ميرزاي شيرازي و حكم استعمارستيز تحريم تنباكو

به مناسبت سالروز لغو امتياز تنباكو به حكم آيت الله ميرزاي شيرازي
توتون و تنباكو را نخستين بار محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزير انطباعات ناصرالدين شاه مطرح كرد. وي در جمادي الاخره 1303 پيشنهادي در نةه فصل با عنوان «قانون اداره انحصاريه تنباكو و توتون و متفرعات آن» به ناصرالدين شاه عرضه نمود ولي شاه به آن توجه نكرد. سال بعد اعتمادالسلطنه قانون نامه ديگري در سي فصل به منظور ماليات گرفتن از عايدات دخانيات براي ازدياد عوايد كشور تنظيم كرد كه به رغم تصويب ناصرالدين شاه به سبب مخالفت علما و بي ميلي امين السلطان صدراعظم كه به دستور شاه عهده دار اجراي آن بود تحقق نيافت (اعتمادالسلطنه 1350 ش ص 422؛ تيموري ص 11 ـ 22؛ افضل الملك ج 2 ص 1214 ـ1266 1308 ـ1320). پس از گذشت سه سال در پي سفر سوم ناصرالدين شاه به اروپا در 1306 دولت انگليس كه همواره در صدد اخذ امتيازات جديد از ايران بود فرصت مناسب را براي كسب امتياز انحصار توتون و تنباكو به دست آورد و زمينه سازي آن را به ماژور جرالد تالبوت از نزديكان و مشاوران لرد ساليسبوري (نخست وزير و وزير خارجه انگليس) محول كرد. تالبوت ظاهرا نخستين مذاكره در باره انحصار تجارت توتون و تنباكو را در شهر برايتون با اعتمادالسلطنه كه در اين سفر همراه شاه بود آغاز كرد و پس از كسب اطلاعات كافي در اين زمينه به كمك سغرهنري درمونت وولف وزير مختار انگليس در ايران امين السلطان را با دادن وعده هاي فراوان متقاعد كرد كه او فوايد و منافع انحصار توتون و تنباكو را براي شاه برشمارد و موافقت وي را براي واگذاري انحصار تجارت دخانيات به دولت انگليس جلب كند (اعتمادالسلطنه 1357 ش ص 199؛ اصفهاني كربلايي ص 62 ـ65) گرچه بعدها دولت انگليس منكر هرگونه اطلاع قبلي از امتياز دخانيات و نيز ارتباط ساليسبوري و تالبوت شد (كدي ص 41).

پس از بازگشت شاه به ايران تالبوت با كمك دولت انگليس و عده اي از سرمايه داران انگليسي شركتي را كه به كمپاني رژي معروف شد با سرمايه 000 650 ليره تاسيس كرد و براي اخذ امتياز مخفيانه وارد تهران شد (تيموري ص 27) و با سهولت تمام و بلاشرط به خواست خود رسيد. تعهد پرداخت 000 25 ليره در سال به ناصرالدين شاه و دادن مبالغي هنگفت به امين السلطان و تعدادي از درباريان ــ كه به گفته فووريه پزشك مخصوص ناصرالدين شاه اين مبلغ بالغ بر دو ميليون ليره مي شد ــ عامل مهمي در كسب اين امتياز بود (عباس ميرزا قاجار ص 182؛ فووريه ص 220). امين السلطان بعدها در نامه اي به ميرزا حسن شيرازي مرجع تقليد وقت علت اعطاي امتياز را جبران لغو قرارداد تمديد راه آهن بوشهر ـ گيلان اعلام كرد. قرارداد مذكور در زمان ميرزا حسين خان مشيرالدوله با يك شركت انگليسي منعقد شده بود (ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 58 ـ 59) ولي در واقع اين اعطاي امتياز ادامه روند اعطاي امتياز به بيگانگان در دوره قاجار بود. بدين ترتيب در 28 رجب 20 1307 مارس 1890 امتياز تجارت توتون و تنباكو در داخل و خارج كشور براي پنجاه سال به تالبوت اعطا شد.

امتيازنامه داراي پانزده فصل بود كه به امضاي شاه و سر هنري وولف رسيد. برحسب فصول آن صاحبان امتياز متعهد شدند هر سال پانزده هزار ليره به دولت ايران بپردازند همچنين پس از كسر پنج درصد از سود شركت يك چهارم باقيمانده آن را به خزانه ايران واريز كنند (براي اطلاع از فصول امتيازنامه رجوع كنيد بهاصفهاني كربلايي ص 65 ـ 68). مةفاد امتيازنامه حاكي از اختيارات تام صاحبان امتياز در امور دخانيات ايران و بي اعتنايي محض حاكمان وقت ايران به منافع ملت بود ( رجوع كنيد بهنهاونديان ص 17 ـ 18).
پس از انجام يافتن مقدمات كار هيئتي از كمپاني رژي روانه ايران شد و به گفته عباس ميرزا ملك آرا (ص 182) همانند دولتي فاتح ماموراني به تمام نقاط كشور اعزام كرد. حضور انگليسيها در سراسر ايران بحدي بود كه اعتمادالسلطنه (1350 ش ص 677) از آن به «سلطنت انگليس در ايران» تعبير كرد. كمپاني رژي تا مدتي غيرفعال و ناشناخته بود تا اينكه تالبوت به استناد فصل نهم امتيازنامه ــ كه صاحب امتياز را مجاز به واگذاري حقوق خود به ديگري مي دانست ــ تمام امتيازاتش را ظاهرا پس از كسب سود فراوان به شركتي به نام «شركت شاهنشاهي تنباكوي ايران» فروخت (ايران. وزارت امور خارجه. اداره آرشيو و اسناد سياسي كارتن ش 20 پرونده ش 15؛ كاظم زاده ص 232 ـ233). موضوع امتياز نيز احتمالا به سبب ترس از واكنش روسها يا مخالفان داخلي مدتها فاش نشد (كدي ص 46) تا اينكه دولت با انتشار اعلان نامه اي رسما آن را به اطلاع عموم رساند و تذكر داد كه زارعين توتون و تنباكو متحمل خسارت نخواهند شد و كمپاني غ صاحب امتياز محصول آنان را به قيمت عادلانه و نقد خريداري خواهد كرد (رجوع كنيد به تيموري ص 39 ـ40).
انتشار خبر اعطاي امتياز تجارت دخانيات بازتاب گسترده اي داشت و با ناباوري و انتقاد شديد مواجه شد.
روزنامه اختر (اين روزنامه در عثماني منتشر مي شد) در مصاحبه با تالبوت هنگام عبور هيئت كمپاني رژي از اسلامبول تفاوت فاحش امتياز دخانيات ايران را با امتيازي كه كمپاني رژي از عثماني گرفته بود يادآور شد و با شگفتي و تاسف نوشت كه چگونه اولياي دولت ايران زير چنين بار گراني رفته اند معايب و مضرات آنچنان است كه به قلم نمي آيد (اصفهاني كربلايي ص 68 ـ71). روزنامه تركي صباح (چاپ عثماني) نيز با برشمردن معايب امتياز اقدام دولت ايران را سبب ايجاد خلل در بنيان تجارت از بين رفتن رقابت و خوار و زبون شدن صاحبان محصول توتون و تنباكو دانست و تاكيد كرد كه اگر در اين انحصار رعايت قاعده مي شد مي بايست صرفا تجارت داخلي مشمول آن مي گرديد نه تجارت خارجي (تيموري ص 33 ـ35). محرك اصلي روزنامه ها محسن خان معين الملك سفيركبير ايران در استانبول بود. وي در نتيجه مخالفتهايش با امتياز عزل و به تهران احضار شد (همان ص 49 ـ50).
توتون و تنباكو از مهمترين اقلام تجاري و صادراتي ايران بود و حدود دويست هزار تن به كشت و خريد و فروش آن اشتغال داشتند (آدميت 1360 ش ص 13) به همين سبب نخستين اعتراضها را تاجران دخانيات كردند زيرا تجارتشان مستقيما در معرض تهديد كمپاني رژي بود. در آغاز عده اي از بازرگانان به همراه امين الدوله نزد شاه رفتند و به انحصار تجارت تنباكو اعتراض كردند (امين الدوله ص 271؛ براون ص 48). اين اعتراض موجب شد كه دولت به انگيزه دلجويي از آنان مهلت شش ماهه اي براي فروش ذخاير توتون و تنباكوي تاجران قايل شود (آدميت 1360 ش ص 18). حكومت روسيه نيز با توجه به رقابتي كه با انگليس بر سر منافع خود در ايران داشت به اين امتياز اعتراض كرد چنانكه اشپاير دبير اول سفارت روس پس از اطلاع از اعطاي امتياز به امين السلطان يادآور شد كه رژي علاوه بر دخالت در كشاورزي ايران بهاي توتون و تنباكو را نيز افزايش خواهد داد. اين نگراني از آنرو بود كه روسها در منطقه ساوجبلاغ به كشت تنباكو اشتغال داشتند و افزايش قيمت به آنان زيان مي رساند. بوتزوف وزير مختار روس در ايران نيز اين امتياز را ناقض عهدنامه تركمان چاي خواند و خواستار لغو آن شد (كاظم زاده همانجا؛ ناطق ص 93). مردم نيز پس از اطلاع يافتن از موضوع خصوصا بعد از استقرار انگليسيها در ايران به مخالفت برخاستند و در همان اوان شورشي در يزد به وقوع پيوست (فووريه ص 220).
كمپاني رژي فعاليت خود را با اعزام نمايندگانش به فارس در حالي كه سفارشنامه اي از دولت در اختيار داشتند آغاز كرد. به گفته كرزن (ص 267) تنباكوي فارس بسيار معطر و مرغوب بود و بازرگانان فارس كه با انحصار دخانيات خسارت مي ديدند همراه با مردم به علما متوسل شدند. مخالفت علما با اعطاي امتياز به كمپاني رژي بر شدت اعتراض تاثير مهمي گذاشت. دليل علما براي مخالفت با اين امتياز افزون بر جنبه تجاري آن و اختلال در نظام بازرگاني كشور نگراني از نفوذ تدريجي و سلطه كامل بيگانگان بر ايران بود (ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 19). تجربه كمپاني هند شرقي (تاسيس در 1008 ـ 1009 1600) كه زمينه ساز سلطه استعماري انگليس بر شبه قاره هند در طول نزديك به يك ونيم قرن (1215 ـ1366 ( 1326 ش) 1800 ـ 1947) شد اين نگراني را تقويت مي كرد و علما را نسبت به مقامات دولتي كه عامل ورود اروپاييان به ايران و در دست گرفتن اقتصاد كشور بودند بدبين مي ساخت. اعتراض حاج ملاعلي كني و سيدصالح عرب به ميرزا حسين خان سپهسالار به سبب اعطاي امتياز رويتر و واداشتن ناصرالدين شاه به عزل وي از همين نگراني ناشي مي شد همچنانكه همان امتياز نگراني علما را نسبت به امتياز دارسي و كمپاني رژي بويژه با توجه به حضور تعداد زيادي از انگليسيها در شهرهاي ايران عميقتر كرد (رجوع كنيد به آدميت 1356 ش ص 264 ـ 268؛ جلالي نائيني ص 56 ـ59).
درپي وقايع فارس سر لاسلز سفير جديد انگليس كه به جاي وولف منصوب شده بود همراه با صاحب امتياز توتون و تنباكو از امين السلطان خواستند كه براي فرونشاندن آشوب اقدام كند. تدبير دولت دستگيري پنهاني سيدعلي اكبر فال اسيري از علماي شيراز و مخالفان امتياز بود. ميرزا رضاخان قوام الملك حاكم فارس براي اعاده نظم او را به عراق تبعيد كرد و شورشي را كه پس از تبعيد او در شيراز به وقوع پيوست سركوب نمود (اصفهاني كربلايي ص 77 ـ81؛ تيموري ص 68 ـ73). بازرگانان تبريز نيز با علما همراهي كردند. اين شهر دومين كانون مخالفت با امتياز تنباكو شد و اين مخالفت تا زمان لغو امتياز تداوم داشت. تبريزيها به عوايد ناچيز ايران از قرارداد تنباكو اشاره داشتند و معتقد بودند كه منافع سالانه كمپاني رژي با توجه به كشت و مصرف گسترده تنباكو در ايران حدود هشتصد هزار ليره خواهد بود ازينرو بر اين باور بودند كه اگر مردم آذربايجان در برابر امتياز مقاومت كنند رژي نابود خواهد شد (كدي ص 96). مردم آذربايجان مخالفت خود را به پيشوايي ميرزا جوادآقا مجتهد و ميرزا يوسف مجتهد آغاز كردند و ابتدا مانع ورود اعضاي كمپاني به شهر شدند و تمام اعلانهاي كمپاني را پاره كردند سپس در هفتم محرم 1309 با ارسال تلگرامي به سفارت انگليس و روس و عثماني خبر دادند كه در صورت فسخ نكردن قرارداد اقدامات تلافي جويانه خواهند كرد (اعتمادالسلطنه 1 ش ص 765). اميرنظام گروسي پيشكار آذربايجان با ارسال تلگرام به امين السلطان ناتواني خود را از برقراري آرامش اعلام كرد و به سبب مخالفتش با خواست مظفرالدين ميرزا وليعهد مبني بر سركوب مردم درصدد استعفا برآمد (كسروي ص 15 ـ16؛ اعتمادالسلطنه 1350 ش همانجا). ادامه شورش در تبريز سبب شد كه شاه آقاعلي آشتياني ملقب به امين حضور را براي بيان منافع و محاسن امتياز انحصار تجارت تنباكو به تبريز اعزام كند ولي او با استهزا و واكنش منفي و صريح مردم مواجه شد.

ناصرالدين شاه پس از با خبر شدن از وقايع تبريز و رفتار مردم با امين حضور براي نخستين بار به فكر فسخ قرارداد افتاد و در تلگرامي به اميرنظام در اواخر محرم 1309 اطلاع داد كه دولت به رغم متضرر شدن درصدد الغاي امتياز است و در تلگرام ديگري در اوايل صفر 1309 خبر داد كه كمپاني رژي موافقت كرده است كه تجارت تنباكو در آن منطقه به بازرگانان آذربايجاني واگذار شود. تبريزيها با اين وعده ها قانع نشدند و جدا خواستار لغو امتياز گرديدند. سرانجام مقاومت مردم سبب شد تا با توافق دولت و كمپاني عمليات شركت مذكور در تبريز متوقف شود (اسناد سياسي دوران قاجاريه ص 18 ـ19؛ براون ص 52).
دامنه مخالفتها بتدريج بيشتر شهرهاي ايران را فراگرفت. در اين ميان اصفهان كه تجار و علماي آن همكاري بيشتري داشتند به پيشوايي آقانجفي اصفهاني و برادرش شيخ محمدعلي و ملامحمدباقر فشاركي مركز ديگري براي مخالفت با قرارداد بود. بازرگانان حاضر به معامله با كمپاني رژي نبودند چنانكه يكي از معتبرترين تجار اصفهان همه تنباكويي را كه خريده بود به آتش كشيد (فووريه ص 227). شاه پس از دريافت تلگرام ظل السلطان حاكم اصفهان كه حاكي از وحشت او از وقوع شورش مردم بود در تلگرامي به آقانجفي به او توصيه كرد كه به دعاگويي و رعيتي مشغول باشد و بي جهت آشوب به پا نكند (اسناد سياسي دوران قاجاريه ص 22 ـ23؛ اميري ص 195 پانويس 2) اين در حالي بود كه آقانجفي و برادرش علاوه بر اعتراض به قرارداد مذكور و مخالفت با كمپاني رژي به شاه و ظل السلطان نيز مي تاختند (آدميت 1360 ش ص 55 ـ56).
علماي اصفهان براي رويارويي جديتر تصميم عاجلي گرفتند و استعمال تنباكو را در آن منطقه تحريم و هرگونه داد و ستد دخانيات را ممنوع اعلام كردند. حاكم اصفهان براي لغو اين حكم با علما مذاكره كرد اما با مخالفت آنان روبرو گرديد. فشار روزافزون بر علما بسياري از آنان را وادار به ترك اصفهان كرد از آن جمله آقامنيرالدين بروجردي اصفهاني بود كه شبانه به عراق نزد ميرزاي شيرازي رفت (اصفهاني كربلايي ص 104 ـ 108).
لحن سياسي و شبه انقلابي اعتراضات تهديدي جدي براي حكومت بود. به گفته فووريه هر روز نامه تهديدآميز به شاه مي رسيد و توطئه اي نيز بر ضد او در شرف تكوين بود (ص 192).
در مشهد جريان كاملا سياسي بود و معترضان علاوه بر اعتراض به امتياز دخانيات به سلطه سياسي انگليس تاختند (آدميت 1360 ش ص 63 ـ65).
هم زمان با ساير شهرها نارضايتي در تهران نيز آشكار شد. ميرزا حسن آشتياني از علماي بزرگ تهران بارها با شاه و امين السلطان ملاقات و مضار امتياز را گوشزد كرد ولي آنان به اين بهانه كه امضاي شاه معتبر و طرف مقابل نيز دولت انگليس است به اين اعتراضها وقعي ننهادند (تيموري ص 83 ـ84). يكي از مخالفان امتياز سيدجمال الدين اسدآبادي بود كه در اين زمان به دعوت ناصرالدين شاه در تهران به سر مي برد. بتدريج كه اعتراضها در تهران علني شد شبانه اعلاميه اي بر درغ مساجد و كاروانسراها و سفارتخانه ها نصب كردند كه در آن به سياست انحصار تجارت تنباكو اعتراض و گفته شده بود «به چه حقي خريد و فروش تنباكويي كه خريدار و مصرف كننده آن ايراني است به بيگانه واگذار شده است.» دولت صدور اين اعلاميه را به سيدجمال الدين نسبت داد و او را از ايران اخراج كرد (سياح ص 329 ـ331).
اقدامات علما بي نتيجه ماند و آنان چاره را در آن ديدند كه به ميرزا محمدحسن شيرازي مرجع تقليد وقت كه در سامرا ساكن بود متوسل شوند. ميرزاي شيرازي از همان ابتدا به واسطه نامه هايي كه از علماي ايران دريافت مي كرد و اخباري كه سيدعلي اكبر فال اسيري و آقامنيرالدين بروجرودي به وي مي دادند از اعطاي امتياز انحصار تجارت تنباكو و پيامدهاي آن مطلع بود. او هم زمان با شروع ناآرامي در تبريز با ارسال تلگرامي به شاه مداخله بيگانگان در امور داخلي كشور و قرارداد مذكور را منافي صريح قرآن خواند و از شاه خواست از اين اعمال دست بردارد و نيز توهيني را كه به فال اسيري شده بود جبران كند (اعتماد السلطنه 1350 ش ص 780 ـ781). شاه به تلگرام ميرزا پاسخ نداد ولي حكم بازگرداندن فال اسيري را صادر نمود. وي براي توجيه اقدامات دولت و ذكر دلايل اعطاي امتياز و مشكلات ناشي از لغو آن ميرزا محمودخان مشيرالوزاره كارپرداز ايران در بغداد را نزد ميرزاي شيرازي در سامرا فرستاد. مشيرالوزاره صراحتا از ناتواني دولت در فسخ امتياز و خسارات هنگفت اين اقدام سخن گفت ولي ميرزا قاطعانه پاسخ داد كه «دولت اگر از عهده جواب بيرون نتوان آيد ملت از جواب حسابي عاجز نيست» (اصفهاني كربلايي ص 90 ـ93). از سوي ديگر سيدجمال الدين اسدآبادي كه در بصره در تبعيد بود از طريق فال اسيري نامه اي در باره مظالم شاه به ميرزاي شيرازي نوشت و در آن مسئوليت بزرگي را كه علماي دين در دفاع از حقوق مسلمانان دارند يادآور شد ( رجوع كنيد به زنجاني ص 58 ـ66). گفته شده است كه اين نامه در اقدام ميرزاي شيرازي و تلگرام به شاه و حتي صدور حكم تحريم موثر بوده است (بريتانيا. وزارت امور خارجه ص 76؛ براون ص 22؛ حتي ص 573) اما برخي معتقدند كه نامه پس از حكم ميرزا مبني بر تحريم استعمال تنباكو به دست ميرزاي شيرازي رسيده است (زنجاني ص 58؛ امين ج 4 ص 213 ـ215؛ محلاتي ج 2 ص 28 ـ34). نوادگان آقامنيرالدين بروجردي نيز بعدها مدعي شدند كه مقابله صريح او با امتياز تنباكو در برانگيختن ميرزاي شيرازي موثر بوده است ( اسناد سياسي دوران قاجاريه ص 63 ـ64؛ الگار ص 403).
شدت عمل كمپاني پس از سرآمدن مهلت شش ماهه مردم را مضطرب كرد و موجب استفتاي پي درپي آنان از ميرزاي شيرازي گرديد. گسترش آشوب در كشور و در كنار آن توقع روسها از دولت براي لغو انحصار با اين ادعا كه دستور رسمي براي الغاي امتياز دارند و نيز مقاومت انگليسيها سبب شد كه شاه نتواند تصميم مناسب بگيرد. مذاكره با انگليسيها و روسها نيز كه از اشتغالات دايم دولت بود به سبب پيشنهادهاي غرض آلودشان نتيجه اي نداشت (فووريه ص 223 ـ224؛ لمتون ص 295).
دادخواهي بي وقفه مردم و بي اعتنايي شاه به تلگرام ميرزاي شيرازي سبب صدور تلگرامي ديگر به شاه شد كه آن نيز بي حاصل بود. سرانجام ميرزا حكم تحريم استعمال توتون و تنباكو را صادر كرد. در اواخر ربيع الثاني 1309 در تهران شايع شد كه حكمي از ميرزاي شيرازي در باب تحريم استعمال دخانيات صادر و به اصفهان مخابره شده است. در اوايل جمادي الاولي با رسيدن محموله پستي به تهران صورتي از حكم در ميان مردم منتشر شد با اين توضيح كه نسخه اصلي آن را فقط ميرزا حسن آشتياني مشاهده كرده است. متن حكم چنين بود: «بسم الله الرحمن الرحيم اليوم استعمال تنباكو و توتون باي نحو كان در حكم محاربه با امام زمان عليه السلام است» (اصفهاني كربلايي ص 117 ـ 118).
با انتشار اين حكم مردم از همه اصناف بي درنگ و با انضباط تمام كه تحسين خارجيان را نيز برانگيخت دكانها را بستند و قليانها را برچيدند حتي اندرونيان شاه نيز از استعمال دخانيات پرهيز كردند. اين حركت همگاني و تبعيت آشكار مردم از مرجع تقليد موجب نگراني مدير كمپاني رژي و سفير انگليس شد بدان حد كه ادامه كار كمپاني را بي فايده دانستند (اعتمادالسلطنه 1350 ش ص 781؛ فووريه ص 231؛ شوستر ص 19).
وحدت مردم در اطاعت از حكم چنان بود كه اولياي دولت را بر آن داشت به منظور ايجاد خلل در رفتار معترضانه مردم شايعه جعلي بودن حكم را مطرح و براي خنثي كردن تاثير آن تلاش كنند ازينرو حاج محمدكاظم ملك التجار را منشا جعل حكم معرفي و او را به قزوين تبعيد كردند. اين اقدام بي اثر ماند و ناگزير به سراغ ميرزاي آشتياني رفتند و از او خواستند كه چون او نيز همانند ميرزاي شيرازي مجتهد است حكمي بر اباحه و تجويز استعمال دخانيات صادر كند اما با مخالفت و استنكاف وي روبرو شدند (دولت آبادي ج 1 ص 108 ـ109؛ اصفهاني كربلايي ص 125 132). القاي شةبهات گوناگون در باره حكم بويژه از سوي مقامات دولتي ادامه پيدا كرد و به آثار مورخان نيز راه يافت. عده اي مدعي شدند كه حكم مذكور از ميرزاي آشتياني بوده است و معترضان آن را به ميرزاي شيرازي منتسب كرده اند (ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 19؛ مستوفي ج 1 ص 471). در اسناد سياسي دوران قاجاريه (ص 35) گزارش مذاكره امين السلطان با ميرزاي آشتياني نقل شده است. بنا بر اين گزارش آشتياني در برابر پافشاري امين السلطان براي ديدن اصل حكم ميرزاي شيرازي گفته بود بر فرض كه چنين تلگرامي نرسيده باشد اما تلگرام اعتراض ميرزاي شيرازي به شاه به سبب قرارداد انحصار دخانيات به توسط نايب السلطنه به وي رسيده است. اين سخن آشتياني ــ كه امين السلطان آن را براي شاه روايت كرده بود ــ به طور ضمني مويد صدور حكم از جانب ميرزاي شيرازي است و ديدگاه وي را نسبت به اعطاي امتياز به بيگانگان نشان مي دهد (قس همانجا كه تعبير آشتياني را حاكي از انكار وي نسبت به صدور حكم تلقي كرده است).
امتياز تجارت توتون و تنباكو در داخل و خارج كشور براي پنجاه سال به تالبوت اعطا شد. امتيازنامه داراي پانزده فصل بود كه به امضاي شاه و سر هنري وولف رسيد. برحسب فصول آن صاحبان امتياز متعهد شدند هر سال پانزده هزار ليره به دولت ايران بپردازند همچنين پس از كسر پنج درصد از سود شركت يك چهارم باقيمانده آن را به خزانه ايران واريز كنند. مةفاد امتيازنامه حاكي از اختيارات تام صاحبان امتياز در امور دخانيات ايران و بي اعتنايي محض حاكمان وقت ايران به منافع ملت بود
روزنامه اختر (اين روزنامه در عثماني منتشر مي شد) در مصاحبه با تالبوت هنگام عبور هيئت كمپاني رژي از اسلامبول تفاوت فاحش امتياز دخانيات ايران را با امتيازي كه كمپاني رژي از عثماني گرفته بود يادآور شد و با شگفتي و تاسف نوشت كه چگونه اولياي دولت ايران زير چنين بار گراني رفته اند معايب و مضرات آنچنان است كه به قلم نمي آيد
به گفته كرزن تنباكوي فارس بسيار معطر و مرغوب بود و بازرگانان فارس كه با انحصار دخانيات خسارت مي ديدند همراه با مردم به علما متوسل شدند. مخالفت علما با اعطاي امتياز به كمپاني رژي بر شدت اعتراض تاثير مهمي گذاشت. دليل علما براي مخالفت با اين امتياز افزون بر جنبه تجاري آن و اختلال در نظام بازرگاني كشور نگراني از نفوذ تدريجي و سلطه كامل بيگانگان بر ايران بود
دامنه مخالفتها بتدريج بيشتر شهرهاي ايران را فرا گرفت. در اين ميان اصفهان كه تجار و علماي آن همكاري بيشتري داشتند به پيشوايي آقانجفي اصفهاني و برادرش شيخ محمدعلي و ملامحمد باقر فشاركي مركز ديگري براي مخالفت با قرارداد بود. بازرگانان حاضر به معامله با كمپاني رژي نبودند چنانكه يكي از معتبرترين تجار اصفهان همه تنباكويي را كه خريده بود به آتش كشيد. علماي اصفهان براي رويارويي جدي تر تصميم عاجلي گرفتند و استعمال تنباكو را در آن منطقه تحريم و هرگونه داد و ستد دخانيات را ممنوع اعلام كردند
شدت عمل كمپاني پس از سرآمدن مهلت شش ماهه مردم را مضطرب كرد و موجب استفتاي پي درپي آنان از ميرزاي شيرازي گرديد. گسترش آشوب در كشور و در كنار آن توقع روسها از دولت براي لغو انحصار با اين ادعا كه دستور رسمي براي الغاي امتياز دارند و نيز مقاومت انگليسيها سبب شد كه شاه نتواند تصميم مناسب بگيرد.
دادخواهي بي وقفه مردم و بي اعتنايي شاه به تلگرام ميرزاي شيرازي سبب صدور تلگرامي ديگر به شاه شد كه آن نيز بي حاصل بود. سرانجام ميرزا حكم تحريم استعمال توتون و تنباكو را صادر كرد.

با انتشار حكم تحريم تنباكو مردم از همه اصناف بي درنگ و با انضباط تمام كه تحسين خارجيان را نيز برانگيخت دكانها را بستند و قليانها را برچيدند حتي اندرونيان شاه نيز از استعمال دخانيات پرهيز كردند. اين حركت همگاني و تبعيت آشكار مردم از مرجع تقليد موجب نگراني مدير كمپاني رژي و سفير انگليس شد بدان حد كه ادامه كار كمپاني را بي فايده دانستند.
در هر حال مردم و علما براي كسب اطمينان از صحت حكم تلگرامها و نامه هايي به سامرا فرستادند. در پاسخ آنان ميرزا حسين نوري (متوفي 1320) محدث و فقيه مشهور كه از شاگردان و معتمدان ميرزاي شيرازي بود در تلگرامي براي داماد خود شيخ فضل الله نوري صحت حكم و صدور آن را تاييد كرد. همچنين شيخ فضل الله نوري در نامه اي به ميرزاي شيرازي از وي در باب بقاي حكم پس از الغاي امتياز سوال كرد و ميرزا در پاسخ صريح خود تاكيد نمود كه در صورت لغو امتياز (به تعبير وي: اختصاص) رفع حكم نيز بلامانع است (اصفهاني كربلايي ص 129 ـ130؛ ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 30). اين سند كه نشانه صدور پيشين حكم است مبناي علما در پايان دادن به تحريم دخانيات پس از لغو امتياز بود (رجوع كنيد به ادامه مقاله)
سند ديگري كه بر صحت صدور حكم مذكور صراحت دارد پاسخهاي متعدد ميرزاي شيرازي به تلگرامهاي علما از جمله ميرزاي آشتياني و امام جمعه تهران و علماي تبريز و علماي اصفهان پس از لغو امتياز است آنان از ميرزا كسب تكليف كرده بودند و او در پاسخ با تاكيد بر اينكه استعمال دخانيات را پيش از اين تحريم كرده (مانند اين عبارت: «بلي حكم كرده ام») شرط لغو حكم را «رفع يد فرنگي بالمره از داخله و خارجه» قرار داده و گفته بود تا براي خود او «به طريق تحقيق معلوم نشود حكم منع باقي» و اجتناب از استعمال دخانيات لازم است (و رخصت نيست» (اصفهاني كربلايي ص 192 ـ 195؛ ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 44 ـ46)
علاوه بر مناقشه در باره صحت حكم برخي مورخان از موجبات تحريك ميرزاي شيرازي به صدور حكم سخن گفتند. به ادعاي معيرالممالك نوه ناصرالدين شاه صدور حكم از جانب ميرزا به پيشنهاد شخص ناصرالدين شاه بود كه از سر استيصال و براي رد تقاضاي روسيه نسبت به اخذ امتيازي مشابه در قبال امتياز دخانيات صورت گرفت (ص 100). اين ادعا هيچگونه شاهد و قرينه تاريخي ندارد و با توجه به مجموعه مذاكرات شاه و دولتيان و علما خلاف واقع مي نمايد. همه گزارشها از تلاش دربار و شخص شاه در حفظ قرارداد و فرونشاندن اعتراض مردم و خاموش كردن علما و بعضا تهديد و اهانت به آنان حكايت دارد (براي نمونه رجوع كنيد به ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 20 ـ24). ناظم الدوله ديبا سفير ايران در اسلامبول ادعاي ديگري كرد و در نامه محرمانه به امين السلطان روسها را محرك ميرزاي شيرازي در صدور حكم معرفي نمود (اسناد سياسي دوران قاجاريه ص 63 ـ64) در حالي كه بنا بر برخي اسناد دولت روس از اوج گيري اعتراض مردم نگران بوده است.
براي نمونه ميرزانصرالله خان مشيرالدوله در نامه اي به امين السلطان شرح ملاقات خود را با شارژ دافر (كاردار) روس آورده كه وي با اظهار اطلاع از حوادث تبريز به دولت ايران توصيه كرده است كه حاجي ميرزا جواد مجتهد را «از تبريز بخواهد و به شيراز بفرستد». توصيه ديگر او اين بوده است كه «بايد يك نفر كه او را از طرف دولت ندانند» نزد ميرزاي شيرازي برود و «مخاطرات اين وضع حاليه را بفهماند... تا اگر وقتي دولت مجبور به بعضي اقدامات شد ملاها نتوانند دست به پاره اي وسايل بزنند». از اين گذشته شارژ دافر مذكور معتقد بوده است كه براي پيشگيري از نفوذ علما بايد كتابچه اي در «مفاسد حالات» آنان نوشته شود. در پايان اين ديدار او آمادگي خود را براي آنكه مطالب را به واسطه كنسول روس به ميرزا اطلاع دهد اعلام كرده بود (گلبن ص 124 ـ125). عباس ميرزا ملك آرا (ص 187) نيز در گزارش قيام مردم تهران در اعتراض به تبعيد آشتياني (رجوع كنيد به ادامه مقاله) نوشته كه كلنل روسي رئيس قزاقخانه چند مرتبه به نايب السلطنه پيغام داد كه قزاقها با توپ و تفنگ حاضرند اوامر دولت را اجرا كنند. به نظر مي رسد كه در شكل گيري اين فرضيه ها بيش از هر عاملي مقامات دولتي و برخي از مورخاني كه گرايش به انتساب سررشته همه امور به دولتهاي بيگانه دارند موثر بوده اند (رجوع كنيد به اعتمادالسلطنه 1357 ش ص 230؛ نيز رجوع كنيد به اسناد سياسي دوران قاجاريه ص 87 كه با بررسي محتواي بعضي اسناد دريافته است كه «سررشته تحريكات در دست روسها بوده است).
آخرين اقدام دولت براي خنثي كردن حكم تشكيل جلسه اي با حضور دولتيان و علما ـ كه شماري از آنان از جمله ميرزاحسن آشتياني و شيخ هادي نجم آبادي در آن شركت نكردند ـ در منزل نايب السلطنه براي گرفتن حكم حليت استعمال تنباكو بود كه با پاسخ صريح حاضران به شكست انجاميد. در اين ميان امين السلطان راه ديگري در پيش گرفت و به علما وعده داد كه براي لغو امتياز اقداماتي خواهد كرد و در برابر از آنان خواست كه صريحا استعمال دخانيات را مجاز اعلام كنند (اصفهاني كربلايي ص 132 ـ137؛ اعتمادالسلطنه 1350 ش ص 781؛ ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 22 ـ23). وي پس از مذاكره با شاه و مدير كمپاني در جلسه ديگري متشكل از علما اعلام كرد كه از اين پس انحصار داخلي لغو شده و مردم مي توانند توتون و تنباكوي خود را آزادانه در داخل كشور خريد و فروش كنند (سازمان اسناد ملي ايران سند ش 296000651 فيش ش 651 ر0001)
با لغو انحصار داخلي علما در برابر اصرار امين السلطان اظهار داشتند كه چون امتناع مردم از استعمال دخانيات مستند به حكم ميرزاي شيرازي است تنها چاره كار مراجعه به وي و كسب اطلاع از نظر اوست آنان با رفع تكليف از خود به اصرار امين السلطان تلگرامي حاكي از لغو امتياز در داخل به ميرزاي شيرازي ارسال كردند. ظاهرا امين السلطان متن تلگرام را تحريف كرده و تلگرام ديگري براي ميرزا فرستاده بوده است ولي علما براي آگاه كردن ميرزا از حقيقت امر نامه هايي به سامرا فرستادند (اصفهاني كربلايي ص 140 ـ142؛ تيموري ص 127 ـ 128 130 ـ131). از سوي ديگر الغاي قرارداد امتياز تنباكو به مردم اعلام شد بي آنكه به ادامه انحصار خارجي اشاره شود. در همين زمان با انتشار اعلاميه اي ناآرامي و اعتراض مردم شدت گرفت بنا بر آن اعلاميه شايع شده بود كه در صورت لغو نشدن امتياز دخانيات ظرف 48 ساعت ميرزاي شيرازي حكم جهاد خواهد داد و جان خارجيان نيز به خطر خواهد افتاد. با اين تهديد بسياري از خارجيان شبانه از تهران گريختند (فووريه ص 234؛ زنجاني ص 94). ميرزاي آشتياني كه از عواقب چنين شايعه اي نگران بود از علما و خطبا خواست تا در منابر آن را تكذيب كنند و مردم را به شكيبايي فراخوانند. دو هفته پس از اعلام لغو امتياز داخلي
پاسخ ميرزاي شيرازي به تلگرام علما به تهران ارسال شد. او در اين تلگرام ضمن تشكر از شاه به جهت لغو امتياز اظهار اميدواري كرده بود كه دستهاي خارجي به كلي از ايران كوتاه شود. پاسخ مزبور به هيچ وجه مقصود اصلي دولتيان را كه خواهان صدور حكم حليت استعمال تنباكو بودند تامين نكرد (اصفهاني كربلايي ص 150) و امتناع مردم از مصرف توتون و تنباكو همچنان ادامه يافت اغتشاشات جديتري نيز هر روز روي مي داد تا آنكه كمپاني توسط قوام الدوله) وزير امور خارجه به ناصرالدين شاه شكايت برد. دولت كه ميرزاي آشتياني را عامل ناآرامي مي پنداشت از او خواست تا به منبر برود و حلال بودن استعمال تنباكو را اعلام كند. اين درخواست نيز عملي نشد و پاسخ آشتياني همان بود كه پيشتر به امين السلطان گفته بود («اين كار اصلاح برنمي دارد بايد موقوف شود» رجوع كنيد به نامه هاي تاريخي ص 82). شاه براي پايان دادن به اوضاع نامساعد شدت عمل بيشتري نشان داد؛ از يك سو فرمان بازگشايي تمام قهوه خانه ها را صادر نمود و از سوي ديگر ميرزاي آشتياني را در انتخاب يكي از اين دو كار مختار كرد: كشيدن قليان يا خروج از دارالخلافه (تهران). آشتياني بي درنگ ترك تهران را بر مخالفت با حكم ميرزاي شيرازي ترجيح داد و آماده حركت شد (اعتمادالسلطنه 1357 ش ص 223 ـ224؛ عباس ميرزا قاجار ص 185 ـ186؛ اعظام قدسي ج 1 ص 43 ـ44)

در سوم جمادي الاخره 1309 مردم پس از آگاهي از تصميم ميرزاي آشتياني مبني بر خروج از دارالخلافه در منزل وي در محله سنگلج اجتماع كردند و از آنجا به سمت ميدان ارگ و كاخ گلستان رفتند. زنان پيشاپيش مردان خطاب به شاه فرياد مي زدند و نگراني خود را نسبت به بيرون كردن علما از شهر اعلام و تاكيد مي كردند كه دولت قصد دارد دين آنها را از بين ببرد تا فرنگيان بر مردم سلطه يابند. پيشروي مردم دربار را وحشت زده كرد و كوشش كامران ميرزا نايب السلطنه براي آرام كردن مردم حاصلي نداشت او به نيابت از شاه وعده مي داد كه «فرنگيها را بيرون مي كنيم» و از آن بالاتر دستخط شاه خطاب به وي بود: «امتياز داخله را كه برداشته بوديم حال امتياز از خارجه را هم برداشتيم و مردم مجبور در كشيدن قليان نيستند تا حكم از جناب ميرزاي شيرازي برسد» (اصفهاني كربلايي ص 168 به بعد؛ رجوع كنيد به فووريه ص 237 ـ239). بي نتيجه ماندن وعدها سبب شد كه محمدعلي خان معين نظام فرمان تيراندازي صادر كند در اين تيراندازي عده اي كشته شدند. گفتني است كه معين نظام ابتدا به فوج سربازان تبريزي دستور تيراندازي داد و چون آنان نافرماني كردند سربازان مخصوص نايب السلطنه معروف به «بي پدران» را مامور تيراندازي به مردم كرد (اصفهاني كربلايي) (ص 175).
به گزارش كاساگوفسكي (ص 189 ـ 190) فرمانده بريگاد قزاق در 1312 ـ 1321 1894 ـ 1903 فرماندهان روسي قزاق نيز به اشاره سفارت روس از فرمان ناصرالدين شاه مبني بر دفاع از شهر سر باز زدند. اين گزارش بويژه با توجه به اينكه كاساگوفسكي چهار سال بعد از واقعه به ايران آمد و مستقيما از موضوع مطلع نبود مورد مناقشه قرار گرفته است شاه عبدالله خان والي را نزد ميرزاي آشتياني فرستاد تا نظر وي را جويا شود و ميرزا اعلام كرد كه مقصود علما و مردم برداشتن انحصار از داخل و خارج و كوتاه كردن دست خارجي است و شاه كه پيشتر در يادداشتي براي امين السلطان از آشتياني با زشتي ياد كرده بود (رجوع كنيد به نامه هاي تاريخي ص 83) ناگزير دستخطي براي نايب السلطنه صادر نمود و لغو كامل امتياز را اعلام كرد ولي شورشيان آرام نگرفتند و عزل امين السلطان كه از نظر آنان حامي امتياز بود و لغو تمام قراردادهايي را كه با خارجيان منعقد شده بود خواستار شدند (اصفهاني كربلايي ص 172 ـ173؛ عباس ميرزا قاجار ص 186)
سرانجام شاه در پنجم جمادي الاخره 1309 براي اطمينان بيشتر در دستخطي به امين السلطان لغو كامل امتياز را اعلام كرد تا وي به آگاهي علما و مردم برساند. چند تن از علما جداگانه براي ميرزاي شيرازي تلگرام فرستادند اما وي براي حصول اطمينان از قطعي بودن تصميم دولت در نامه اي به ميرزاي آشتياني تصريح كرد: «چون تلگراف در اين وقت محل اعتماد نيست انتظار مي رود وي به خط خود تصريح كند كه اختصاص (انحصار تنباكو) بالكليه از داخله و خارجه به حسب واقع از ايران مرتفع و دست اجانب را از اين عمل بالمره قطع نموده اند». شاه براي جلب اعتماد مردم و علما به ارنستين (مدير كمپاني) دستور داد تا رسما اطلاعيه اي مبني بر لغو انحصار منتشر نمايد.
علما به صدق اعلانهاي دولت و فسخ امتياز اطمينان يافتند و براي پايان دادن به انتظار مردم و برقراري آرامش در جامعه در 25 جمادي الاخره 1309 به استناد تلگرام ميرزاي شيرازي به شيخ فضل الله نوري در مورد اجازه استعمال دخانيات در صورت الغاي امتياز پايان حكم تحريم را اعلام كردند. بعلاوه تلگرام دوم ميرزاي شيرازي به آشتياني نيز متضمن رفع تحريم بود وي از آشتياني خواست كه از «كيفيت لاجي» كه اولياي دولت «در اين باب متصدي مي شوند» اطلاع كافي به دست آورد تا «گرفتاري جديدي براي دين و دولت دست ندهد... و ديگر اجانب اميدي در مملكت ايران نداشته باشند» (اصفهاني كربلايي ص 182 ـ201؛ اعتمادالسلطنه 1350 ش ص 787؛ ناظم الاسلام كرماني ص 40 ـ41 44)

پس از لغو امتياز مجادلات زيادي در باب پرداخت غرامت درگرفت علما و برخي رجال دولت معتقد بودند كه غرامت را بايد كساني بدهند كه از كمپاني رشوه گرفته اند (فووريه ص 232 ـ233). در اين ميان امين السلطان و نايب السلطنه براي كتمان رشوه گيري خود به رئيس كمپاني اطمينان دادند كه اگر رشوه گيري آنها را بروز ندهد منافع وي را تامين كنند و مانع از خسارت او شوند. ارنستين مدعي بود كه امتياز را به مبلغ 000 60 ليره از تالبوت خريداري و مبلغ 000 440 ليره هم هزينه كرده است و دولت بايد تمامي اين مبلغ را بپردازد (عباس ميرزا قاجار ص 188 ـ189). ميزان خسارت پس از مذاكرات طولاني 000 500 ليره تعيين شد. روسها تمايل زيادي به پرداخت وام به دولت ايران داشتند ولي در پي مخالفت انگليسيها كه همچنان خواهان حفظ موقعيت خود بودند وزير مختار انگليس بدون اطلاع كمپاني قرارداد پرداخت وام از سوي بانك شاهنشاهي ايران را با دولت ايران منعقد كرد و بدين ترتيب بانك متعهد پرداخت مبلغ 000 500 ليره به كمپاني شد و دولت ايران بازپرداخت آن را طي چهل سال در چهل قسط با بهره 6 % برعهده گرفت طبق ماده پنجم قرارداد درآمد گمرك بنادر خليج فارس بوشهر بندرعباس بندرلنگه و شيراز به عنوان ضمان بازپرداخت اين وام تعيين شد (كاظم زاده ص 252 ـ253) و اولين وام ايران از دولت خارجي شكل گرفت.
به گفته مورگان شوستر (ص 19) تنها سودي كه از امتياز تنباكو عايد ايران شد 000 30 ليره خسارت سالانه از سود وام بود كه بر ذمه ملت نهاده شد. سيدجمال الدين اسدآبادي در نامه معروفش به نام «الحجه البالغه» (رجوع كنيد به جمال الدين اسدآبادي ص 83) نسبت به اين قرارداد وام هشدار داد و آن را «بدبختي ديگري» دانست كه شاه بر بدبختيهاي گذشته اش افزوده است در برابر برخي مورخان در مقام دفاع از واگذاري چنين امتيازي برآمده و آن را اقدامي مثبت از سوي شاه و اتابك براي جلب سرمايه هاي خارجي تلقي كرده و نهضت تحريم تنباكو را قيامي تحريك شده و كوركورانه خوانده اند (رجوع كنيد به صفائي ج 2 ص 67 ـ 68). با اينهمه بنا به تحليل نشريات انگليسي حاصل امتياز تنباكو انزجار ملت ايران از انگليس و خلل در اعتباري بود كه آنان از زمان سر جان ملكم در اين كشور كسب كرده بودند (سازمان اسناد ملي ايران سند ش 296000709 فيش ش 00010709)
نهضت تحريم تنباكو به سبب ويژگيهاي بارز آن محل توجه مورخان و وقايع نويسان و نمايندگان و ماموران خارجي مقيم ايران قرار گرفته و بسياري از جزئيات آن ثبت شده است محققان غيرايراني نيز در مطالعه تاريخ دو قرن اخير در ايران اين جنبش را از جهات گوناگون تحليل كرده اند. برخي از جنبه هاي اين نهضت نظير حضور زنان در صحنه مبارزه بويژه با انگيزه دفاع ديني و بيگانه ستيزي براي نخستين بار در تاريخ ايران به وقوع پيوست.
از همان ابتدا مقاومت آنان در برابر بيگانه و پذيرش فراخوان علما براي مقاومت به طور شايسته اي مشهود بود و در اعتراض مردم در سوم جمادي الاخره به حمايت از ميرزاي آشتياني نمود بيشتري يافت در اعتراضي كه پس از تبعيد فال اسيري در شيراز صورت گرفت و عده اي كشته شدند دو تن از كشتگان زن بودند. در تبريز نيز زني به نام زينب پاشا رهبري زنان را در اعتراض به امتياز تنباكو برعهده داشت (براي اطلاعات بيشتر رجوع كنيد به زنجاني. ص 100 به بعد؛ براون ص 51؛ طاهرزاده بهزاد ص 84). نكات ديگري كه بدان توجه شده بدين قرار است: همگاني بودن نهضت و اتحاد گروهها و اصناف مختلف از بازرگانان و متجددان و علما و ديگران در اجراي حكم تحريم و تبعيت از ميرزاي شيرازي كه در مقامات دولتي و دربار نيز تاثير گذاشت؛ امتناع سربازان از تيراندازي به سوي معترضان؛ وجود انگيزه قوي مذهبي در مقابله با استيلاي بيگانه و به تباهي كشيده شدن دين مردم؛ پيوند و همدلي علما در مواجهه با تهديدها و ترفندهاي دولتيان و تاكيد آنان بر ضرورت التزام به احكام دين و رعايت حكم مرجع تقليد.
(براي پاسخ «رئيس شيخيه كرمان» به پيروانش در باره اجراي حكم تحريم رجوع كنيد به ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 21؛ براي ساير موارد رجوع كنيد به اعظام قدسي ج 1 ص 43؛ كدي ص 1 82؛ عباس ميرزاقاجار ص 183 ـ184 187). از همه مهمتر آنكه نهضت تنباكو در تاريخ معاصر ايران نخستين حركت گسترده موفقيت آميز در برابر قدرت مطلق حكومت بود و پانزده سال بعد نهضت مشروطيت از آن نشئت گرفت.
منابع: فريدون آدميت انديشه ترقي و حكومت قانون عصر سپهسالار تهران 1356 ش؛ همو شورش بر امتيازنامه رژي: تحليل سياسي تهران 1360 ش؛ اسناد سياسي دوران قاجاريه تاليف ابراهيم صفائي تهران 1346 ش؛ حسين بن علي اصفهاني كربلايي تاريخ دخانيه يا تاريخ وقايع تحريم تنباكو چاپ رسول جعفريان قم 1377 ش؛ محمدحسن بن علي اعتمادالسلطنه خلسه مشهور به خواب نامه چاپ محمود كتيرائي تهران 1357 ش؛ همو روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه چاپ ايرج افشار تهران 1350 ش؛ حسن اعظام قدسي خاطرات من يا روشن شدن تاريخ صد ساله تهران 1349 ش؛ غلامحسين افضل الملك كراسه المعي نسخه خطي كتابخانه شماره 1 مجلس شوراي اسلامي ش 1516؛ حامد الگار دين و دولت در ايران: نقش عالمان در دوره قاجار ترجمه ابوالقاسم سري تهران 1369 ش؛ مهراب اميري زندگي سياسي اتابك اعظم تهران 1346 ش؛ امين؛ علي بن محمد امين الدوله خاطرات سياسي ميرزا علي خان امين الدوله چاپ حافظ فرمانفرمائيان (تهران) 1341 ش؛ ادوارد گرانويل براون انقلاب ايران ترجمه و حواشي احمد پژوه تهران 1338 ش؛ بريتانيا. وزارت امور خارجه. ترجمه گزيده اي از: اسناد وزارت خارجه انگليس در باره سيدجمال الدين اسدآبادي به كوشش هادي خسروشاهي تهران 1379 ش؛ ابراهيم تيموري تحريم تنباكو: اولين مقاومت منفي در ايران تهران 1361 ش؛ محمدرضا جلالي نائيني هند در يك نگاه تهران 1375 ش؛ جمال الدين اسدآبادي نامه ها و اسناد سياسي تاريخي تهيه تنظيم تحقيق و ترجمه هادي خسروشاهي تهران 1379 ش؛ فيليپ خوري حتي شرق نزديك در تاريخ: يك سرگذشت پنج هزار ساله ترجمه قمر آريان تهران 1350 ش؛ يحيي دولت آبادي حيات يحيي تهران 1362 ش؛ محمدرضا زنجاني تحريم تنباكو تهران 1333 ش؛ محمدعلي بن محمدرضا سياح خاطرات حاج سياح يا دوره خوف و وحشت چاپ حميد سياح و سيف الله گلگار تهران 1359 ش؛ ويليام مورگان شوستر اختناق ايران ترجمه ابوالحسن موسوي شوشتري تهران 1351 ش؛ ابراهيم صفائي رهبران مشروطه ج 2 تهران 1363 ش؛ كريم طاهرزاده بهزاد قيام آذربايجان در انقلاب مشروطيت ايران تهران 1334 ش؛ عباس ميرزا قاجار (ملك آرا) شرح حال عباس ميرزا ملك آرا: برادر ناصرالدين شاه چاپ عبدالحسين نوائي تهران 1361 ش؛ ژوانس فووريه سه سال در دربار ايران.
ترجمه عباس اقبال آشتياني تهران 1363 ش؛ ولاديمير آندري يويچ كاساگوفسكي خاطرات كلنل كاساكوفسكي ترجمه عباسقلي جلي تهران 1355 ش؛ فيروز كاظم زاده روس و انگليس در ايران 1864 ـ1914 پژوهشي در باره امپرياليسم ترجمه منوچهر اميري تهران 1354 ش؛ نيكي كدي تحريم تنباكو در ايران ترجمه شاهرخ قائم مقامي تهران 1356 ش؛ جرج ناتانيل كرزن ايران و مسئله ايران ترجمه علي جواهركلام تهران 1347 ش؛ احمد كسروي تاريخ مشروطه ايران تهران 1363 ش؛ محمد گلبن «چند سند در باره سيدجمال الدين» در يادنامه علا مه اميني: مجموعه مقالات تحقيقي به اهتمام جعفر شهيدي و محمدرضا حكيمي تهران 1361 ش آن كاترين سواين لمتون ايران عصر قاجار ترجمه سيمين فصيحي تهران 1375 ش؛ ذبيح الله محلاتي مآثر الكبرا في تاريخ السامرا نجف 1368؛ عبدالله مستوفي شرح زندگاني من يا تاريخ اجتماعي واداري دوره قاجاريه تهران 1360 ش؛ دوستعلي معيرالممالك يادداشتهايي از زندگاني خصوصي ناصرالدين شاه تهران 1362 ش؛ هما ناطق بازرگانان در داد و ستد با بانك شاهي و رژي تنباكو تهران 1373 ش؛ ناظم الاسلام كرماني تاريخ بيداري ايرانيان چاپ علي اكبر سعيدي سيرجاني تهران 1362 ش؛ نامه تاريخي تاليف و تحقيق از ابراهيم صفائي (بي جا 1348 ش)؛ محمد نهاونديان پيكار پيروز تنباكو تهران 1357 ش.

به ادعاي معيرالممالك نوه ناصرالدين شاه صدور حكم از جانب ميرزا به پيشنهاد شخص ناصرالدين شاه بود كه از سر استيصال و براي رد تقاضاي روسيه نسبت به اخذ امتيازي مشابه در قبال امتياز دخانيات صورت گرفت اين ادعا هيچگونه شاهد و قرينه تاريخي ندارد و با توجه به مجموعه مذاكرات شاه و دولتيان و علما خلاف واقع مي نمايد.
آخرين اقدام دولت براي خنثي كردن حكم تشكيل جلسه اي با حضور دولتيان و علما كه شماري از آنان از جمله ميرزاحسن آشتياني و شيخ هادي نجم آبادي در آن شركت نكردند در منزل نايب السلطنه براي گرفتن حكم حليت استعمال تنباكو بود كه با پاسخ صريح حاضران به شكست انجاميد.
سرانجام شاه براي اطمينان بيشتر در دستخطي به امين السلطان لغو كامل امتياز را اعلام كرد تا وي به آگاهي علما و مردم برساند. چند تن از علما جداگانه براي ميرزاي شيرازي تلگرام فرستادند اما وي براي حصول اطمينان از قطعي بودن تصميم دولت در نامه اي به ميرزاي آشتياني تصريح كرد: «چون تلگراف در اين وقت محل اعتماد نيست انتظار مي رود وي به خط خود تصريح كند كه اختصاص (انحصار تنباكو) بالكليه از داخله و خارجه به حسب واقع از ايران مرتفع و دست اجانب را از اين عمل بالمره قطع نموده اند». شاه براي جلب اعتماد مردم و علما به ارنستين (مدير كمپاني) دستور داد تا رسما اطلاعيه اي مبني بر لغو انحصار منتشر نمايد.