عوامل تعیین کننده سیاست بریتانیا در خلیج فارس

عوامل تعیین کننده سیاست بریتانیا در خلیج فارس

فرانسه، روسیه و آلمان طی سالهای پایانی قرن نوزده و اوایل قرن بیست به طرق مختلف سعی در نفوذ هرچه بیشتر در خلیج فارس را داشتند. افزایش این فعالیت‌ها به خصوص از سوی فرانسه و روسیه لزوم تعیین یک ضرب‌العجل برای اتمام آن و همچنین نشان دادن قدرت انگلستان به شیوخ خلیج فارس را نمایان ساخت. سفر لرد کرزن - نایب السلطنه هند انگلستان - به خلیج‌فارس نقطه اوج قدرت نمایی این کشور برای مقابله با توسعه طلبی این کشورها و نشان دادن قدرت انگلستان به شیوخ خلیج فارس است. علاوه بر این، واقعه سفر لرد کرزن همزمان با آغاز مسئله جزایر سه گانه روی داد و او بخش مهمی از سفر خود را به دیدار با شیوخ قواسم و حمایت از آنان اختصاص داد. او راس مسندم و تنگه هرمز را به دقت مورد بررسی قرار داد و سخنرانی تاریخی خود را در مقر شیخ قواسم که چندی پیش او را به نیابت از انگلستان مسئول حفظ جزایر ابوموسی و تنب بزرگ قرار داده بود ایراد نمود.
پس از انعقاد معاهده 1820، طی دهه های سوم تا هشتم قرن 19، جز یکی دو مورد منازعه با ایران،منافع انگلستان در خلیج فارس با خطری جدی مواجه نگردید. در این دوره بارها برتری خود در خلیج فارس را به نمایش گذاشت. در دهه های پایانی قرن نوزدهم اوضاع تغییر نمود،اروپا در صلح مسلح و تعیین وضعیت و تثبیت اردوهای نظام جدید خود بود و توازن شکننده بیسمارک در عهدنامه فرانکفورت (1871) توان تحمل بیشتر را نداشت.1 در این زمان مساحت مستعمرات انگلستان به 33 میلیون کیلومترمربع با 370 میلیون جمعیت رسید.2 در نتیجه حفظ این محدوده کار بسیار مشکلی بود. هند قلب این امپراتوری به حساب می آمد و همواره مورد تهدید روسیه،فرانسه و آلمان تازه وارد بود. این در حالی است که از همین زمان تا سال 1903، پنج نمایندگی مسقط، کویت، بحرین، بوشهر و بندرعباس منافع انگلستان را تامین می نمودند. در سال 1900 از 000/837/2 لیره استرلینگ واردات خلیج فارس،000/471/ 2 لیره متعلق به انگلستان و تنها 000/366 لیره مربوط به سایر کشورها بود.سهم آلمان 23000 و سهم روسها 572 لیره بود. میزان صادرات خلیج فارس نیز 000/087/2 لیره و مقصد آن اغلب لندن و بمبئی بود. با این وجود، انگلستان در مقاطعی از این دوره در مقابل ضربات احتمالی از سوی دشمن، دچار سردرگمی و تشویش شد و سیاستمداران این کشور برای یافتن راه حل مناسب، به مشاجره با یکدیگر پرداختند.3
روسها از طریق کسب امتیازات بیشتر از ایران و نفوذ در سیستم گمرکی جنوب این کشور سعی داشتد موقعیت خود را مستحکم ساخته و از این طریق، لزوم تأسیس پایگاه دریایی و حفاظت از منافع تجاری خود را بهانه حضور در منطقه بداند.4 فرانسویان مستقیماً به عمان نزدیک شدند و امتیازاتی از این سلطان نشین گرفتند. آنان قصد نفوذ در سواحل متصالح را داشتند که انگلستان با جدیت از پیشرفت کار آنان جلوگیری نمود. اهمیت فرانسه در اینجاست که تلاش این کشور برای نفوذ در سواحل متصالح و همپیمانی با قواسم موجب انعقاد معاهده 1892 انگلستان و حاکمان شد که در نتیجه آن شیوخ متصالح از این پس اجازه انعقاد معاهده یا مذاکره سیاسی با دیگر کشور ها را نداشتند. در این تحقیق پس از بیان و شرح این رقابتها طی سالهای 1903-1895 که خود دلایل سفر لرد کرزن را نمایان خواهد نمود. جریان این سفر و اهمیت آن را مورد بررسی قرار می دهیم. ذکر این نکته الزامی است که عواملی که موجب شد نائب السلطنه انگلستان در سال 1903 به این سفر اقدام نماید دقیقاً همان عواملی است که این کشور را به نادیده گرفتن حق حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابوموسی واداشت.
نقش فرانسه در تحولات خلیج فارس در اوایل قرن بیستم
با سقوط ناپلئون موقعیت تجاری و سیاسی فرانسه در خلیج فارس با رکود شدیدی مواجه شد.در 1855 یعنی در زمان ناصرالدین شاه، ناپلئون سوم با هدف کسب پایگاهی در خلیج فارس،نیکلا پروسه بور را به ایران فرستاد.این سفر با وجود پیشرفت های اولیه با ممانعت مقامات انگلیسی مواجه شد.5
در نتیجه حضور فرانسه در این منطقه نمودی نداشت.با حمله آلمان به فرانسه در سال 1870-1871م/ 1288-1289ه ق وقفه ای در تلاشهای فرانسه به وجود آمد.اما از آغاز دهه هشتاد تلاش های این کشور شدت گرفت و از 1878م/1296ه ق به بعد با دریافت امتیازاتی در خوزستان و عراق (در زمینه کشاورزی و باستان شناسی)فعالیت سیاسی خود را آغاز نمود. وقتی در سال 1891م/1289ه ق سفیر فرانسه در لندن نسبت به دخالت انگلستان در کار جانشینی مسقط و عمان اعتراض کرد، ظهور فرانسه در خلیج‌فارس جنبه رسمی به خود گرفت.6 در سال1894م/1292ه ق کنسولگری فرانسه در مسقط تأسیس شد.7
این کشور به منظور نفوذ در سواحل متصالح سعی کرد تا امتیازات مهمی که انگلستان از آن ها سلب نموده بود را به آنها باز گرداند. در نتیجه به کشتی‌های بومی اجازه داد تا پرچم این کشور را بر کشتی های خود نصب کنند و بدون مزاحمت انگلیسی‌ها در خلیج‌فارس رفت و آمد نمایند. یکی از اهداف این کشور تجهیز شیوخ به سلاح های جدید بود که با معاهده 1902 انگلستان با شیوخ، مبنی بر منع تجارت اسلحه از عملی شدن چنین اقدامی ممانعت به عمل آمد. این اسلحه در ایران به فروش می‌رسید و بخش عظیمی از آن نیز به افغانستان و مناطق شمال و مرکز هند ارسال می شد تا هند را علیه بریتانیا تجهیز کند، روش دیگری که علیه بریتانیا دنبال می‌شد. انتشار مجلاتی بود که به زبانهای مختلف عربی، فارسی، اردو، فرانسوی و غیره از شرق آفریقا تا کویت توزیع می‌شد، مهمترین این نشریات، مجله «فتح الباصر» یا «فتح البصائر» بود که بعدها به «مرشد الالباب» تغییر نام داد.8 در این نشریات بریتانیا را «شیطان» و «فتنه‌انگیز» می خواندند.9 این روزنامه‌ها به تحریک احساسات مذهبی ساحل‌نشینان می‌پرداخت. دلکاسه عملکرد این روزنامه ها را مثبت خواند. روزنامه دیگر الاهرام بود که لوریمر آن را روزنامه فرانسوی مصر می‌نامد که نقش زیادی در تحریک ساحل نشینان خلیج‌فارس داشت.
ناوهای نظامی فرانسه طی سال های 1904-1900م/1322-1318ه ق با حمایت روسیه، چهار بار به انجام عملیات گشت‌زنی در خلیج فارس پرداختند.
طی همین دوره فرانسه سعی نمود تا با ایجاد ارتباط با شیوخ قواسم،آنان را به سوی خود کشانده و در سواحل متصالح جای پایی باز کند.10 در همین راستا افرادی را مخفیانه به نزد شیوخ فرستاد. البته شیوخ از ترس واکنش های انگلستان تمایل چندانی به برقراری روابط دوستانه با آنان نداشتند. در سال 1891م/1308 هـ. ق دو فرانسوی به نام شاپوی11 و ترامیه12 سعی کردند تا شیوخ قواسم را به سوی فرانسه بکشانند. آن دو همزمان با تحریک شیخ ام‌القوین سعی کردند اتباع شیخ را نیز به همراهی با سیاست های فرانسه دعوت کنند.13 لوریمر آن دو را «توطئه‌گران و ماجراجویان تاجرنما» می‌نامد. آنان به شیخ هدایایی دادند و شیخ ام القوین در مقابل قول داد که در اسرع وقت مکاتبات خود را با فرانسه آغاز کند. ظاهرا با دیگر شیوخ نیز ملاقات هایی صورت گرفت. همین موارد باعث شد که تالبوت نماینده سیاسی انگلستان از حکومت هند بخواهد که معاهده‌ای رسمی را با همان مفاد تضمین نامه رس14 به مورد اجرا درآورد.15 تالبوت در سال1892م/1309ه ق این معاهده را با شیوخ منعقد نمود و شیوخ در این «قولنامه»متعهد شدند که هرگز با دول دیگر وارد مذاکره نشوند، زمین در اختیار آنان قرار ندهند و هیچ معاهده ای را بدون اطلاع انگلستان به امضا نرسانند و بعلاوه وارثانشان هم به آن پایبند بمانند.16 در سال1896م/1314ه ق، معلوم شد که فرانسه با شیخ ابوظبی ارتباط دارد17 و مخفیانه مکاتباتی میان دو طرف صورت گرفته است. ابوظبی طی نامه ای به کنسول فرانسه در مسقط، اعلام کرد که خواهان تأسیس مرکز تجاری فرانسه در مسقط و ایجاد روابط سیاسی با این کشور است. شیخ زاید، که پس از افول قدرت رقباء خود در سواحل متصالح به قدرت برتر این سواحل تبدیل شده بود. در سال 1900 با مقامات ایرانی نیز مکاتباتی داشت.18
ابوظبی در این زمان قدرت زیادی کسب و در بوریمی و نقاط دیگر در حال توسعه نفوذ خود بود. کاکس19 نیز به این نکته واقف بود که این کار او در قبال خاندان غافری، در ارتباط با وهابی‌ها، تهدیدی برای منافع انگلستان است. او تأکید داشت که بدویان بنی کتب20 باید تقویت شوند.21 انگلستان پس از آگاهی از این موضوع، متقابلاً سیاست خود را در قبال زاید تغییر داد. بخشی از برنامه سفر لرد کرزن تفهیم این سیاست به شیخ ابوظبی بود.22 چرا که کرزن به شارجه رفت و تمام توجه خود را به تقویت شارجه معطوف کرد.
نقش المان در خلیج فارس در اوایل قرن بیستم
آلمان نیز از دو طریق سعی در توسعه مستعمرات خود داشت(آفریقا و عثمانی)که از این میان عثمانی بهترین راه نفوذ به خلیج‌فارس بود.23 خط آهن بزرگ آلمان از هامبورگ تا کویت امتداد می یافت و در نتیجه خطر بزرگی را متوجه انگلستان کرد..24
در سال 1895م/1313 ه ق اولین کشتی بخار آلمان وارد خلیج‌فارس شد و در سال 1896م/1314ه ق، فردی به نام رابرت ونگهاوس در بندر لنگه به تحریک اهالی بر ضد انگلستان پرداخت.25 او در حین تجارت محدود مروارید، اوضاع منطقه را نیز تحت نظر داشت. با حمایت بانکداران و صاحبان کشتی‌های تجاری آلمان، دفاتر تجاری خود را در بنادر خلیج‌فارس احداث نمود. در همین حال سعی داشت تا در سواحل متصالح نفوذ نماید که نمونه آن کسب امتیاز اکسید آهن در ابوموسی بود، اما در این راه با موفقیتی مواجه نشد.26 با این وجود تهدیدات آلمان ها تا 1916 ادامه یافت.
تلاش روسیه برای نفوذ در خلیج فارس در ابتدای قرن بیستم
روسها سعی داشتند تا با اعطای وام های کلان امتیازاتی را در نواحی جنوبی ایران کسب کنند و از این طریق به آرزوی دیرین خود دست یابند.27 در سال1900 وامی به مبلغ چهار میلیون لیره به مظفرالدین شاه اعطا شد.28 لرد کرزن آن را موجب افزایش حضور روسها در مناطق تحت نفوذ انگلیس می‌داند. در سال 1884م/1301هـ . ق، کاپیتان فن بلومر به بوشهر رفت تا زمینه های تأسیس کنسولگری روسیه را بررسی نماید. همزمان، یک افسر قزاق در بوشهر به تحریک اهالی بر ضد انگلستان پرداخت. در سال 1895م/1313ه ق، متخصصین روسی برای بررسی امکان احداث خط آهن و انبار زغال سنگ به بندرعباس آمدند29 و یک کشتی روسی قصد تخلیه مقادیری زغال سنگ در محل را داشت. طی سالهای 1900- 1902م، کشتی های روسی چندین بار همراه با ناوهای فرانسوی به نمایش ‌نظامی در خلیج فارس پرداختند.30 طی سال‌های1899- 1900م /1317-1318هـ . ق، چهار هیئت به منظور بررسی راه‌های جنوب به این نواحی اعزام شدند تا مسیر راه آهن شمال به جنوب را بررسی کنند. در نهایت، مسیر کرمان به چابهار انتخاب شد.31 قرار بر این بود که هرمز یا قشم به عنوان محل تأسیس پایانه راه‌آهن انتخاب شود و در صورت امکان پادگان نیروی دریایی در این جزیره احداث گردد. در همین زمان پزشکان روسی در سطح وسیعی به سواحل شمالی خلیج فارس به خصوص بوشهر و بندرعباس اعزام شدند.آنان در حین انجام کار به جاسوسی و مطالعه بنادر و جزایر خلیج فارس و موقعیت خاص هر محل نیز ‌پرداختند.32
ایران قرارداد دریافت وام 5/22 میلیون دلاری را با روسیه منعقد ساخت.قرار شد که روسها، در مقابل امتیازاتی را در جنوب ایران کسب کنند. یکی از این امتیازات احداث خط لوله نفت از خزر به خلیج‌فارس بود. ایران همچنین متعهد شد که راجع به احداث راه‌آهن با هیچ کشوری وارد مذاکره نشود و این قرارداد مختص روس ها باشد. روسها از گرفتاری انگلستان در جنگ ترانسوال نهایت بهره را بردند و مطبوعات روسیه نیز علنا به دولت پیشنهاد تعرض به منافع انگلستان در ایران و به دست آوردن پایگاه نظامی در خلیج‌فارس را می‌دادند.33
در ابتدای سده بیستم میلادی فردی به نام میلر که در تبلیغ ضد انگلستان شهرت داشت با حس کینه ای که نسبت به انگلستان داشت، در سیستان فعالیت گسترده ای را بر ضد این کشور به راه انداخت. شایع شده بود که یکی از مقامات روسی به عنوان هدیه اسلحه میان عشایر سیستان تقسیم کرده است. روزنامه مسکوئی « نوویه ورمیا» یکی از روزنامه های تند رو مسکو که در واقع توجیه گر سیاست تزار روس بود. در همین زمان نوشت: « بگذارید بریتانیا بداند که ما هندوستان را نمی‌خواهیم بلکه تنها خلیج فارس را می‌خواهیم، همین قدر که این را دانستند مطلب تمام است».مقامات انگلیسی اظهارات روزنامه مذکور را نشانه بروز یک حادثه مهم در مرزهای هند می دانستند. روسها املاک سیستان را به نام فلان شعبه ایران می‌خریدند و به این طریق مقادیر زیادی زمین خریداری شد. لرد کرزن اوضاع را به دقت زیر نظرداشت. حشمت الملک - حاکم موروثی محل- که از دوستان بریتانیا به حساب می‌آمد، پیشنهاد کرد که او نیز زمینها را خریداری نماید. هاردینگ به شرط مخفی ماندن کار این پیشنهاد را پذیرفت. روس ها تا آنجا پیش رفتند که می‌خواستند حشمت الدوله را ازمیان بردارند.34 سیستان از دیدگاه انگلستان ارزش فراوانی داشت و تصرف آن مقدمه فتح هند بود.کرزن راه حل حفظ سیستان را احداث راه آهن کویته به نوشکی و از آنجا به مرز ایران و تأسیس پست‌های نگهبانی ، پست و تلگراف برای تسهیل ارتباطات هند و خلیج فارس می‌دانست. کرزن، همچون هاردینگ، عقیده داشت اگر روسها حمله کنند بندرعباس، سیستان، بوشهر و یا هر منطقه دیگری که فتح آن به دست روس ها منافع انگلستان را به مخاطره می اندازد، باید اشغال شود.
طرح دیگری که روس ها درصدد اجرای آن بودند، اسکان ارمنی‌های تابع روسیه در نواحی شمال غربی خلیج فارس، به خصوص در کویت بود که این طرح با مخالف انگلستان به بهانه مغایرت آن با معاهده 1899م عملی نشد. در سال 1899م/1317 ه ق مدت احداث خط آهن شمال تمدید شد. روسها تا سال 1900 در سیستان، کرمانشاه و اصفهان کنسول خانه هایی احداث کردند. در سال 1900 کمیته‌ای تحت عنوان کمیته سن پطرزبورگ، تصمیم به تأسیس یک کمپانی تجاری در بوشهر گرفت. این کمپانی به نام شرکت اودسا، اولین کشتی تجاری خود را در سال 1901 روانه خلیج‌فارس کرد. در سال 1900 کشتی جنگی گیلیاک و در سال 1901 کشتی واریاک در خلیج فارس به گشت زنی پرداختند. از اکتبر 1901م/1319 کشتی کورنیلف35 دائما از اودسا به بوشهر، بصره، لنگه، بندرعباس و دیگر بنادری که قابلیت پهلوگیری این کشتی را داشت، در رفت و آمد بود.36 کشتی سینکلر نیز بعدها به آن پیوست.37 مدتی بعد دولت روسیه با این کمپانی قراردادی منعقد کرد و آن را تحت حمایت مالی خود قرار داد. در سال 1903 کشتی جنگی سریع‌السیر روسی بویارین38 به خلیج فارس آمد و سرویس دریایی کمپانی اودسا افتتاح شد که تا 1914 برقرار بود.
دیپلماسی فعال ایران در خلیج فارس در دوره ناصرالدین شاه
تلاش ایران برای نشان دادن قدرت بیشتر خود در خلیج فارس که از نیمه دوم عصر ناصر الدین شاه شدت گرفت نیز یکی از عوامل نگرانی انگلستان از 1882م/1300ه ق،بنادر و جزایر خلیج فارس زیر نظر امین السلطان قرار گرفت و 1887م/1305ه، ایالت جدیدی به نام «بنادر و جزایر خلیج فارس» ایجاد شد. از افراد خاندان سلطنتی فردی به والی گری آن (به مرکزیت بوشهر) انتخاب شد. در سال 1305 گارد ساحلی ایستگاه تلگراف جاسک که در نظارت بر راه های ورودی هند اهمیت فراوانی داشت، منحل شد.39 مقاومت رسمی ایران در برابر ادعاهای نمایندگان سیاسی بوشهر و لنگه باعث می شد که تجار انگلیسی در همه جا مورد توهین و استهزاء قرار گیرند. البته کنسول روس در بوشهر نیز نقش زیادی داشت. در خوزستان و سیستان نیز وضع به همین منوال بود، در همین زمان، پایگاه باسعیدو منحل و پرچم ایران به جزیره سیری نصب شد.40 در سالهای پایانی قرن 19 ایران سعی نمود شیوخ سواحل جنوبی را علیه انگلستان بسیج کند و در صورت امکان آنها را بار دیگر تحت حمایت ایران قرار دهد.41 در همین زمینه، به درخواست دولت مرکزی، حاج احمد دریابیگی- حاکم کل بنادر و جزایر خلیج فارس-همراه با ملک التجار بوشهر از بحرین، ابوظبی و دوبی بازدید نمود و چند روزی با شیخ زاید به مذاکره پرداخت. او از شیوخ خواست تا اتباع خود را از نفوذ مسیحیان خارج کنند.شیخ دوبی- رشید بن طهنون- حاضر به ادامه صحبت در این باره نشد.42
بندر لنگه تا سال 1874م/1292ه ق در دست شاخه ای از قواسم بود که تابع حکومت مرکزی ایران بودند.قواسم لنگه به نیابت از دولت مرکزی ایران، جزایر سه گانه را تحت نظارت خود داشتند.در سال 1887م/1305ه ق، مسائل خانوادگی آنان باعث دخالت دولت ایران در لنگه شد در نتیجه بررسی های نمایندگان دولت مرکزی شیخ قضیب القاسمی -حاکم جدید لنگه- مقصر ناآرامی های آن منطقه شناخته شد. مأموران حکومتی او را دستگیر و به حکومت شاخه قاسمی بر لنگه پایان دادند.43 در نتیجه لنگه و جزایر تابعه مستقیماً تحت نظارت ایران قرار گرفت. دریابیگی طی نامه‌ای به تمامی حکام محلی که شیخ قضیب آنها را گماشته بود، خواست بدون هیچ دلنگرانی کار خود را دنبال کنند. او اعلام کرد که از این پس دویست سرباز در لنگه مستقر خواهد شد. در ژانویه 1900 دولت ایران محمد بن خلیفه را متهم به تدارک سپاه در رأس الخیمه به قصد حمله به لنگه نمود. نماینده سیاسی انگلستان در بوشهر بالاجبار ملپومین‌44 را به راس الخیمه فرستاد تا او را از مداخله در امور لنگه بازدارد.45 بندر لنگه در نیمه دوم سده نوزدهم چنان برای انگلستان اهمیت یافت که به منظور حمایت از صد تاجر هندی ساکن در آن، یک نمایندگی دائم تأسیس نمود.46 در 22 مارس 1900 سیمه47 بلژیکی به ریاست کل گمرک خلیج فارس منصوب شد. پس از او دامبرین به این کار گماشته شد. یکی از اقدامات جدی هیئت های بلژیکی مطالعه راجع به مالکیت جزایر ایرانی خلیج فارس بود. از سوی دیگر مظفرالدین شاه طی سفرهایی که به روسیه، فرانسه و دیگر کشور های اروپایی داشت مورد استقبال گرم آنان قرار گرفت که این خود موجب نگرانی بیشتر انگلستان شد. در سال 18 محرم 1318 برابر با 1901 شاه ایران از طریق جلفا به روسیه رفت و مورد استقبال گرم مهمانداران روسی قرار گرفت. او سپس از طریق آلمان به فرانسه رفت و یک ماه را در این کشور گذراند و به روسیه بازگشت. در این سفر پزشکان آلمانی و فرانسوی به معالجه او پرداختند.48 در هنگام ورود به روسیه مورد استقبال گرم امپراطور و بزرگان این کشور قرار گرفت و در کاخ آرمیتاژ ساکن شد و تزار نشان «سنت آندره» را به او اعطا نمود. او از مرکز نظامی روسیه دیدن کرد و در 25 ربیع‌الاول با بدرقه تزار عازم فرانسه شد49 این بار با استقبال رسمی رئیس جمهور فرانسه «امیل لوبه» و دلکاسه که طراح استعمار نوین فرانسه محسوب می‌شود، وارد پاریس شد و از مقبره ناپلئون، برج ایفل و کارخانه فشنگ سازی و اسلحه سازی دیدن کرد.50 در دژ نظامی ژنرال «فلورانتین» اقامت گزید و در جلسه‌ای که وزیر جنگ فرانسه و ژنرال آندره نیز در آن حضور داشتند شرکت نمود.51
در همین سفر از طریق وامی که گرفته بود، کشتی پرسپولیس به وسیله سعدالدوله خریداری شد و در سواحل بوشهر لنگر انداخت. اگر چه قرار بود مظفرالدین شاه به انگلستان نیز سفر کند ولی مرگ دومین پسر ملکه ویکتوریا باعث لغو سفر او به آلمان ـ ایتالیا و انگلستان شد. به هر حال، تنها روسیه و فرانسه توانستند از میزبان خود استفاده نمایند.
اقدامات انگلستان جهت مقابله با دیپلماسی فعال ایران
اولین اقدامات انگلستان تا پیش از آغاز قرن 20 همانگونه که پیشتر ذکر شد،تحت الحمایگی کویت،تلاش برای ورود دیگر شیوخ به سیستم عمان متصالح،توجه به شیوخ قواسم و تقویت آنان در مقابل ابوظبی،تقویت حضور ناوگان دریایی خود در خلیج فارس، مطالعه دقیق ویژگی های سواحل و جزایر و مواردی دیگر بود.
اولین اقدام مهم این کشور در آغاز سال 1902 صورت گرفت. لرد لانسدون که مدتی مدیریت مستعمرات انگلستان در هند را بر عهده داشت، به سمت وزارت امور خارجه انگلستان منصوب شد.52 در همین سال طرح پیوستن دیگر شیوخ، منجمله شیخ قطر به سیستم عمان متصالح دنبال شد.53 همچنین، درهمین سال کنفرانسی در لندن برگزار شد که نیروی دریایی، وزارت جنگ، وزارت امور خارجه، وزارت هند، وزارت مستعمرات و کمیته دفاع امپراطوری حضور داشتند.در این جلسات راجع به موقعیت انگلستان در خلیج فارس و کارهایی که برای حفظ این موقعیت میبایست صورت گیرد بررسی شد.مسترجوزف والتون، نماینده پارلمان انگلستان، اعلام کرد:«با وضع نامناسبی که روسها بوجود آورده‌اند جداً باید مبارزه کنیم ... حکومت هندوستان هم باید در حفظ این منافع تحرک بیشتری از خود نشان بدهد. چرا که از وظایف حکومت هند است که به این موضوع توجه داشته باشد تا منافع بریتانیا محفوظ بماند.54» والتون راجع به آلمان و روس گفت:« مدتها است که می‌خواهند در خلیج فارس یک بندر داشته باشند، امروز دولت روس خواهان این بندر است و بدون شک تصاحب خواهد کرد».«زمان و مقتضیات عوض شده و باید در سیاست خود تجدید نظر کنیم...اینکه تا حال در این راه قدم برداشته نشده دلیل عدم قدرت ما است که نمی‌توانیم آن را از روال کنونی خود باز گردانده و تغییر دهیم55 »کرزن در این باره می افزاید:«هر گاه جنگی میان ما و روسها پیش آید، ایران به طرفداری ما قیام کند، ما این طرفداری را به مبلغ گزافی خریداری خواهیم کرد. مسئله همین است... من به یک چنین سیاستی جز این که اظهار تأسف بکنم چیز دیگری نمی‌توانم علاوه کنم56». « من واگذاری یک بندر به روسیه را توسط هر دولتی که باشد توهین عمدی به بریتانیا، نقض بی‌جهت وضع موجود و تحریک به جنگ بین‌الملل تلقی میکنم.57 » «برخی پیشنهاد کرده‌اند که بهتر است روسها تا خلیج فارس پیشروی کنند تا از نزدیک دچار نهیب و ضربت شوند. این استدلال مبتنی بر تصور و خیال و سخت ابلهانه است و من هیچ وقت نشنیده‌ام که فلان سرباز، دشمن خود را تا آستانه قلعه راه داده باشد، با این خیال که هر وقت دلخواه اوست آسان با دشمن گلاویز شود.»58 «روس یا باید با عثمانی گلاویز شود و بغداد را تصرف کند، و یا از راه ایران خود را به خلیج فارس برساند،که دومی مایه امیدواری است و خطر کمتری دارد.»59
در نامه‌ای که از سوی لرد کرزن به جرج هامیلتون و گروهی از صاحب منصبان وزارت هند نوشته شده آمده است: «در این اواخر علائمی مشاهده شده، حاکی از اینکه برخی اشخاص مایل به دست برداشتن از این طرز تفکرند ]نفوذ بریتانیا در ایران و خلیج فارس و حفظ برتری این کشور[ و اینکه تفوق سیاسی‌ را که با آن همه کوشش و صرف مال به دست آمده را می‌توان در معرض مبارزه مصون از مجازات دیگران قرار داد و می‌توان آن را با دیگران تقسیم کرد.» در واقع هامیلتون به عنوان وزیر هند در لندن با نظر کرزن برای فشار بر ایران در عدم اعطای امتیاز جدید به روسیه مخالف بود.او به گروه «چشم به راه شکست» تعلق داشت و هیچ نظری در باره روسها نداشت. لرد لانسدون عقاید کرزن را کارساز می‌دانست و با او موافق بود.60
کنفرانس 19 نوامبر و مذاکرات هاردینگ و لانسدون به این نتیجه ختم شد که در صورت حمله روس ها به نیرویی یکصد هزار نفره نیاز است که تدارک آن ناممکن است. پس باید پیش از آنکه فرصت از دست برود، بنادر و جزایر استراتژیک خلیج فارس فتح شود.لرد کرزن-نائب السلطنه هند- در همین زمان هیأتی را متشکل از افسران نیروی دریایی، کارمندان وزارت هند و وزارت امور خارجه برای بررسی اوضاع به خلیج فارس فرستاد.این هیئت از اوایل سال 1903 م/1321 ه ق برای بررسی عمومی کرانه‌های ایران و قسمتی از بلوچستان به این منطقه آمدند.در نتیجه این بررسی ها، معلوم شد که روسها شدیداً در حال فعالیت‌اند.61 در جلسه علنی مجلس قانونگذاری، وزارت امور خارجه انگلستان در 17 ژانویه 1902 اعلام شد:
«موقعیت ما در خلیج چه از نظر تجاری و چه از نظر سیاسی دارای یک ماهیت ویژه بوده است و دولت بریتانیا اصل تفوق و برتری خود در خلیج فارس را اساس و زیر بنای سیاست خود قرار داده. این مسئله نه به صورت تئوری ونظری، بلکه یک واقعیت است، چرا که منافع تجاری و اقتصادی ما در خلیج فارس از هر کشور دیگری بیشتر می‌باشد.»62
در سال 1903 م/1321 ه ق کرزن با نهایت دقت، ویلز 63 دریادار هندوستان ـ را به خلیج فارس فرستاد تا به مطالعه سواحل و جزایر آن بپردازد. مجموعه گزارشات ویلز در سال 1904 تدوین و به لندن فرستاده شد و درکرانه‌های بحرین، الحسا و قطر نیز اقداماتی صورت گرفت.64
لانسدون - وزیر امور خارجه انگلستان- در پنجم مه 1903، در مجلس این کشور اعلام کرد:
«ما باید تأسیس هر پایگاه نیروی دریایی یا ایجاد و تجهیز استحکامات بندری، توسط هر قدرتی را تهدید جدی علیه منافع بریتانیا بدانیم و تا آنجا که در توانمان است با آن به مقابله برخیزیم.»65
سفیر روسیه در لندن در دیدار با لانسدون گفت که این اظهارات خطاب به روسها است، اما ما هرگز در چنین اندیشه ای نبوده‌ایم. او از مذاکره بیشتر راجع به مسائل مربوطه طفره رفت و گفت که زمان آن هنوز فرا نرسیده است.
کرزن این اعلامیه که گاهی از آن به نخستین اعلامیه بالفور (نخست وزیر وقت بریتانیا) یاد می‌شود و سرآغاز تعیین حدود نفوذ روس و انگلستان در ایران است66 را اعلامیه مونروی ما در خاورمیانه خواند که باید نمایشی به خود بگیرد تا دوست و دشمن را به طور یکسان قانع کند. منظور لرد کرزن از نمایش، همان سفر به خلیج فارس است تا قدرت نیروی دریایی بریتانیا را به نمایش بگذارد. پس از انتشار اعلامیه لانسدون، کرزن در نامه‌ای کنایه‌آمیز خطاب به هامیلتون(وزیر امور هند در کابینه لندن) نوشت:
«این همان چیزی است که من به زبانی که یازده سال قبل در کتابم آمد، درباره آن مجادله میکردم... این همان چیزی است که من طی ده‌ها نامه‌ای که در چهار سال اخیر به شما نوشتم راجع به آن به بحث و جدل با شما پرداختم...»67
سفر لرد کرزن به خلیج فارس(1903م/1321ه ق)
بنابراین به خطر افتادن منافع انگلستان در خلیج فارس لرد کرزن نائب السلطنه هند را واداشت که خود به خلیج فارس بیاید و از نزدیک موقعیت جزایر و بنادر آن را مورد ارزیابی قرار داده و با ملاقات با شیوخ قواسم به دلگرمی آنان بپردازد. در سال 1321ه ق / 1903م، پس از عزل اتابک، چند واقعه مهم روی داد که بنا به خواست لرد کرزن صورت گرفت: 1- نصب پرچم قواسم بر جزایر سه گانه68 و آغاز بحث جزایر سه گانه 2-اعزام هاردینگ و جرج چرچیل به عتبات و دیدار با اشخاص با نفوذ .3-اعزام کلنل مک ماهان به سیستان.69 4-سفر لرد کرزن به خلیج‌فارس.70 5-تأسیس پایگاه های دریایی و نصب پرچم انگلستان در مدخل وردی خلیج فارس(دماغه راس مسندم).
اگرچه همه این اتفاق در جای خود اهمیت دارد،اما دو واقعه نصب پرچم شیوخ تحت الحمایه انگلستان بر جزایر استراتژیک تنگه هرموز و سفر لرد کرزن به دلیل تعیین سیاست انگلستان در خلیج فارس از اهمیت بیشتری بر خوردار است.71
اهداف سفر کرزن طبق گزارش شماره 148، مورخه 17 سپتامبر 1903 م/1321 ه ق به قرار ذیل است:
1- بازدید از پایگاه‌ها و تأسیساتی که بریتانیا در سواحل و جزایر خلیج فارس مستقر نموده(تجاری و نظامی).
2- دیدار با شیوخی که با بریتانیا قرارداد تحت الحمایگی نسبی امضا کرده‌اند.
3- نمایش قدرت تجاری - سیاسی بریتانیا، تا در مقابل، به رسمیت شناساندن این قدرت به آنان.72
از دید نویسندگان ایرانی هدف او از انجام سفر این بود که: « زهر چشمی از روسها بگیرد تا در پی ایجاد پایگاهی نظامی و اقتصادی در خلیج فارس نباشد هم علاقه انگلیسی کبیر را به اعراب مزدور سواحل جنوبی بیان دارد و از ایشان استمالت و تفقدی کند تا امرای عرب بدانند در قبال هر دولتی که باشد – خواه ایران، خواه روسیه، از آنان حراست خواهد شد... البته شیوخ عرب هم باید پاس حقوق ولی نعمت بدارند و به جان ملکه بریتانیا دعا کنند... در برابر تاج امپراطوری خاضع و خاشع باشند.»73. نامه‌ای در 12 اکتبر 1903 بر هاردینگ- سفیر کبیر انگلستان در ایران - فرستاده شد تا آن را به دست مقامات ایرانی برساند در این نامه آمده است:«خطاست اگر سفر نائب السلطنه درحکم تهدید به حال کسی شمرده شود،این سفر نتیجه طبیعی علاقه دوستانه‌ای است که ما به امور ایران داریم و نیز مولود روابط موجود میان ما و سلطان مسقط و رؤسای محلی قسمت غربی به خلیج فارس است.»74 هاردینگ در نامه خود به وزارت امور خارجه ایران منافعی که کرزن به دنبال کسب آن هاست را تأمین کننده منافع ایران می داند و در جای دیگر می‌ افزاید: «حضرت مستطاب معظم هیچ گونه رسالت پولیتیکی در بنادر ایران ندارد و محض احترام اعلی حضرت همایونی در دوره مسافرت خود به مشایخ اعرابی که با دولت هندوستان طرف معاهده هستند، به این بنادر تشریف خواهند آورد.»75
لرزد کرزن در 17 دسامبر در نامه‌ای به لندن چنین نوشت:
«این مأموریت نه تنها مسائل حیاتی موجود را حل و فصل خواهد ساخت بلکه نائب السلطنه را قادر می‌سازد که به موضوعات متعدد مورد علاقه بریتانیا نیز بپردازد و همچنین شخص نائب السلطنه همراه با دریادار ویلز و اسکاداران نیروی دریایی هند شرقی قادر خواهد بود تا بنادر ساحلی، پایگاه‌ها، مراکز تلگراف، تأسیسات، انبارهای زغال سنگ، لنگرگاه‌ها و غیره را مورد بازرسی و ارزیابی قرار دهد».76
لرد کرزن در کشتی آرگنوت77 سوار شد و همراه با دریادار ویلز78 و ناو فکس79، هاردینگ80 و چهار اژدرافگن و چندین ناو کوچک به سمت مسقط حرکت کرد.81 کرزن نشان«صلیب اعظم ستاره هند»82 را به سلطان مسقط اعطا کرد و در کشتی آرگونات خطاب به سلطان اعلام کرد که اگر گروه‌هایی از عمان داخلی بخواهند باعث ایجاد نا امنی در نواحی تحت نظارت سلطان شوند، در واقع اتباع بریتانیا را متضرر خواهند ساخت. پس بریتانیا در دفع این شورش ها همواره سلطان را مورد حمایت قرار خواهد داد.83
کرزن پس از ترک مسقط یک روز تمام را به بررسی سواحل شرقی و غربی رأس مسندم و بعد صخره‌های دریایی مدخل ورودی خلیج فارس پرداخت.یک ناوگان متشکل از هفت ناوچه‌ کوچک مأمور بررسی دماغه مسندم شدند. در 18 نوامبر خورهای شبه جزیره مسندم که به عنوان یک نقطه استراتژیک در ورودی خلیج فارس و موقعیت قواسم اهمیت داشت مورد بازرسی قرار گرفت.کرزن بعد از بررسی های لازم در این مناطق به سمت شارجه حرکت کرد. او در تاریخ 21 نوامبر به شارجه رسید.در هنگام ورود به شارجه اعلام شد که نائب السلطنه قصد دارد با تمامی شیوخ متصالح ملاقات کند و شیوخ باید به عرشه کشتی او بیایند.این پیغام به شیوخ مختلف ارسال شد و در 23 نوامبر آنان خود را به شارجه رساندند. لرد کرزن در این دیدار بیش از هر چیز به اهمیت حضور بریتانیا در خلیج فارس برای حفظ امنیت شیوخ پرداخت و گذشته تاریک شیوخ را نمونه ای از عواقب احتمالی خروج آنان از حمایت بریتانیا دانست. او همچنین با مهارت تمام نتیجه دوره یکصد ساله حاکمیت بریتانیا بر خلیج فارس را ایجاد امنیت برای شیخ هادانست وخطاب به آنان چنین گفت،« ای آقایان: از خلال روابطی که بدین سان به وجود آمده، وظیفه پاسداری و نگهداری از این صلح و وداد در منطقه با رضایت خود شما به عهده انگلیسی کبیر واگذار شد و علقه‌های سیاسی میان هند و فردفرد شماها جوانه زد و رشد یافت.در نتیجه این پیوندها بود که بریتانیا، بزرگ این دریا و نگهبان رسمی شما، شناخته شده است. آنچنان که اکنون هیچ‌یک از شما با هیچ دولتی به جز بریتانیا رابطه‌ای ندارید... و اکنون که آسایش و آرامش بر این صفحات سایه گسترده به هیچ روی، خیال نداریم که حاصل یک قرن کوشش و تلاشی که نتیجه‌ ای چنین پرشکوه و پیروز داشته است، به رایگان از دست بدهیم.هیچ‌کس نباید این انتظار عبث را از ما داشته باشد که بی‌غرض‌‌ترین صفحه تاریخ را که با این زحمات و فداکاریها نوشته شده است با دست خود بشوییم و نابود گردانیم... ای آقایان! اینها روابطی هستند که میان امپراتوری بریتانیا و فردفرد شما برقرار است. سرور تاجدار ما، حکمران بزرگ این امپراتوری، در نقطه‌ای چنان دور از سرزمین شما زندگی می‌کند که کسی از شما تاکنون صورت او را به چشم ندیده است و در آینده هم هرگز نخواهد دید، اما اوامر و دستورهای او در سراسر این سرزمینهای پهناور که مستملکات او هستند، توسط عمّال و کارگزاران حکومتی او اجرا می‌شوند.من امروز به عنوان نماینده او در قلمرو هندوستان تأمین رفاه شما را به عهده دارم و از این بابت پیش امپراطور مسؤول می‌باشم... »84.
در واقع، کرزن می‌خواست قواسم در سیاست جدید انگلستان نقش مهمی را ایفا کنند.حمایت او از حق حاکمیت شیخ شارجه بر حمیریه و فجیره و ممانعت از استقلال طلبی آنها از طرفی نشان از سیاست تسلط قواسم بر راس مسندم و تنگه هرمز را داشت و از سوی دیگر باعث شد که شیخ صقر بن سلطان شیخ قاسمی نسبت به پیوند دوستی با انگلستان که از آغاز قرن 19 به تیرگی گراییده بود اطمینان پیدا کند.از طرف دیگر حکومت هند چندی پیش جزایر سه گانه را متعلق به قواسم دانسته بود و این خود باعث اهمیت بیشتر قواسم و لزوم تقویت آنان از سوی انگلستان می شد.
بحث مالکیت رأس الجبال،مشرف به تنگه هرمز، به دلیل موقعیت ویژه آن در دهانه خلیج فارس، از مسائلی بود که لرد کرزن به آن پرداخت. انگلستان از سال 1819 این ناحیه را متعلق به متحد خود - سعیدبن سلطان و سلطان مسقط - می دانست.اما در سال 1903 م/1321 ه ق عمان قدرت چندانی نداشت و گرفتار مسائل داخلی خود بود. مسئله رئوس الجبال همچنان مشکلی مهم میان سلطان مسقط و قواسم بود.او به منظور اعلام سیاست جدید انگلستان در قبال سواحل متصالح،یعنی تقویت قواسم در مقابل ابوظبی،اعلام کرد:
«شما می‌دانید که مناطق شمالیا85 یعنی محدوده سواحلی که به باطنه معروف است و در پشت شبه جزیره عمان[ راس مسندم] قرار دارد تحت نظارت شیخ قواسم است ولی نظارت آن ها بر این منطقه مدتی است که مورد شناسایی واقع نمی‌شود. این مسئله باید بدون اینکه منجر به تنش شود، خاتمه یابد.»86
او با درک اهمیت حفظ ارتباط با قواسم و لزوم قدرت یابی آنان در مقابل زیاده خواهی های ابوظبی، شدیداً با استقلال طلبی شیوخ عجمان،ام القوین و جزیره الحمرا مخالفت کرد. در هنگام بازدید از سواحل حمیریه، صیف بن عبدالرحمن، شیخ حمیریه، از او خواست استقلال مناطق تحت نظارت قبیله‌اش، از طرف حکومت هند انگلستان، مورد شناسایی قرار گیرد. ولی کرزن ناتوانی شارجه در حمایت از آنان در مقابل دشمن را بی اساس دانست و شکایات آنان را نپذیرفت.
پس از اجتماع شارجه، لردکرزن به سمت بندرعباس حرکت کرد و در 22 نوامبر به آنجا رسید. سالار معظم به نیابت از حکومت مرکزی از او استقبال نمود. قرار بود علاء الدوله -حاکم فارس- با او ملاقات کند،. لرد کرزن در جمع تجار انگلیسی و هندی بندر عباس گفت:«این بریتانیا بود که راه تجارت هند و ایران را هموار نمود و این سیستم وسیع تجاری را برقرار کرد. اگر چه شهرت بندرعباس مربوط به گذشته‌های دور است اما زمانی که انگلستان پا به عرصه نهاد بندرعباس موقعیت کنونی‌اش را کسب نمود.» 87 او حتی رونق تجارت در خراسان و افغانستان و آسیای مرکزی با خلیج فارس یا خلیج فارس با نواحی مرکزی ایران را مدیون وجود کالاهای انگلیسی می‌داند.88 کرزن در هنگام حضور در شارجه، بندرعباس،قشم و لنگه در فرصت های مختلف از جزایر تنگه هرمز نیز دیدن کرد و با دریادار خود راجع به برقراری سیستم دفاعی این مناطق به گفتگو پرداخت. پس از بندرعباس همراه با هاردینگ قشم را دورزد و در تنگه هنگام توقف نمود. پس از اندکی مشورت با همراهان، تصمیم به برقراری دوباره مرکز تلگراف در جزیره هنگام و فتح این جزیره گرفت. سپس از باسعیدو در قشم دیدن کرد. سپس به لنگه رفت و با تجار انگلیسی و هندی دیدار نمود.او در اینجا سخنانی نیز خطاب به روس ها داشت. پس از لنگه به دیدار شیخ بحرین رفت و در این دیدار سعی کرد تا انگلستان را تنها دوست شیخ و حامی همیشگی او بداند. در کویت نیز همین سیاست دنبال شد و او به حمایت صریح خود از کویت در مقابل تهدیدات عثمانی پرداخت.پس از دیدار دو روزه از کویت قصد داشت تا با شیخ خزعل نیز به عنوان یک شیخ مستقل در خوزستان ملاقات کند که شیخ حاضر به چنین کاری نشد. کرزن همراه با فرمانده ناوگان خود ر کشتی اسفینکس سوار شد و خور ابوموسی که دارای موقعیت مناسبی برای پایانه خط آهن آلمان به خلیج فارس بود را مورد بازدید قرار داد.89 خور العرب و سواحل عثمانی در ام‌القصر را نیز مورد مطالعه قرار گرفت،سپس سواحل ایران را تا بوشهر مورد بررسی قرار داد و طی نامه هایی به تهران خواستار ملاقات رسمی با مقامات ایرانی در بوشهر شد که این درخواست به جایی نرسید و او با ناراحتی بوشهر را ترک کرده و راهی هند شد.90
لرد کرزن پس از اتمام گردش در خلیج فارس اعلام کرد:
« در اینجا من گردش سراسر سواحل را به پایان رسانده و خاطرنشان می‌کنم که دولت ایران در حال حاضر بیش از هر موقع دیگر از زمان شاه عباس در کرانه‌های شمالی حکومت قدرتمندانه و نظارت بلا معارضی دارد...امارت نشین‌های عربی هم با استقلال تام یا فقط نسبی وجود دارند. ولی در میان این همه عوامل، بریتانیا شاهین ترازو را دردست دارد»91. « نیروی بحری بریتانیا در دریای مدیترانه و اقتدار غیر قابل انکارش در خلیج فارس شرط احراز این برتری است. تقویت بریتانیا از نظر تجاری در سراسر کرانه شمالی خلیج فارس از گواتر تا محمره و در شهرهای داخلی تا حدود اصفهان عامل ثانوی این تخمین به شمار می‌رود. اما قوی‌تر از هر دو موجب مزبور، وجود احساساتی است که در نواحی جنوب نسبت به کشور ما مشهود است.»92 در جای دیگر می‌گوید:«بریتانیا حتی به یک وجب از خاک ایران چشم طمع ندارد. فرمان‌های هشتم و نهم احکام عشره (تورات) هیچ وقت از جانب ما در خطر نقص نخواهد بود»93.
نتیجه گیری
رقابت های سیاسی کشورهای اروپایی در دهه های پایانی قرن نوزدهم با هدف تسلط بر کانون های تجاری، به خصوص هندوستان، موجب شد تا اهمیت خلیج فارس به عنوان دروازه هند افزایش یابد.انگلستان که موقعیت خود را در خطر می‌دید،به طرق مختلف سعی کرد تا این خطرات را رفع نماید. سفرلرد کرزن به خلیج فارس و سخنرانی در میان اجتماع شیوخ در شارجه نقطه اقدامات انگلستان در مقابله با این تهدیدات دول بزرگ بود. اگر چه در این مقطع اقدامات دیگری نیز از سوی این کشور صورت گرفت اما آنچه که در ظاهر امر نمود بیشتری یافت سفر لرد کرزن بود. لرد کرزن از همان زمانی که به ایران و آسیای میانه سفر کرد.تنها تهدید برای منافع انگلستان را روسیه تزاری دانست و به همین دلیل از سال 1895 که به نیابت سلطنت مستعمرات انگلستان در هند و خلیج فارس منصوب شد.به بررسی اقدامات روسیه در ایران، خلیج فارس و آسیای مرکزی پرداخت. از آغاز سال 1901 بار ها بر لزوم انجام یک سفر هدفمند و نمایش قدرت انگلستان تاکید داشت، اما مقامات لندن و وزارت هند با دیدگاه او چندان موافق نبودند.با انتصاب لانسدون سیاست دولت مرکزی انگلستان به کمک کرزن آمد و از این پس اقدامات مهمی در زمینه مقابله با دول رقیب به انجام رسید. این اقدامات در مناطق مختلف خلیج فارس به اجرا درآمد.کمک به شیخ کویت در مقابل دشمنان، تجهیز آل سعود در کویت و همراهی با آنان در فتح ریاض و دیگر مناطق نجد که از 1903 عملی شد،تقویت روابط با دیگر شیوخ عمان متصالح و به خصوص توجه ویژه به قواسم که پس از 1820 در مقابل شیوخ بنی یاس ابوظبی( که متهم به مذاکره با ایران و فرانسه بود) و دبی قدرت چندانی نداشتند.ارسال نیروهایی همراه با مک ماهون برای تقویت نفوذ خود در سیستان ، مذاکره با برخی سرشناسان در بغداد و نجف و مهمتر از همه تحریک قواسم به ادعای مالکیت جزایر ایرانی تنگه هرموز و تاًسیس پایگاه هایی در این تنگه بخشی از اقدامات این کشور بود. از دیدگاه نایب السلطنه این سفر مهمترین بخش از اقدامات لازم بود که نتایج مهمی را به همراه داشت. همین موضع گیری های تند زمینه ای بود برای انعقاد معاهده 1907 با روسیه که البته از دیدگاه لرد کرزن روس ها برنده این قرارداد بودند. با این وجود حوادث بعدی به لرد کرزن نشان داد که سیاست های او در هند و خلیج فارس نقش مهمی در ادامه حضور این کشور در منطقه داشته است.
فهرست منابع:
1. تطور قطر السیاسی من نشاءت الاماره الی استقلال الدوله،جمعی ازنویسندگان،الدوحه،2005.
2. صالح محمد العابد ، دور القواسم فی خلیج الفارسی، 1747-1820، مطبعه الالعانی، بغداد، 1986.
3. جمال زکریا قاسم،تاریخ الخلیج الفارسی الحدیث والمعاصر،ج2،قاهره،دار الحضاره القومی و والثقافه،1998.
4. جناب محمد علی ،خلیج فارس،نفوذ بیگانگان و رویدادهای سیاسی، تهران،پژوهشگاه علوم انسانی،بی تا.
5. کاظمزاده،فیروز،روابط روس و انگلستان درایران،1864-1914،ترجمه منوچهرامیری،تهران،جیبی،1354.
6. گرگانی، م منشور، سیاست انگلستان در خلیج‌فارس و جزایر بحرین (نفت و مروارید)، تهران، چاپخانه مظاهری، 1325.
7. رایت،دنیس،ایرانیان درمیان انگلیسیها ،تهران،نشرنو،1364.
8. سفر نامه فرنگستان،سفر نامه اول مظفر الدین شاه ،تهران،چاپ دوم،1363.
9. سیستانی، محمود افشار،سیاست اروپا در ایران ،ترجمه سید ضیاع الدین دهشیری،تهران،نشر موقوفات افشار یزدی،1358.
10. فرامرزی احمد،راه آهن اروپا و خلیج فارس،تهران،داور پناه،1346.
11. کرزن،لرد،ایران و قضیه ایران،ترجمه غلامرضا وحید مازندرانی،تهران ،بنگاه ترجمه و نشر کتاب،1350.
12. لرد کرزن در خلیج فارس،بر پایه اسناد وزارت امور خارجهواحد نشر اسناد، تهران،دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، 1370.
13. محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلستان در قرن نوزدهم،8جلد،تهران ،اقبال 1328.
14. مستقیمی،بهرام،دگرگونی نظام بین الملل،تسلط جهانی اروپا،ارزشهای اروپایی 1895-1914،تهران،دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل،1373،
15. مهدوی،هوشنگ،عبد الرضا هوشنگ،تاریخ روابط خارجی ایران،تهران،سیمرغ،1355.
16. نوایی عبدالحسین،ایران و جهان،از مشروطیت تا پایان قاجاریه، ج3،تهران،هما،چاپ اول،1375.
17. وادالا،رامی،خلیج فارس در عصر استعمار ،ترجمه محمد شفیع جوادی،تهران،کتاب سحاب،1364.
18. ویلسون، آرنولد، خلیج فارس، ترجمه محمد سعیدی، علمی و فرهنگ، 1366.
19. هاولی دونالد،در یای پارس و سرزمین های متصالح،ترجمه حسن زنگنه،بوشهر:بوشهر شناسی 1377.
20.Amirahmadi, Hoshang, Small Island, Big Policies(The Tohnb’s and Abumusa in the Persian gulf’st),.New York,Martins press, 1996.
21.Bombay Government Selection,From The Records Of The Bombay Government,Historical and Other Information With The Province Of Oman,Muscat And Other Places in Persian Gulf,Bomba Edition; Vol. XXIV.Bombay,1856.
22.Bavand,Davoud,H.,The Historical,p.olitical and Legal Bases of Irans Soverignty over the Islands of Tonb and Abu Musa,New York,Internet Cocepts Incorporated,1994.
23.Busch,K,Britain and The Persian Gulf,1894-1914,Berkeley University of California Press,1967.
24.Constable,Captain C.G.,and Stiffe,Lieutenant A.W.,The Persian Gulf Pilot,Inclouding The Gulf of Oman,London:Hidrographic Admirality.1864.
25.India Office Recobds[I.O] Annual Administration Reports of the Persian gulf Residency and Muscat Political Agancy. Calcutta):Province of Fars.
26.J G. L orimer, Gazetteer of the Persian gulf, Oman and central Arabia ,Vol.1,p.art IA Historical ,Calcutta, 1908-1915 ,Republished by grey International West Mead ,England, 1970.
27.John McCluer,An Account Of Navigation between India and Persian Gulf,London,1986.
28.Kelly,Great Britain and the Persian gulf,1795-1880,oxford university press.1968.
29.Kinner.John Macdonald,A Geographical Memoir of Persian gulf Emirate,London,unknown publisher,1813.
30.Kumar, parinder,India and the Persian gulf 1858-1907,London,Asia Publishing House,1966.
31.Mirfendereski,"The Tamb Islands Controversy,1887-1971,A Cace Study ib Claims to Territory in International Law,Tufts University of Massachusetts,1985.
32. Mojtahed Zadeh,p.irouz,The Changing World Order and the Geographical Regions of Caspian-Centeral Asia and and the Persian gulf ,London,Urosevic Foundation,1992.
33. Mohammad Morcy Abdollah,The United Arab Emirates,London,Croom Helm,1987.
34. P.L.Toye,The Lower Gulf Islands:Abu Musa and the Tonbs, ,London,Archive Edition,1993, Vol.1and 2.
35.Saldanha. J.a: Precise of The Persian gulf, Vol.,IV, 1870-1904, Archive edition, London,1986.
پی‌نوشت‌ها:
1- کاظم‌زاده، فیروز، پیشین، یس در ایران، پژوهشی در باره امپریالیسم، ترجمه منوچهر امیری، تهران، فرانکلین، 1354،365-380.
2- سیستانی، محمود افشار، سیاست اروپا در ایران، ترجمه سید ضیاع الدین دهشیری، تهران، نشر موقوفات افشاریزدی،1358ص288-289. حقیقت، عبدالرفیع، روابط خارجی ایران از کهنترین زمان تاریخی تا عصر حاضر، پژوهش و نگارش از عبدالرفیع حقیقت، تهران، نشر کومش، چ 1 ،1381، ص446.
3- محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلستان در قرن نوزدهم، جلد1، تهران، اقبال 1328-33، ص51.
4- در این باره نک:
Amirahmadi, Hoddshang small Island, Big Policis.The Tohnb’s and Abumusa in the persiangulf’st. Martins press. New York, 1996.
5- هاولی دونالد، در یای پارس و سرزمین های متصالح، ترجمه حسن زنگنه، بوشهر: بوشهر شناسی 1377.، صص198-205.
6- همان،ص205.
7- گوگیر، یک عرب شناس و سفیر پیشین فرانسه در تونس، به عنوان تاجر در مسقط ساکن شد. او طی دوره اقامت خود در این شهر سرسختانه در مقابل توطئه های کارگزاران انگلیسی ایستاد و در این راه از سوی سیاستمداران با نفوذ حزب استعمار طلب پاریس و روزنامه‌های فرانسه مورد حمایت قرار گرفت
Mohammad morcy Abdollah,op.cit,p.28.
8- جناب محمد علی، خلیج فارس، نفوذ بیگانگان و رویدادهای سیاسی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی، بی تا، ص167.
9- همان، ص148.
10- همان، ص163.
11- Shapuy
12- Tramuye
13- هاولی،پیشین،ص206.
14- Ross این تضمین نامه سه ماده ای شیوخ را از برقراری روابط سیاسی با دول دیگر، اعطای زمین یا انعقاد قرارداد با آنان منع نمود.
-15 J G. L orimer, Gazetteer of the Persian gulf, Oman and central Arabia , Vol.1,p.art IA Historical ,Calcutta, 1908-1915 ,Republished by grey International West Mead ,England, 1970,pp.730-739.
16- Ibid,pp.320,738.
17- جناب، پیشین، ص63.
18- Morcy Abdollah,Op.cit,p.96-99. Saldanha,Op.cit,precise of Affairs of Persian gulf and Iran,p.57-58.
19- کاکس نماینده سیاسی انگلستان در خلیج فارس که تا آغاز جنگ جهانی اول این مسئولیت را داشت و سیاست راهبردی او باعث شد آنگونه که کرزن انتظار داشت، خلیج فارس را به دریاچه انگلیسی تبدیل کند. در باره اقدامات او در مقابل مداخلات روس و بریتانیا در مناطق داخلی ایران و خلیج فارس نگاه کنید به منابع زیر:
میر احمدی،مریم،پژوهشی در تاریخ معاصر،ایران(برخورد شرق و غرب در ایران1900-1950)، انتشارات آستان قدس رضوی،چاپ دوم،1368،صص65-77.
اوکانر، فردریک، خاطرات فردریک اوکانر، کنسول بریتانیا درفارس، ترجمه حسن زنگنه، چاپ اول، نشر شیرازه، 376 ، ص119.
مایر، نیدراسکارفن: زیرآفتاب سوزان ایران، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران، نشر تاریخ ایران، 1363، ص278.
لمبتون، ا.ک.س. ایران درعصرقاجار، ترجمه سیمین دانشور، تهران جاودان خرد، چاپ اول،1381، ص359
رایس، دنیس، ایرانیان درمیان انگلیسیها، تهران، نشرنو، 1364
شمیم، علی اصغر، ایران درعصرسلطنت قاجار، تهران، انتشارات مدبر، 1378، ص9.
Kumar, parinder,India and the Persian gulf 1858-1907,London,Asia Publishing House,1966.
20- یکی از قبایل ساکن در عمان متصالح و از ارکان اصلی بازوی نظامی قواسم، که مهمترین بخش نیروی زمینی قواسم در مقابله با تهدیدات بنی یاس و عمان بودند.
21- Mohammad morcy Abdollah,op.cit,p.28,p.89.
22- Ibid,p.99-100.
23- فرامرزی احمد، راه آهن اروپا و خلیج فارس، تهران، داور پناه، 1346، ص54.
24- صدراعظم سابق آلمان - شاهزاده بولو- در سال 1902گفته بود:«آلمان در مشرق زمین هیچگونه سیاست فعالی اجرا نمی‌کند» و در جای دیگر اعلام کرد که طرح راه‌آهن هامبورگ بغداد– خلیج فارس، بر روی نفوذ و روحیه اقدامات آلمان در میان مدیترانه و خلیج فارس و کرانه‌های رود های تاریخی دجله و فرات زمینه‌هایی می‌گشاید». آندره شرآدام Andere sher Adamse در کتاب «طرح پان ژرمنیست» می‌گوید:
«اگر نقشه هامبورگ ـ خلیج فارس اجرا می‌شد، به دولت برلن و آلمان یک قدرت اقتصادی فوق‌العاده می‌داد که تا کنون در جهان دیده نشده است.» جناب، پیشین، ص55.. این طرح در سال 1898م/1316ه ق، جنبه عملی به خود گرفت. Lorimer,Op.cit,p.:310-311 .در سال 1900 کنسول آلمان در استانبول- اشتم ریخ Herr stemrich هیأتی را به کویت فرستاد و زمینی که پایانه خط راه آهن به آن ختم می شد را از امیر خریداری کرد.مهمترین عکس‌العمل انگلستان این بود که در سال 1899م/1317 ه ق کویت را تحت‌الحمایه خود ساخت. ممانعت از اجرای طرح خط آهن از سوی شیخ یکی از شروط معاهده تحت الحمایگی بود. در نتیجه قرارداد 1899م امیر کویت با انگلستان مانع پیشبرد این کار شد.
25- وادالا،رامی،خلیج فارس در عصر استعمار ،ترجمه محمد شفیع جوادی،تهران،کتاب سحاب،1364،ص56.
26- Saldanha,Op.cit,precise of Koweit affairs,p.104-116.
27- پطر کبیر در وصیت نامه خود گفته است: «در کارشکنی مربوط به امور ایران تسریع نمایید، به خلیج فارس راه یابید، تجارت قدیمی حوزه شرق نزدیک و مدیترانه را احیا کنید و به سوی هند که انبار گنج‌های جهان است پیش برانید.» البته بسیاری از مورخان این وصیت نامه را دروغین میدانند.
28- Saldanha,Op.cit,Precise correspoundens,pp.92-93
29- وادالا،پیشین،صص53-54.
30- Mohammad morcy Abdollah,op.cit,p.28-29
31- Ibid,p.29.
32- جناب، پیشین،ص129.
33- راجع به این موضوع نک:کرزن،لرد،ایران و قضیه ایران،ترجمه غلامرضا وحید مازندرانی،تهران ،بنگاه ترجمه و نشر کتاب،1350،
34- کاظم زاده،پیشین،392-8
35- Korniloff
36- جناب،پیشین،ص129.
37- کاظمزاده،فیروز،روابط روس وبریتانیا درایران،1864-1914ترجمه منوچهرامیری،تهران،جیبی،1354ص،422.
38-Boyarine
39- جناب،پیشین،ص40-41.
40- در این باره نگاه کنید به:
41.Toye,The Lower Gulf Islands:Abu Musa and the Tonbs, ,London,Archive Edition,1993,Vol.1and2.
42- Saldanha,Op.cit, Vol. 8,precise of negd affairs,p.56-59. Kelly,op.cit,p.656-661.
43- لاوارنس از سوی نماینده سیاسی انگلستان به ابوظبی اعزام شد تا از نزدیک به بررسی اوضاع بپردازد، مذاکرات دو طرف مخفیانه صورت گرفت و بعدها که انگلستان از حقیقت موضوع با خبر شد، ابوظبی اعلام کرد که این سفر به منظور رسیدگی به مسائل اتباع شیخ در ایران صورت گرفته است.
44- درباره اهمیت لنگه در نیمه دوم قرن نوزدهم نک: کامله بنت الشیخ عبدالله بن علی القاسمی،تاریخ لنجه،مجلد الثانی، دبی،مکتبه الدبی للتوزیع،طبعه الثانیه،1993.همچنین:
Lorimer, Op.cit, Vol. BII,p.:1097-8.
45- melpomene
46- Saldanha,Op.cit, Vol.8,,precise of correspoundens,p.19.
47- Ibid,p.2063-5.
با این وجود تعداد زیادی از تجار، شهر را به قصد دوبی ترک کردند.بخصوص پس از استقرار گمرک در بندر درسال 1902 دوبی جانشین لنگه شد و تجار مروارید در آنجا اقامت گزیدند.دوبی از این پس راه پیشرفت را پیمود.
48- Simais
49- سفر نامه فرنگستان،سفر نامه اول مظفر الدین شاه ،تهران،چاپ دوم،1363،ص123
50- همان،ص128
51- همان،ص146
52- همان،صص152-153.
53- محمود محمود،پیشین،جلد4و5،ص38.
54- دراینباره نک:تطور قطر السیاسی من نشاءت الاماره الی استقلال الدوله،جمعی ازنویسندگان،الدوحه،2005،صص119-200.
55- محمود،جلد4و7،صص89-90
56- کرزن،پیشین،ص553
57- همان،مقدمه کتاب.
58- راجع به اوجگیری رقابت های دوطرف طی این دوره ،نک:کاظم زاده،پیشین،ص403-419
59- کرزن،پیشین،ص712
60- همان،ص716.
61- Saldanha,Op.cit, Vol.8,,precise of correspoundens,p.92-93
62- جناب،پیشین،ص173.
63- هوشنگ مهدوی،پیشین،ص273.
64- Wiles
65- Lorimer, Op.cit,p.:374-5.
در سال 1901 و 1902 طرح فتح مجدد باسعیدو در لندن مطرح شد. پس از بررسی‌های متعدد قرار شد یکی دو روستای اطراف پادگان قدیمی که پیشتر آنها را خارج از محدوده پادگان به حساب می‌آوردند تسخیر شود و این محل به یک بندر آزاد تجاری یا پادگان نیروی دریایی تبدیل شود.همچنین مقرر گردید که از ورود اتباع غیر انگلیسی به باسعیدو جلوگیری شود. ولی همین جلوگیری باعث هجوم تجار به این محل شد و در نتیجه طرح باسعیدو لغو شد. جناب،پیشین،ص175.
66- Amir Ahmadi,op.cit,89-90.
67- حقیقت،پیشین،ص446.
68- کرزن، پیشین، ص553.
69- لرد کرزن که طرح فتح جزایر ایرانی را تهیه نمود، در کتاب ایران و قضیه ایران،پس از شرح موقعیت لنگه، جزایر لنگه را با عنوان،«جزایر اطراف لنگه»تابع این بندر می داند و ادامه میدهد که شیخ قاسمی به نیابت از حکومت مرکزی بر آن ها نظارت دارد.از همان ابتدای سال 1900 دستور فتح جزایر به مقامات رسمی هند ارسال شد و شایعه اعزام هیئت روسی برای اجاره یک جزیره در جنوب ایران باعث شدت عمل انگلیسی ها شد. وزیر امور خارجه انگلستان دستور برافراشتن پرچم این کشور در هر جزیره ای که مناسب تأسیس پایگاه نیروی دریایی باشد را صادر نمود. طبق دستور، باید از ایجاد ارتباط میان شیوخ و مقامات ایرانی و روسی جلوگیری شود. Bavand,Davoud,H.,The Historical,p.olitical and Legal Bases of Irans Soverignty over the Islands of Tonb and Abu Musa,New York,Internet Cocepts Incorporated,1994,p.64-66.دولت ایران در سال های 1902-1901 م /در قشم و کیش ایستگاه بازرسی گمرک تأسیس نمود. قرار بود در جزایر هنگام، شعیب،بوموسی و تنب بزرگ نیز ایستگاه های دیگری تأسیس شود. اهالی خرمشهر و بوشهر به استقبال مأموران گمرک رفتند.این حرکت ایرانیان زنگ خطری دیگر برای انگلستان بود. گمرک ایران در این زمان شش فروند کشتی مجهز داشت.کمبل به هند پیشنهاد داد که جزیره ابوموسی به نام شارجه فتح شود و در توجیه این کار چند نامه جعلی رد و بدل شده میان لنگه و شارجه و همچنین عدم اعلام رسمی ایران نسبت به حاکمیت بر جزایر را مد نظر قرار داد. یکی از این نامه ها مربوط به 1868م/1285ه ق می باشد که از نظر نماینده سیاسی انگلستان در بوشهر ارزش جواب دادن هم نداشت Toye,op.cit,Vol.2,p.344-50,364,9.624-32.وزارت هند بریتانیا در نوامبر 1900 طی نامه ای به وزارت خارجه نوشت:«در اوایل امسال گزارشی مبنی بر اقدام روسها در پیاده سازی نیرو در بندرعباس واصل گردید...پیرو نامه 13 فوریه 1899م/1317 ه ق اینجانب به حضرتعالی در 14 فوریه اختیار داده شد...در صورت ملاحظه شرایط خاص پرچم انگلستان هرمز،هنگام،قشم یا هر جزیره دیگری که بنا بر مصلحت مقامات بحریه مناسب پایگاه دریایی باشد اقدام فرمائید». F.O.6o/733:from India Office to Forign Office,dated 1st November,1900,enclousure no.2.
وزارت امورخارجه در پاسخ،جزایر واقع در تنگه هرمز را جزء مناطق مورد تهدید و در نتیجه مناسب برای بر افراشتن پرچم انگلستان دانست. F.O.416/733:from Georje Hamilton to the Governor -General of India in Council,secret no.30,dated 23rd november 1900.در اوایل سال 1902 مقرر شد جزایر استراتژیک تنگه هرمز و حوالی آن فتح شود.
در نتیجه، در سال 1903/1321ه ق با این ادعا که جزایر تنب و ابوموسی رسماً از سوی ایران اشغال نشده اند، ناوگان دریایی انگلستان آنها را تحت نظارت خود قرار داد. درآوریل همان سال شارجه«به عنوان نشانه ای از مالکیت»، پرچم خود را بر جزایر تنب و ابوموسی برافراشت.
70- کلنل سرهنری مک ماهان همراه با 1500 نیرو تا سال 1906 دست به یک سری اقداماتی زد که در نظر لرد کرزن برای پاکسازی مدخل ورودی هند و حمایت از رهبران بلوچ الزامی بود.در همین حال طی سال های 1895 تا پایان عصر لرد کرزن در هند(1905) مرز ایران و هند تعیین گردید.محمودمحمود،پیشین،جلد4و7،ص91-95.
71- تا پایان حضور بریتانیا در سال 1971، تنها دو نائب السلطنه انگلیسی هند از خلیج‌فارس دیدن کردند، یکی لرد کرزن و دیگری لرد هاردینگ که در سال 1915، 1333 هـ.ق،یعنی با آغاز جنگ جهانی اول در خاور میانه به بصره رفت.
72- Saldanha,Op.cit,precise of correspoundens,p.52.
73- نوایی عبدالحسین، ایران و جهان، از مشروطیت تا پایان قاجاریه، ج3، تهران، هما، چاپ اول، 1375، ص45-46.
74- جناب، پیشین، ص163
75- لرد کرزن در خلیج فارس،بر پایه اسناد وزارت امور خارجه واحد نشر اسناد، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، 1370،ص24.
Saldanha,Op.cit, Vol.8,,precise correspoundens,p.50
76- Saldanha,Op.cit,p.50.
77- آرگنوتArgonaut یا آرگوناتا نام یک کشتی افسانه ای است که طبق افسانه های یونانی به دست آرگون ساخته شد و فردی به نام پیوس از طرف پادشاهی از سرزمین یونان در جستجوی پشم طلایی یا نماد فرمانروایی بر دریاها ،به سفری دور و دراز برود. رزمناو آرگونات بزرگترین کشتی‌ای بود که تا قبل از جنگ جهانی از خلیج فارس دیدن کرده بود.
78- H.n.ss.Hyachinth
79- H.m.ss.fox
80- R.Im.Harding
81- Saldanha,Op.cit, Vol.III,precise of Maskat Affairs,p.51.
82- insignia G.C.I.E
83- Saldanha,Op.cit, ,p.51
84- متن کامل این سخنرانی در پیوست کتاب لریمر:
Gazetteer of the Persian gulf, Oman and central Arabia , Vol.1,p.art IA
و همچنین در پیوست کتاب «دریای پارس و سرزمین های متصالح» از دونالد هاولی آمده است.
85- شمالیا عنوانی است که قبایل عمان به طور سنتی برای شناسایی بخشی از مناطق شرقی راس مسندم واقع در سواحل دریای عمان قائل می شوند و هم اکنون جزئی از امارات متحده عربی است.
86. Lorimer, Op.cit,p.art.B.II,p.2639.
87- Saldanha,Op.cit,precise of Maskat Affairs, Vol.III,p.50
88- Ibid,p.51
89- Ibid, Vol. V, precise of Kuwait affairs,pp.80-92
90- Ibid, precise of Muscat Affairs, Vol.III, p.53.
91- کرزن،پیشین،ص716.
92- همان،ص737.
93- الف- از شنیدن غیبت و بد گویی به همسایگان احتراز کنید. ب- به اموال همسایه با نظر طمع نگاه نکنید.کرزن،پیشین،ص737.