اسرائیل: «شر» مطلق

اگر به گزارشهایى که تلویزیونها این روزها از غزه نشان مى دهند دقیقاً نگاه کنید این جمله را بر سر در برخى بناهاى دولت خودگردان فلسطینى خواهید دید که درشت نوشته شده است: «اسرائیل شر مطلق». اسرائیل به واقع امروز شرى مطلق است که گریبان نه تنها دنیاى اسلام، که جهان را گرفته است. این رژیم که به سلطه خود بر سرزمین هاى اشغالى با زور اسلحه وقدرت و حمایت چشم بسته آمریکا ادامه مى دهد، مصداق عینى و بارز یک تهدید دائمى و پیوسته براى صلح و امنیت منطقه اى و جهانى و رژیم هاى حقوقى چون عدم اشاعه سلاح هاى هسته اى است که براى تنظیم تعاملات با هدف تأمین صلح و ثبات جهان، وضع شده است. اسرائیل بیش از ۵۰ سال است که با پشتیبانى و حمایت صریح آمریکا، یک برنامه خطرناک و سرى تسلیحات هسته اى را با گریز از نظارت جامعه جهانى بر این برنامه ها، به کمک واشنگتن به پیش مى برد، برنامه اى که به تأیید آژانس بین المللى انرژى هسته اى تاکنون و حداقل به تولید ۲۰۰ بمب اتمى انجامیده است که چیزى جز عناد رژیم صهیونیستى با جامعه جهانى نیست.
رژیم صهیونیستى در پس برنامه هاى مخفى هسته اى خود، ماهیت تروریستى و متکى بر تجاوز و تهدید به زور علیه دیگر کشورها را پنهان کرده است که خطر این رژیم را براى صلح و امنیت جهانى و رژیم هاى حقوقى تنظیم کننده روابط بین المللى، دوچندان مى کند.
آنچه در این میان بیش از هر چیزى مایه تأسف است، این مهم مى باشد که رژیم صهیونیستى با در اختیار گرفتن عمده رسانه هاى ارتباطى جهان از جمله رسانه هاى آمریکایى، ضمن پنهان کردن ماهیت واقعى خود، با آدرس دهى غلط سعى مى کند نگاهها را از برنامه هاى هسته اى مخفى و سایر اقدامات دهشت افکنانه اش در سرزمین هاى اشغالى دور، و متوجه کشورهایى مانند ایران کند که برنامه هاى شفاف و قانونى و نظارت شده هسته اى دارند و در عین حال برخلاف رژیم صهیونیستى هرگز علیه کشورى متوسل به زور و یا حتى تهدید نشده اند.
دادن آدرس هاى غلط درباره موضوعات مختلف به افکار عمومى براى انحراف آن و یا جهت دادن به سمت و سویى خاص، یکى از شگردهاى دولتمردان آمریکا و رژیم اسرائیل است، ظرافت ها و دقایقى که در این تکنیک به کار بسته مى شود، به قدرى پیچیده و در عین حال متنوع است که عموماً تشخیص آن را براى مخاطب، حتى «مخاطب فعال» دشوار مى سازد. برنامه هاى هسته اى ایران یکى از این موارد است. دستیابى به انرژى صلح آمیز هسته اى به منظور بهره بردارى علمى و اقتصادى از آن، هدف ایران در برنامه هاى هسته اى اش است و پیمانها و پادمانهاى ناظر بین المللى این حق را براى آن به رسمیت شناخته اند. «برائت» یک اصل عمومى است و نمى توان و نباید تا زمانى که خلاف امرى اثبات نشده، هیچ فرد حقوقى و یا حقیقى را متهم به انجام و یا حتى تعقیب امرى کرد که براساس توافق هاى عمومى و یا قوانین و رویه هاى شناخته شده و پذیرفته، تخلف محسوب مى شود. با این همه، آمریکا و رژیم صهیونیستى در آدرسى غلط، مدتهاست که مى کوشند تا افکار عمومى را نسبت به برنامه هاى هسته اى ایران مسموم کنند و چنین وانمود سازد که هدف اول و آخر ایران از روى آورى به فناورى هسته اى، صرفاً وصرفاً تولید سلاح هسته اى است.
ایده «خاورمیانه عارى از سلاح هاى هسته اى» ایده اى است که ایران از قبل از پیروزى انقلاب اسلامى تعقیب مى کند و تعهد این کشور به عنوان یکى از اعضاى قدیمى آژانس بین المللى انرژى هسته اى به تمامى پروتکل ها و پادمانهاى ناظر، مى تواند نشانه تعهد راسخ و صداقت آن به ایده اى باشد که مطرح و تحقق آن را تعقیب مى کند. همانطور که گفته شد، اسرائیل از نگاه آژانس بین المللى انرژى هسته اى نهاد ناظر سازمان ملل، رژیمى برخوردار از سلاح هاى هسته اى شناخته شده است که در زرادخانه هاى آن بیش از ۲۰۰ کلاهک هسته اى نگهدارى مى شود واین کلاهک ها خطرى بالقوه براى صلح و ثبات جهانى بویژه در منطقه پرآشوب خاورمیانه است. اسرائیل رژیمى است که از بدو پیدایش در سال ۱۹۴۸ میلادى تکیه خود را براى حیات سیاسى بر تسلیحات بویژه از نوع هسته اى آن استوار کرده است. موشه دایان، وزیر جنگ پیشین رژیم اسرائیل براین باور بود در صورتى که اسرائیل در خاورمیانه نتواند با سلاح متعارف قدرت بازدارندگى اش را به منصه ظهور برساند، باید به سلاح هسته اى پناه ببرد. به همین منظور درمرحله اول، وزارت جنگ این رژیم تصمیم به تشکیل کمیته پژوهش هاى هسته اى متشکل از پنج کارشناس برجسته اسرائیلى به رهبرى پروفسور «برگمان» گرفت، کار این کمیته برنامه ریزى براى تأسیس نیروگاه هسته اى و اعزام هیأت علمى به نقاط مختلف جهان براى کسب و تقویت دانش هسته اى بود.
در مرحله دوم رژیم صهیونیستى به جمع آورى پول روى آورد به طورى که توانست با کمک دولت هاى انگلیس و آمریکا تا سال ۱۹۵۳ میلادى ۱۰۰میلیون دلار از ثروتمندان یهودى جهان براى رسیدن به توان هسته اى جمع آورى کند و در همین راستا در زمان نخست وزیرى بن گوریون، شیمون پرز مسؤول مذاکرات اتمى این رژیم با فرانسه شد و سرانجام باکمک فرانسه و آمریکا کار ساخت نیروگاه دیمونا را در سال ۱۹۶۳ به پایان رساند.
به باور تحلیلگران، علت همکارى فرانسه با اسرائیل این بود که فرانسه براى تسلط مجدد بر کانال سوئز و تفوق در درگیرى با بخشى از دنیاى عرب، اسرائیل را به عنوان یکى از متحدان طبیعى خود مى دانست و درنتیجه به فکر تقویت این رژیم به عنوان همپیمان خود در خاورمیانه افتاد، تاجایى که نخست وزیر فرانسه اعلام کرد یک بمب هسته اى به اسرائیل مدیون است! بدین ترتیب در اکتبر ۱۹۵۷ فرانسه و اسرائیل توافقاتى براى ساخت یک راکتور ۲۴ مگاواتى امضا کردند، دراین پروتکل ها به یک کارخانه فرآورى شیمیایى نیز اشاره شده بود. این کارخانه به طور مخفیانه با همکارى تکنسین هاى اسرائیلى و فرانسوى در منطقه اى از صحراى نقب به نام «دیمونا» ساخته شد. اهمیت دیمونا به حدى بود که یک آژانس اطلاعاتى جدید به نام LEKEMبراى مخفى نگهداشتن ومحافظت از اسرار و تأسیسات آن تشکیل شد و بدین ترتیب ۱۵۰۰ اسرائیلى و فرانسوى در دیمونا مشغول به کار شدند. از سوى دیگر نیروى هوایى فرانسه پس از خرید آب سنگین از نروژ به رغم این تعهد که آن را به هیچ کشور ثالثى منتقل نمى کند ۴ تن از این مواد را مخفیانه به اسرائیل منتقل کرد. تا زمان افشاگرى «مردخاى وانونو» یک یهودى مراکشى الاصل و کارشناس هسته اى اسرائیل که در مصاحبه با روزنامه انگلیسى ساندى تایمز در ۵ اکتبر سال ۱۹۸۶ پرده از فعالیتهاى هسته اى این رژیم برداشت، هیچ کس اطلاعى از این فعالیت ها نداشت و به دنبال این افشاگریها بود که «وانونو» به ۱۸ سال زندان محکوم شد که پس از آزادى اجازه خروج از سرزمین هاى اشغالى و مصاحبه و دیدار عمومى به وى داده نمى شود.
با این افشاگرى، توجه کارشناسان هسته اى جهان به رژیم صهیونیستى جلب شد و على رغم پنهانکارى و محدودیت هاى شدیدى که از سوى این رژیم انجام گرفت، طى تحقیقاتى فاش شد که اسرائیل به غیر از دیمونا داراى دو مرکز هسته اى دیگر به نامهاى «نحال سوریک» و «بنى روبین» است. براساس یک گزارش نظامى که سال ۲۰۰۳ میلادى در آمریکا منتشر شد، اسرائیل در سال ۱۹۶۷، ۱۵ بمب هسته اى داشت که تا سال ۱۹۸۰ تعداد آنها به ۲۰۰ و تا سال ۱۹۹۷ به ۴۰۰ بمب رسید. صهیونیست ها همچنین در سال ۱۹۷۳، ۲۰ موشک هسته اى و در سال ۱۹۷۴ هم ۳ واحد توپخانه هسته اى برپا کرده بودند که هر واحد ۱۲ توپ ۱۷۵ میلیمترى و ۲۳۰ میلیمترى داشت. در سال ۱۹۸۴ صهیونیست ها ۳۱ بمب پلوتونیوم و ۱۰ بمب اورانیوم تولید و در سال ۱۹۹۴ بین ۶۴ تا ۱۱۲ بمب با کلاهک کوچک و ۵۰ موشک هسته اى از نوع ریما ساختند. اسرائیل همچنین در دهه ۹۰ میلادى سه زیر دریایى از آلمان خریدارى کرد. این زیردریایى ها بسیار پیشرفته که «دولفین»، «لویاتان » و «تکوما» نام دارند، با کمک مالى کشورهاى آلمان و آمریکا ساخته شده اند و قادر به شلیک موشک هاى کروز با بار هسته اى هستند. این زیردریایى ها در ماه مارس ۱۹۹۹ و اوت ۲۰۰۰ عملیاتى شده اند. با این حجم گسترده فعالیت هاى هسته اى اسرائیل، آمریکا و کشورهاى اروپایى که مدعى عارى سازى جهان و منطقه خاورمیانه از سلاح هاى هسته اى مى باشند، نه تنها هیچ اعتراضى نکرده بلکه همواره از این فعالیت ها چشم پوشى کرده اند و زمانى که آریل شارون، نخست وزیر این رژیم براى اولین بار در ۲۰۰۴۷۳۱ با اعتراف به داشتن سلاح اتمى گفت : «اسرائیل سلاح هاى اتمى خود را با موافقت و رضایت آمریکا در اختیار دارد» جامعه جهانى و آژانس بین المللى نه تنها هیچ عکس العملى نشان ندادند، بلکه با سکوت خود و دادن آدرس غلط! این فعالیت ها را تأیید کردند.
براى مطالعه بیشتر در خصوص برنامه هاى هسته اى اسرائیل و چگونگى حمایت آمریکاو اروپا از این رژیم و تهدیداتى که از این ناحیه متوجه صلح و امنیت جهانى است، مطالعه منابع زیر توصیه مى شود:
۱ - خبرگزارى فرانسه ۸۳۱۰۳۰
۲ - اسرائیل و سلاح هاى هسته اى - نوشته آونر کوهن - ترجمه رضا سعید محمدى - ناشر: دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى وزارت خارجه
۳- روزنامه ایران ۸۳۴۱۹
۴ - روزنامه جمهورى اسلامى ۸۳۲۲۶،
۵ ـ روزنامه همشهرى ۸۳۲۲۶
۶ - وبلاگ نویسنده به آدرس http:r-pishdar.blogfa.com