اديب پيشاوري : انگليس دشمن دين، و آتش افروز جنگ جهاني اول است
بررسي توانمندي فكري و فرهنگي و پويايي هويت در هر دورهاي از تحولات ميتواند شاخصي قابل اطمينان و گويا براي تشخيص چگونگي حيات اجتماعي به شمار آيد. مواجهه نخبگان فكري و فرهنگي، كه حافظان هويت و از مولدان آن نزد هر ملتي محسوب ميگردند، ميتواند نشان دهد كه ساختار و بافت موجود جامعه به كدام سو و با كدام انگيزه و نيرو حركت ميكند. آقا سيداحمد رضوي، مشهور به «اديب پيشاوري»، كه تامل در آراي وي حكايت از سرزندگي فرهنگ ايراني ــ اسلامي در آن دوران و به تعبير ديگر نفوذ اين فرهنگ در فكر و رفتار ايراني دارد، روشن ميسازد كه مقاومتي بنيادين در برابر استعمار وجود داشته است كه اين واقعيت اصالت فرهنگ و هويت در اين مرز و بوم را نشان ميدهد. نوشتار زير، كندوكاوي محققانه در آراي ايشان ميباشد.
آقا سيد احمد رضوي،مشهور به«اديبپيشاوري» (1260.قــ 1309.ش)، حكيم، رياضيدان، اديبو حماسهسرايبزرگاسلاميايراندر عصر مشروطهاستكهدر كثرتو تنوعمعلومات، يگانةروزگار خود شمردهميشد و شخصيتيچوناديبياسمي، او را برترينشاعر ايراندر عصر اخير دانستهاست. ويدر نوجواني، تماميمردانقبيلهاشرا، كهدر قيامبر ضد انگليسيها شركتكردهبودند (1857ــ 1858.م)، از دستداد و ناگزير از موطن خود نقل مكان كرد و بهكابلو سپسمشهد رفت. غمقتلعزيزان، و درد غربت، هموارهقلبشرا ميفشرد، ولياو فرصترا از دستنداد و تماميتوانشرا در راه تحصيلفقه، ادب، تفسير، حكمت، رياضيو تاريخبهكار گرفتو بدينمنظور بهشهرهايمتعدد سفر كرد كهاز آنجملهميتوانبههراتو مشهد و سبزوار اشارهكرد. نهايتاًدر تهرانحوزةدرسو ارشاد گسترد و ديرينگذشتكهمحضرشمحفلدانشپژوهانو ادبدوستانگشت. علامهمحمد قزويني، فروزانفر، فروغي، عباساقبالو دهخدا از كسانيهستند كهاز محضرشبهرهها گرفتهاند. حافظهايسرشار و ذهنيوقاد داشتو در كثرتو تنوعمعلومات، يگانةعصر خود شمردهميشد. زمانيكهدر تير 1309.شدرگذشتو ضمنتشييعيباشكوه، در امامزادهعبدالله واقعدر زيارتگاه حضرتعبدالعظيمعليهما السلامبهخاكرفت، وزير فرهنگوقتاعلامكرد: «عالَمِعلمو ادب، شخصيتيرا از دستداد كهبهوجود آمدنمجدد فردي چوناو، مشكلو بلكهمحالاست.»[1]
جالبآناستكهاشتغالاتعلميو ادبياديب، مانعتوجهدقيقو مستمر به«مشكلاتاجتماعيمسلمين» نبود و هموارهبه«مصائبايرانو شرق» و دفع«تجاوز استعمار» از سرزمينهاياسلاميميانديشيد. اشعارشدر «ديوان» و «قيصرنامه»، حاويشرحتجاوز دولاروپاييبهشرق، و تحريضمسلمانانبهقيامعليهاستعمار است. شعر ويآينهايتمامنما از رفتار زشتدولاستعماريغرببا شرقيانميباشدو رمز و راز پيدايشمشكلاتكنونيشرقرا دربردارد.
راقمسطور پيشاز اين، ديدگاههاياديبنسبتبهامريكا را طيمقالهايبررسي كرده،[2] و در اين مقالهديدگاههايويرا راجعبهاستعمار بريتانيا بيان نموده است. مأخذ ما در نقلاشعار اديب، «ديواناشعار» وي(جمعو تحشيهو تعليقاتمرحومعبدالرسولي) و نيز مثنوي«قيصرنامه» (نسخةخطيشماره13768 كتابخانةمجلسشوراياسلامي) ميباشد. در طولمقاله، همهجا از ديواناشعار اديببا رمز «د» و از قيصرنامهبا رمز «ق» ياد كردهايم.
1ــ بريتانيايكبير؛ شيطانبزرگِآنروزگار
دانايپيشاور، استعمار انگليسرا ــ بهروزگار خويشــ دشمناصليامتاسلامو شيطانبزرگجهانميشمرد و معتقد بود كهآشوبو اضطرابگيتياز ايناژدها بودهو قرار و آرامآننيز در سركوبيوينهفتهاست(ق/ صص251، 208، 350 و نيز صص 531 ــ532). از ديد اديب، بريتانيا «دشمندين»، «ديو رجيم»، و «افعيعالمگزاي» عصر محسوبميشد و رد پايويدر همه نوعفتنهها و توطئههايضداسلامي، ضدشرقيو ضدايراني، آشكار بود. ويحتيروستزاريرا، با همةغرور و تحكميكهدر دو دهةاولقرنبيستم نسبتبهايران(و عثماني) نشان ميداد، در سياستخارجيبازيچةانگليسميانگاشتو بهلحاظتبانيهايپنهانلندنبا دولتتزاريدر فاصلةسالهاي1907ــ1917 در بابخاورميانهو ايران، بريتانيا را در جناياتفجيعيكهروسها آنايامدر ايرانانجامدادند شريكجرم،ميشمرد: مگو روس؛ كاينفتنهانگريز كرد/ همهكار، اينفتنهانگيز كرد! (ق/ ص279).
2ــ انگليس؛ آتشافروز اصليدر جنگجهانياول
بهديدةحكيمپيشاور، در جنگجهانياول، بريتانيا «نقشاول» را در ايجاد آتشجنگبر ضد متحدينو كشاندنپايامريكا بهجبهةستيز با آلمان بر عهدهداشت. ميدانيمكهپساز ختماين جنگ، دربارهعامليا عواملاصليايجاد آن، نظرياتگوناگونيابراز شد. عدهاي آلمان را مسئولاصليايجاد جنگتلقي ميكردندو گروهيديگر، بار گناهرا بيشتر متوجه متفقينميدانستند و بالأخرهگروهسوممعتقد بودند كههر دو جناح، تا حدوديبهيكسان، در بر افروختنجنگ مقصر بودهاند. نظريةاول، خاصهدر سالهاينخستينپساز جنگ، و تحتتأثير تبليغاتدولفاتح، رونقيويژهداشت. اما بهمرور كهغبار تبليغاتفرو نشست، نظرياتديگر، خاصهنظريةسومقوتگرفتو كسانينيز، بر صحتنظريةدومپايفشردند.[3] اديبپيشاورينيز، با شناختيكهاز ماهيتو سوابقعملكرد انگليسدر شرقداشت(و نيز با توجهبهموضعمقبولقيصر آلمانــ ويلهلمدومــ در اعلامحمايتاز استقلالو آزاديمسلمانانجهان)، مقصر اصليرا (بهويژهدر آتشافروزيعليهآلمان) استعمار انگليسميدانستو معتقد بود كهبريتانيايآزوَر، برايتسخير بازار جهان، و نيز بهعلت«هراس» و «حسد»يكهنسبتبهرايشدومداشت، اينجنگمهيبرا ايجاد كردهبود و بر آتشآننفتميپاشيد: پيسود بازار سوداگري/ برانگيختخصمِشهاينداوري(ق/ ص381)؛ آز و هراسو حسديكهدر طيجنگ، افسر و ديهيمبسيارياز شاهانرا بهباد داد (ق/ صص210ــ209 و 215). از زبانروسيانشكستخورده، بهشاهآلمانميگويد: بر ما، كهبد كردهو بهجنگتو آمدهايم، ببخشايو آتشخشمخويشرا يكسرهمتوجهانگليسكنكهآتشافروز اصليو مسببحقيقيجنگ، اوست(ق/ صص 269ــ267 و نيز: صص 362ــ360).
پي نوشت :
[1]ــ براي تفصيل زندگي اديب، و اشعار «اخلاقي ــ اعتقادي» و «سياسي ــ ضداستبداديِ» وي رك: علي ابوالحسني، آينهدار طلعتيار، زندگينامه و اشعار اديب پيشاوري، چاپ دوم، عبرت، تهران، 1380
[2]ــ رك: اسب ترواي ويلسون، وصف ماهيت امريكا در دوران جنگ جهاني اول از زبان اديب پيشاوري، مندرج در: مجله زمانه، سال 2، ش 14، آبان 1382
[3]ــ رك: لويس ل. اسنايدر، رك: جهان در قرن بيستم، ترجمه دكتر ابراهيم آتي، صص28ــ37 و 57