تركمنچاي و ميانجيگري انگليسي‌ها

تركمنچاي و ميانجيگري انگليسي‌ها

در 22 فوريه 1828 برابر با سوم اسفند 1207 هجري شمسي قرارداد تركمنچاي با ميانجيگري انگلستان ميان ايران و روسيه منعقد شد. مطابق مفاد اين قرارداد بخش‌هايي از ايران جدا و به خاك روسيه پيوست. مقاله‌اي كه در پي خواهد آمد به بررسي پيامدها و آثار اين رويداد مي‌پردازد.
با روي كار آمدن حكومت قاجاريه آنها در پي اين بودند كه براي خود اعتباري هم‌شأن و رتبه صفويان فراهم آورند و براي تحقق اين امر مي‌بايست فتوحات خود را در سرزمين‌هاي كفر آغاز كرده و سرزمين‌هايي را كه زماني جزو اراضي صفويان بود به كشور بازگردانده و تسلط شيعه جعفري را در آن سرزمين‌ها فراهم آورند، به همين دليل يكي از اصلي‌ترين اهداف آغامحمدخان قاجار در لشكركشي به قفقاز در سال 1209 قمري نيل به اين مقصود بود. در دوره حكومت جانشين آغا محمدخان قاجار يعني فتحعلي شاه نيز همچنان سيطره يافتن بر سرزمين‌هاي قفقاز جنبه حيثيتي داشت. جنگ با روسيه 2 دليل عمده داشت؛ يكم آن كه مداخله روسيه در قفقاز در تقابل با اقتدار عملي شاه بود و ديگر آن كه روس‌ها عمداً اقدام به تهاجم عليه ايران مي‌كردند تا شاه را مرعوب كنند. فتحعلي شاه معتقد بود كه گرجستان همواره جزء جداناپذير ايران بوده است و در پي آن بود كه روس‌ها را از آن منطقه بيرون براند، اين در حالي بود كه مردم گرجستان هميشه در انديشه دستيابي به استقلال و آزادي از حكومت ايران بودند و چون به لحاظ مذهبي با روس‌ها اختلاف زيادي نداشتند، متمايل به دربار روسيه شده بودند و كار را براي دولت ايران دشوار كردند. همين امر سبب شد جنگ اول ايران و روس كه 9 سال به طول انجاميد، موفقيت چنداني براي دولت ايران نداشته باشد. بسياري از شهرها با وعده حمايت و پول دولت روس با ايران همكاري چنداني نكردند و وضعيت ناهنجار توپخانه ايران نابساماني و عدم انضباط ارتش نيز مزيد بر علت شد تا دولت ايران در جنگ اول شكست بخورد. هدف ارتشيان ايران در جنگ، به دست آوردن غنايم بود و به محض اين‌كه پيروزي در برابر دشمن به دست مي‌آوردند، به سرعت دست از جنگ كشيده تا غارت كنند، روس‌ها در اين فاصله فرصت مي‌كردند بگريزند يا حتي براي ضد حمله باز تجمع كنند. عادت به جنگ شبانه نيز نداشتند و لشگر به دليل اين‌كه اهميت چنداني به نقشه‌هاي پنهاني دقيق نمي‌داد، پراكنده و بي‌برنامه بود. روس‌ها در اين جنگ با دسيسه و خيانت خوانين خائن به ايران راه پيدا كردند، دروازه تفليس توسط گرگين‌خان و به تحريك تجار ارمني روي روس‌ها باز شد و در نتيجه دولت ايران خود را در آستانه شكستي تمام عيار مي‌ديد.
فتحعلي‌شاه كه بعد از قتل حاج ابراهيم‌خان كلانتر در دربار خود مشاور خردمندي نداشت و صدراعظم او ميرزا شفيع نيز كم‌درايت بود، به ناچار به روس‌ها پيشنهاد صلح داد و در 1813 ميلادي عهدنامه گلستان را با دولت روسيه به امضا رسانيد.
يكي از بارزترين مشكلات در اين عهدنامه عدم مشخص شدن خطوط سرحدي بين دو كشور بود و به علت عدم انعقاد صلح دائم و پايدار، 2 دولت در پي فرصتي بودند تا دوباره جنگ را شروع كنند. فتحعلي شاه بارها نمايندگاني را به دربار روس‌ها روانه كرد تا در مورد ايالات از دست رفته مذاكره كنند، ولي تصرف گوكچه و بدرفتاري با مسلمانان از سوي روس‌ها موجب اعتراضات شديد دولت ايران شد. همين ابهامات در خطوط سرحدي بين ايروان و درياچه گوكچه آتش جنگ دوم ايران و روس را شعله‌ور ساخت. بعد شكست در جنگ اول و بسته شدن قرارداد مذكور، عباس ميرزا نايب‌السلطنه كه بيشتر از همه در روابط ايران و روس نقش بازي مي‌كرد با يأس و نااميدي ناشي از اين شكست در پي راهي براي دستيابي مجدد به اراضي از دست رفته‌اي بود كه طبق معاهده گلستان به دولت روسيه واگذاشته شده بود.
با درخواست‌هاي مكرر عباس ميرزا فرماندهي در جنگ دوم نيز به عهده او گذاشته شد، اين در حالي بود كه فتحعلي‌شاه همچنان تأمين هزينه‌هاي جنگ را به دليل فساد مالي خانواده سلطنتي متحمل نمي‌شد و بار ديگر آذربايجان مسؤوليت تأمين مالي جنگ را به عهده گرفت، هرچند منابع مالي آذربايجان تكافوي مطالبات سرسام‌آور جنگ را نمي‌كرد و اين مسأله از بزرگ‌ترين مشكلات عباس‌ميرزا براي ادامه جنگ بود.
با صدور دومين حكم جهاد از سوي علماي نجف از جمله ملا احمد نراقي، ميرمحمد حسين سلطان‌العلما، امام جمعه اصفهان، ملا علي‌اكبر اصفهاني، كه از بزرگ‌ترين علما بودند، مقدمه‌هاي شروع جنگ چيده شد. اين علما احكامي صادر كردند كه جهاد با روسيه با توجه به تجاوزاتي كه در خاك ايران توسط آنان صورت گرفته بود، بي‌اكراه است و مجادله با آنان را بي‌گناه دانستند. آنها اعلام كردند كه رعاياي اسلامي هر قدر كه مي‌توانند براي مخارج جنگ به دولت كمك برساند حلال و بي‌شبهه مي‌باشد و بر تمام مردم ايران واجب است براي تقويت دين و استقلال مملكت جهاد كنند.
بسياري از مسلمانان نيز از اين كه جزئي از امپراطوري روسيه باشند ناخرسند بوده و از اين جنگ استقبال كردند. در اندك مدتي كل مملكت بخصوص آذربايجان آماده جنگ با روسيه شدند. در مرحله اول جنگ، پيروزي با ايرانيان بود و لنكران و طالش و قلعه شوشي به تصرف ارتش ايران درآمد. با كمك اهالي محل، ارتش ايران توانست اغلب مناطقي را كه بنا بر عهدنامه گلستان تسليم روس‌ها شده بود، پس بگيرد. اما با رسيدن نيروي تازه‌نفس روس‌ها، گنجه مجدداً به دست روس‌ها افتاد. دولت روسيه فرماندهي سپاه و فرماندهي كل جبهه قفقاز را به پاسكوويچ سپرد.
جنگ‌هاي دوره دوم ايران و روس چندان طولاني نشد و تنها 15 ماه به طول انجاميد و به علت كمبود تجهيزات نظامي ايران، پاسكوويچ شكست فاحشي به ارتش ايران وارد آورد. روس‌ها به سمت تبريز روانه شدند و پاسكوويچ اختيار تام داشت كه در صورت امكان، پايتخت ايران را تهديد كند. با اين اوصاف شاه كه خود را در آستانه شكست مي‌ديد، آماده مذاكره صلح با روس‌ها شد. نمايندگان ايران در تركمنچاي عبارت بودند از منوچهرخان، عباس ميرزا، ميرزا ابوالقاسم قائم‌مقام، آصف‌الدوله و حاج ميرزا ابوالحسن خان شيرازي. عباس ميرزا نيز به انجام مذاكرات صلح راضي شده بود چرا كه از اين طريق مي‌توانست سلطنت خود و اخلافش را تضمين كند. در 10 فوريه 1828 ميلادي، 5 شعبان 1243 قمري در تركمنچاي دهكده‌اي بر سر راه ميانه و تبريز بين ايران و روسيه قرارداد صلح منعقد شد. به موجب اين عهدنامه علاوه بر ايالاتي كه بر طبق عهدنامه گلستان از ايران جدا شده بود تمامي ايالت نخجوان، ايروان، طالش، قراباق، شوره‌گل به روسيه واگذار شد.
ايران ملزم به پرداخت 10 كرور تومان بابت خسارات جنگي شد و مقرر گرديد چنانچه حداكثر بعد از گذشت 15 ماه دولت ايران اقساط خود را پرداخت نكند، تمام ايالت آذربايجان براي هميشه از ايران جدا شود. فرمانده سپاه روس نيز بعد از دريافت 5 كرور تومان بابت قسط اول غرامت‌هاي جنگ، به سپاه خود دستور عقب‌نشيني داد. رفت و آمد آزادانه كشتي‌هاي تجاري در سراسر درياي خزر منحصر به روسيه شد. مرز بين 2 كشور از رودخانه ارس شروع و به درياي خزر تا آستارا رسيد. علاوه بر آن قراردادي تجاري نيز ملحق به عهدنامه تركمنچاي شد كه 9 ماده داشت و بر طبق آن دولت ايران به روسيه اجازه مي‌داد كه هرجا منافع تجاري داشت به آنجا وكيل تجارتي و كنسولي بفرستد و در واقع حق كاپيتولاسيون قضايي يا حق قضاوت كنسولي كه اعطاي آن به يك كشور بيگانه نشانه يك نوع تحت‌الحمايگي نسبت به آن كشور بود، به ايران تحميل شد.
اين قرارداد الحاقي شرايط تجاري مطلوبي براي روسيه به ارمغان آورد و تخفيف قابل ملاحظه‌اي در گمرك براي كالاهاي روسي در نظر گرفته شد. اثاثيه و لوازم متعلق به اتباع روسيه و بستگان آنان از هرگونه عوارض معاف شد و همچنين اعطاي اين‌گونه مزايا به ايرانياني كه در خدمت مأموران و نمايندگان روسيه درمي‌آمدند، نيز در نظر گرفته شد. آشكارترين نتايج سال‌هاي جنگ در قفقاز و انعقاد عهدنامه تركمنچاي از بين رفتن تدريجي قدرت حكومت قاجاريه و همزمان با آن به دليل اعطاي حق كنسولي به روسيه به تدريج ساير دول اروپايي نيز خواستار چنين حقي بودند و براساس شرط دولت كامله الوداد از اين حق استفاده كرده تا استقلال سياسي را از دولت ايران بگيرند، اين امر شرايطي را مهيا مي‌كرد تا آنها در دربار ايران نفوذ پيدا كرده و علناً در امور داخلي ايران دخالت كنند.
منابع:
1. آهنگ سروش (تاريخ جنگ‌هاي ايران و روس) يادداشت‌هاي ميرزا محمدصادق وقايع نگار (هما) مروزي از آغاز تا عهدنامه تركمنچاي، گردآورنده: حسين آذر، به تصحيح اميرهوشنگ آذر، چاپخانه حيدري، چاپ اول، 1369.*2-تاريخ منتظم ناصري، محمدحسن خان صنيع‌الدوله، تهران، دنياي كتاب 1363.* 3- تاريخ جهان‌آرا، قاضي احمد ابن محمد غفاري قزويني، تهران، حافظ 1343.* 4- ناسخ‌التواريخ، لسان‌الملك محمد تقي سپهر، تهران، اساطير 1377.* 5- معاهدات و قراردادهاي تاريخي در دوره قاجاريه، غلامرضا طباطبايي مجد، تهران، بنياد موقوفات افشار 1373.* 6- ايران در دوره سلطنت قاجار قرن 13 و نيمه اول قرن 14، علي‌اصغر شميم، كتابخانه سينا، چاپ اول، 1342.* 7- تاريخ روابط خارجي ايران، عبدالرضا هوشنگ مهدوي، انتشارات اميركبير، 1349.* 8- خاطرات وزيرمختار از عهدنامه تركمنچاي تا جنگ هرات، اي. او. سيمونيچ، ترجمه يحيي آرين‌پور، انتشارات پيام، تهران 1353.* 9- روابط ايران و روسيه (1828 ـ 1780 م)، موريل اتكين، ترجمه محسن خادم، مركز نشر دانشگاهي، چاپ اول، تهران 1382.* 10- روابط ايران و روسيه در نيمه اول قرن 19 م، احمد تاج‌بخش، كتابفروشي دنيا، تبريز 1337.* 11- سياست‌هاي روسيه تزاري، انگليس و فرانسه در ايران، احمد تاج‌بخش، انتشارات فرزان 1378.