انگلستان و صندوق ملی یهودی

انگلستان و صندوق ملی یهودی

از خودم پرسیدم چگونه می شود باور کرد که فدراسیونی بین المللی تا این حد دچار دروغگویی وفساد شود؟
 پیش از آن به ذهنم متبادر شود که این روزها مدیریت بسیاری از سازمان های بین المللی در چه فسادی غوطه ور است، گزارشی در یکی از صفحات داخلی توجهم را جلب کرد که به انصراف دیوید کامرون نخست وزیر انگلستان از حمایت صندوق ملی یهود اشاره داشت. اعتراف می کنم که من چیز زیادی درباره این مؤسسه ( صندوق ملی یهود) نمی دانستم؛ آنچه خواندم باعث تعجب ودهشتم گشت؛ چرا که برایم روشن شد کامرون در اصل با این صندوق در ارتباط بوده است اما از آن جایی که من به مدت دو سال به عنوان معاون سیاسی در دفتر رهبر مخالفان کار کرده ام، خیلی شفاف آن فشارهای دائمی را به یاد می آورم  که رهبر هر حزبی برای تشویق به پیوستن به این هیئت یا دیگر هئیت های مرموز با آن مواجه می شد. در اینجا دو اصل اساسی وجود دارد که رهبر حزب باید با هدف نجات خود و سپس رسیدن به پست نخست وزیری آن را رعایت کند: پرهیز از دشمن تراشی - حتی از بین کسانی که نیازی به آنها ندارد - و دوست افزایی.
 صندوق ملی یهود دوست دارد خود را یک مؤسسه خیریه نشان دهد که نسبت به جامعه احساس مسئولیت می کند اما وظیفه حقیقی و اصلی این صندوق در "خرید زمین با هدف ایجاد زیرساخت های ضروری برای بازسازی وطن یهود" نهفته است و این امر به نوبه خود یک وظیفه سنگین است؛ به عبارت دیگر هدف صندوق "تبدیل رؤیای صهیونیست ها به واقعیت" است.
این روزها واژه "صهیونیزم" دیگر به صورت گسترده استعمال نمی شود؛ چرا که دایرة المعارف ها "صهیونیزم" را این گونه تعریف می کنند: "جنبش ناسیونالیستی یهودی است که دعوت به بازگشت به سرزمین صهیون [فلسطین] می کند." امروزه ممکن است کسی درمقام مدافع یا مخالف اسرائیل سخن بگوید اما به خوبی می داند که بسیاری از یهودیان نیز همچنان با خاستگاه کشور یهودی مخالفند. لازم به ذکر است که صندوق ملی یهود در انگلستان تنها برای حمایت از    "پروژه های خیریه در اسرائیل" سالانه 15 ملیون پوند جمع آوری می کند. اما این صندوق با یک سازمان رقیب بریتانیایی که شعارش "تبلیغات صندوق ملی یهود را متوقف کنید" است، روبرو شده است و این مجموعه تلاش کرده اند به اسم ورسم خیریه که صندوق[ملی یهود] از آن برخوردار است و کمیته خیریه بریتانیا آنرا لغو کرده است نائل آیند. با این حال این سازمان تاکنون از تحقق این امر ناتوان بوده اند و مدعی هستند که صندوق ملی یهود در پس دستیابی به زمین های فلسطینی قرار دارد و می کوشد "به اخراج فلسطینیان بومی و اصیل از سرزمین شان ادامه دهد."  
در آغاز ماه می گذشته دیوید کامرون طی نامه ای به صندوق اعلام کرد که وی قصد دارد از سمت خود به عنوان حامی صندوق که از پنج سال پیش یعنی پس از تونی بلر و گردون براون مسئولیتش را به عهده دارد استعفا دهد. در حال حاضر هیچ یک از رهبران احزاب سه گانه (محافظه کاران، کارگران و لیبرال دموکرات ها) از صندوق ملی یهود حمایت نمی کنند. کامرون گفته است که علت این تصمیم او "کمبود وقت" بوده است. به نظر من این سخن شبیه به سخن دیپلوماسی است که از ذکر علت اصلی طفره می رود. کامرون از کنفرانس مشترک مطبوعاتی با باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا درجریان دیدار موفقیت آمیز از لندن، استفاده کرد تا خاطر نشان کند که او حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت می شناسد، اما نگران درد و رنج ملیون ها فلسطینی است؛ وی اظهار داشت که "فلسطینیان باید بدانند که ما نیاز آنان به کرامت انسانی و ایجاد کشور فلسطینی در مرزهای 1967 در چارچوب تبادل اراضی را به عنوان یک نقطه آغازین درک می کنیم."
تصمیم کامرون به استعفا از صندوق ملی یهود ناخشنودی لابی اسرائیلی را در پی داشت که این عمل را یک اهانت بزرگ در حق خود قلمداد کردند. در اظهارنظری پیرامون همین موضوع ستیفن بولارد یهودی سردبیر روزنامه "جویش کرونیل" نوشت: "کامرون خشم مخالفان نتانیاهو را نیز برانگیخت و دیگر نمی توان او را به عنوان میانجی قابل اعتمادی به حساب آورد؛ کامرون نباید دست به چنین کاری می زد؛ او ترجیح داد وارد مانور سیاسی شود." شرایط فعلی بر یکی از استدلال های قدیمی استوار است که لابی اسرائیلی آن را در انگلستان به کار می گیرد و آن این که اگر دولت انگلستان می خواهد در فرایند صلح نقش داشته باشد باید دوستی خود با هر دو طرف را حفظ کند؛ اما شروع به انتقاد از موضع اسرائیل کند در واقع یکی از دو طرف را از دست داده است ودر نتیجه قادر نخواهد بود  در این فرایند مشارکت کند.
بدیهی است که اتخاذ چنین موضعی درست نیست به ویژه هنگامی که اسرائیلی ها با وحشیگری با فلسطینیان رفتار می کنند و در زیر چتر حمایتی آمریکا قطعنامه های شورای امنیت را نادیده می گیرند. از این رهیافت دولت انگلستان باید در موضع حمایتی خود در قبال اسرائیل شفاف و منصف باشد.