تاراج ارضي فلسطين توسط انگليس

تاراج ارضي فلسطين توسط انگليس

طي جنگ جهاني اول، صهيونيستها از انگليس و امريكا خواستند، پس از پايان جنگ، چنانچه دولت عثماني، كه متحد‌ آلمان بود، شكست بخورد، فلسطين را مملكت يهوديان كنند.  كوشش صهيونيستها مؤثر واقع شد و آنان توانستند، براي اجراي مقاصد خود، نظر لرد بالفور، وزير خارجه انگليس، را جلب كنند. در نوامبر 1917، اعلاميه بالفور در مورد تصويب طرح تأسيس «كانون ملي يهود» در سرزمين فلسطين، در كابينه انگليس، منتشر شد.   امريكا نيز از اين طرح پشتيباني كرد. سرانجام در 1920، متفقين و جامعه ملل، قيمومت فلسطين را رسماً به دولت انگليس وانهادند و اين دولت را موظف كردند، با تأسيس كانون ملي يهود، براي اجراي اعلاميه بالفور اقدام كند. 
انگليس با واگذاري حكومت به فردي يهودي، مهاجرت و انتقال يهوديان را به فلسطين سبب شد. صهيونيسم جهاني تلاش كرد بر جنايتهاي گسترده و غيرانساني خود در سرزمين فلسطين سرپوش گذارد تا ستمي كه نظاميان صهيونيستي بر مردم اِعمال مي‌كردند از چشم مردم جهان پنهان بماند. اوج فاجعه آنجا بود كه اگر فردي فلسطيني در مقابل اين همه كشتار و آوارگي، واكنشي نشان مي‌داد و سبب زخمي يا كشته شدن سربازان اسرائيلي مي‌شد، مسئله را در خبرگزاريها چنان جلوه مي‌دادند كه شايد بيشتر مردم جهان، يا دست‌كم عده‌اي از آنان، بر اثر اين تبليغات، مردم فلسطين را جنايتكار جنگي و تروريست، و نظاميان صهيونيست را مظلوم مي‌پنداشتند.   هنوز هم در محافل فرهنگي، بر اثر تبليغات گسترده صهيونيسم، برخي بر اين باورند كه فلسطينيها خودشان، با فروختن زمين به يهوديان، زمينه حضور و ستمكاري آنها را فراهم كرده‌‌اند.
براي روشن شدن اين مطلب بايد گفت، در سال 1917 پس از شكست دولت عثماني در جنگ جهاني اول، انگليس با وضع قوانين جعلي، امكان اشغال زمينها و ساختمانهاي فلسطين را براي يهوديان فراهم آورد. افزون بر اين،‌ دولت بريتانيا حدود 7/59 هزار هكتار زمين را رايگان يا به قيمت ارزان به آژانس يهود و شركتهاي صهيونيستي واگذار كرد. 65 هزار هكتار زمين هم، به روال عادي، از دوره حكومت عثمانيان تا 1917 به تملك يهوديان درآمده بود. 8/67 هزار هكتار را نيز خانواده‌هاي عرب فلسطيني به يهوديان فروختند. 8/6 هزار هكتار زمين نيز به دستور وزير مختار انگليس، به زور از فلسطينيان گرفته شد.
بدين ترتيب، در مي‌يابيم كساني كه زمينهاي خود را فروخته بودند اقليتي پيش نبودند و ملاحظه مي‌شود كه كل زمينهاي واگذار شده به صهيونيستها در زمان سلطه انگليس، 3/199 هزار هكتار يا تقريباً 2 هزار كيلومتر مربع است كه در مقايسه با 27 هزار كيلومتر مربع كل مساحت كشور فلسطين، فقط 7/7 درصد آن با توافق فلسطينيها، آن هم در ايام اشغال انگليس و پس از جنگ جهاني اول، به صهيونيستها واگذار شده است. 
طي اين سالها، سرزمين فلسطين با كشتار و شكنجه و تخريب و توطئه و بدترين فجايع به تصرف صهيونيستها درآمد. كشتار‌ها و جنايات صهيونيستها فهرستي بلند شامل دهها عنوان است. فقط در سال 1948 كه صهيونيستها براي اعلام «دولت اسرائيل» قصد آماده‌سازي فضا را داشتند، دهها مورد كشتار و به شهادت رساندن صدها نفر را با نام عمليات افتخار‌آميز به انجام رساندند؛ از آن جمله در روستاي دير‌ياسين 254 نفر را كشتند، و در حيفا حدود 500 نفر را مقتول و 2 هزار نفر را زخمي كردند. دستاورد اين كشتار‌هاي برنامه‌ريزي شده آن بود كه در همان سال 1948 ساكنان 531 روستا و شهر فلسطين، يعني جمعاً 900 هزار نفر از خانه‌هايشان بيرون رانده شدند. در ادامه اين جنايات 3 هزار نفر در اردوگاههاي صبرا و شتيلا با نظارت آريل شارون، در 1982، كشته شدند. كشتار در مسجد‌الاقصي در 1990، حرم ابراهيمي در 1994، قانا در 1996 و سركوب انتفاضه بزرگ كنوني از نمونه‌هاي ديگر اين جنايات است.
قضيه فلسطين از هنگام ورود استعمار انگليس در 1917 تا هنگامي كه انگليس آن منطقه را در 1948 به صهيونيستها واگذار كرد لحظه به لحظه حادتر شد، و اين مطلب نشان‌دهنده عمق فاجعه است. شمار ساكنان فلسطين در 1917 برابر با700 هزار تن بود كه 644 هزار تن عرب و 56 هزار تن يهودي بودند؛ يعني شمار يهوديان پيش از ورود استعمار انگليس به فلسطين كمتر از يك دهم ساكنان منطقه بود. در 1948 شمار ساكنان فلسطين 000/115/2 تن بود كه 000/380/1 تن آنان عرب و 000/700 تن يهودي بودند، يعني در سال تشكيل دولت اسرائيل، به رغم بيرون رانده ‌شدن بيشتر مردم فلسطين از سرزمينشان و با وجود 30 سال مهاجرت يهوديان در سايه قيمومت دولت انگليس، عربها همچنان دو سوم كل ساكنان فلسطين بودند.
پس از 1948، اين نسبت كاملاً عوض شد. شمار اقليت يهودي، كه در آغاز كمتر از 10 درصد از ساكنان فلسطين را تشكيل مي‌دادند، در سالهاي اخير به بيش از 2 ميليون تن افزايش يافته كه صهيونيسم جهاني آنان را از نواحي گوناگون جهان گردهم آورد و در فلسطين اسكان داد؛ سرزميني كه قبلاً آن را نديده و در آن زندگي نكرده بودند. اين اقليت يهودي كه در 1917 فقط 5/2 درصد از زمينهاي فلسطين و در 1947 فقط 6 درصد از آن را در دست داشت، اكنون با اتكا به زور و حمايت انگليس بيش از چهار پنجم اين سرزمين را در اختيار گرفته است.


۱ . حسين الهي، سرگذشت خونبار فلسطين، تهران: مؤسسه مطبوعاتي عطايي، بي‌تا، ص 42ـ46.
۲ . اكرم زعيتر، سرگذشت فلسطين، ترجمة اكبر هاشمي رفسنجاني، بي‌جا، بي‌تا، ص 96.
۳ . سيد‌محمد شيرازي، دنيا بازيچة يهود، ترجمة سيد‌هادي مدرسي، اصفهان: نشر حكمت، 1378، ص 46ـ49.
۵ . علي جديد بناب، عملكرد صهيونيسم نسبت به جهان اسلام، قم: مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 1382، ص 61ـ82.
۶ . همان.