه 1908 سفارت ايران در لندن؛ همچنين براي دسترسي آسان نك: ططری و حسن‏نیا، قرارداد 1907م به روایت اسناد وزارت امور خارجه، ج1، صص 196 - 194.
44. . اصل: (در همه موارد) لورد.
45. . اصل (در همه موارد):استراتاجیک.
46. . افتادگي از سند است.
47. . حصه: سهم، قسمت.
48. . آرشیو مرکز اسناد وزارت امور خارجه، گزارش 6 محرم 1326 سفارت ایران در لندن.
49. . براي نمونه نك: سند شماره 3 از اين مجموعه.
50. . اصل (در همه موارد): جه‍ةهاي.
51. . اصل: دايرة.
52. . اصل: کونتی‌توسين.
53. . افتادگي از سند است.
54. . آرشیو مرکز اسناد وزارت امور خارجه، گزارش 14 محرم 1326 سفارت ایران در لندن.
55. . برای آگاهی بیشتر نک: ططری و حسن‏نیا،  قرارداد 1907م به روایت اسناد وزارت امورخارجه، صص 128، 140، 141، 145 و 146.
56. . آرشیو مرکز اسناد وزارت امور خارجه، گزارش 15 شعبان 1325 کارگزار مرکزی خراسان و سیستان.
57. . C. Spring Rice.
58. . ططری و حسن‏نیا، قرارداد 1907م به روایت اسناد وزارت امور خارجه، ج1، ص115. (در این رابطه نامه دیگری نيز از رایس به مقام وزارت امور خارجه ایران وجود دارد. (برای آگاهی بیشتر نک: سند شماره 4 از اين مجموعه.)
59. . همان، صص 144 - 142.
60. . همان، صص 135 و 136.
61. . مورخ‎الدوله سپهر، مقالات سیاسی، به کوشش احمد سمیعی (تهران: عطایی، 1341)، ص 88.
62. . برای آگاهی بیشتر نک: روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران، مذاکرات روز شنبه 26 شعبان 1325 دارالشورای ملی، صص 335 - 332.
63. . ططری و همکارش، سه نامه از میرزا مهدی خان علایی را در مجموعه اسناد قرارداد 1907م درج کرده‏اند که بیان‌گر نگرش انتقادی او به آن قرارداد است. (برای آگاهی بیشتر نک: ططری و حسن‌نيا، قرارداد 1907م به روایت اسناد وزارت امور خارجه، ج 1، صص 161 - 157).
64. . برای آگاهی بیشتر نک: همان، صص 173 - 168.
65. . آرشیو مرکز اسناد وزارت امور خارجه، نامه 6 دسامبر 1907 میرزا ملکم خان، وزیرمختار ایران در رم (پوشه 2، جزوه‏دان 51، سال 1325ق).
66. . براي نمونه، متن سند شماره 5 از اين مجموعه را بخوانيد.
67. . برای آگاهی بیشتر نک: مورگان شوستر، اختناق ایران، ترجمه ابوالحسن موسوی شوشتری، به اهتمام فرامرز برزگر و اسماعیل رائین (تهران: صفی‌علی شاه، 1351، چ 2).
68. . برای آگاهی بیشتر نک: منصوره اتحادیه (نظام مافی)، مجلس و انتخابات؛ از مشروطه تا پایان قاجاریه (تهران: نشر تاریخ ایران، 1375).
69. . برای آگاهی بیشتر نک: احمد خان‌ملک ساسانی، دست پنهان سیاست انگلیس در ایران (تهران: بابک، 1354)، صص 71 - 68.
70. . H. Hiurgsen.
71. . ططری و حسن‏نیا، قرارداد 1907م به روایت اسناد وزارت امور خارجه ایران، ج 2، ص 335.
72. .Trotsky.
73. . برای آگاهی بیشتر نک: همان، ج 1، صص 251 - 249.
74. . در سند شماره 6 اين مجموعه، ترجمه‌اي از گزارش روزنامه‌هاي خارجي درباره نامه تروتسكي به وزيرمختار ايران در پتروگراد را بخوانيد.
75. . از نویسندگان تاریخ مشروطیت ایران، یکی، محمدعلی تهرانی (کاتوزیان) است که به موضوع قرارداد 1907م توجه داشته است. او در کتاب خود، پس از شرح زمینه‏ها و چگونگی امضای قرارداد مزبور، به تأثير منفی سیاست‏های انگلیس در دیدگاه ایرانیان و مطبوعات کشور، با ذکر نمونه حبل‏المتین با مدیریت و سردبیری مؤیدالاسلام کاشانی اشاره کرده است. (برای آگاهی بیشتر نک: محمدعلی تهرانی (کاتوزیان)، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، با مقدمه ناصر کاتوزیان (تهران: سهامی انتشار، 1379)، صص 311 - 296.