رضا شاه و كودتاهاي انگليسي
در سال 1917 و متعاقب خروج نيروهاي روسي از ايران، نظاميان انگليسي اقدام به اشغال نواحي تحت سلطه روسها كردند و تا تابستان سال 1918، موفق شدند سراسر ايران را به اشغال نظامي خود درآورند.
انگليسيها پس از تصرف نظامي ايران، بر اين كشور و منابع نفتي آن تسلط كامل و دائم يافتند. تسلط كامل بر ايران از طريق حكومت استبدادي نظامي با كودتاي 21 فورية 1921 ممكن گرديد. با توجه به مداركي كه وزارت امور خارجه به تازگي منتشر كرده مشخص شده است كه با وجود انكار انگليسيها، آنها كودتا را برنامهريزي و هدايت كردهاند و نيروهاي نظامي و سفارت انگلستان در اين كودتا نقش داشتهاند. كودتا را رضاخان ميرپنج كه افسر قزاق گمنام و بيسوادي بود برپا كرد. او پس از اين كودتا به رضاخان سردار سپه و پس از آن به رضا شاه پهلوي معروف شد. با حمايت نظامي، سياسي و اقتصادي انگليسيها رضاخان عملاً به خودكامة نظامي ايران در سالهاي 1921 تا 1925 تبديل شد. كودتاي انگليسي ديگري در دسامبر 1925 باعث شد كه رضاخان حكومت قاجار را براندازد و خود به پادشاهي برسد. با توجه به اين كه رضاخان با مجموعهاي از كودتاها به قدرت رسيد و در قدرت باقي ماند و از مشروعيت و حمايت مردمي برخوردار نبود، براي ادامة ديكتاتوري نظامي خود كاملاً وابسته به حمايت خارجي بود. به همين دليل در مقابل فشارهاي سياسي خارجي كاملاً ضعيف و شكننده و نگران تبليغات خارجي مخالف بود. دولتهاي انگليس، آمريكا، روسيه و حتي فرانسه با آگاهي از اين نقطة ضعيف رژيم پهلوي، از شرايط بهرة كامل بردند و امتيازاتي گرفتند كه رژيمي مستقل با پشتوانة مردمي هرگز حاضر به اعطاي آنها نبود.
منبع: