اجتماع اصناف و بازاريان مشروطه خواه تهران در سفارت انگليس

پس از آنکه ميرزا تقي خان امير کبير، صدراعظم ناصرالدين شاه و مصلح انديشمند با توطئه مادر شاه به قتل رسيد تا مدتها کسي را ياراي اصلاحات نبود. در اواخر سلطنت ناصرالدين شاه سخن از قانون و روزنامه بيش از پيش بر سر زبانها افتاد. سرانجام اولين جرقههاي انقلاب مشروطه در ماجراي قند و مسيو نوز بلژيکي آشکار شد. حکومت که براي دلجويي از متحصنين در حرم عبدالعظيم با خواستههاي آنان موافقت کرده بود مايه اميدواري مشروطه خواهان شد. سرانجام مظفرالدين شاه که تصور روشني از مشروطه و قانون نداشت فرمان مشروطه را صادر کرد. طبقات و طيفهاي گوناگون اجتماع حامي مشروطه بودند. در اين ميان به نقش روحانيان و تجار بايد توجه داشت. در زمان محمدعلي شاه چالش بين مشروطه خواهان و حکومت شدت بيشتري يافت. تندروي برخي از مشروطه خواهان و شدت عمل دولتيان رفته رفته موجب آشفتگي اوضاع اجتماعي شد تا آنکه مجلس اول به دست لياخوف روسي و به دستور محمدعلي شاه به توپ بسته شد.
اگر چه پيش از اين، تحصنها در اماکن مقدس و مذهبي شکل ميگرفت با پديد آمدن گروههاي مختلف اجتماعي و حمايت سفارتخانههاي خارجي از آنها تحصن در سفارتخانه ها روند فزايندهاي يافت.