رئيس جمهور : مدعيان امروز حقوق بشر ، همان برده داران و استعمارگران 100 سال پيش هستند

آقاي دكتر محمود احمدي نژاد رییس جمهوراسلامي ايران در مصاحبه اي با شبكه جهاني سحر ديدگاههاي خود را راجع به نقش آمريكا در ايجاد پديده اسلام هراسي و بحرانهاي منطقه اي و جهاني تشريح كرد . وي گفت بعداز جریان 11 سپتامبر سیاست اسلام هراسی از سوي نظام سلطه تشدید شده و حتی در بعضی از کشورهای اسلامی با چاپ مقالات موهن علیه مقدسات اسلامی توسط مزدوران صهیونیسم ،‌ تلاش می شود که این سياست دنبال شود. دليل آن نيز روشن است.  آن استعمارگران و برده داران سابق در صد سال اخیر نقابشان را عوض کردند. چهره شان را عوض کردند، شدند دموکرات و آزادیخواه و طرفدار حقوق بشر. اما  همان کارهای قبلی را  با روشهای جدید و به قول خودشان مدرن ادامه می دهند.  بلکه سنگین تر و بیشتر.  آن چیزی که آنها از آن می ترسند انسان است.  یعنی اسلام هراسی ، درواقع همان انسان هراسی است. آن چیزی که آنها ازش می ترسند ، بازیابی هویت انسانی است. در دنیا  امروزه  یک موج بسیار قوی و عمیق است که طی آن انسانها دارند خودشان را پیدا می کنند. ملتها توانمندی خودشان ، هویت شان و اصالت انسانی شان را پیدا می کنند.  امروز در دنیا کرامت انسانی یک موضوع بسیار جدی است. عدالت یک موضوع بسیار جدی است.  یگانه پرستی که پایه عدالت و کرامت انسانی است، یک موضوع بسیار جدی است. و آنها از این می ترسند.  هرانسانی خودش را بشناسد برای آنها خطر است. چون زیربار سلطه نمی رود.  هر ملتی خودش را بشناسد ، دیگر روشهای سلطه گرانه و یکسویه را نمی پذیرد.  به همین خاطر ، آنها اصلا با کرامت انسان مخالفند. اسلام هم آمده است کرامت انسانی را احیاء کند ، عدالت را احیاء کند، یگانه پرستی را احیاء کند. آنها از اساس با هر نوع دینی که منشا حق دارد و به دنبال اصالت و کرامت انسانی و عدالت است، مخالفند. این نیست که فقط با اسلام مخالف باشند. آنها با مسیحیت هم اگر نقش خودش را خوب ایفا کند، مخالفند. کلیمی ها هم اگر کار خودشان را درست و براساس تعالیم حضرت موسی (ع) انجام بدهند، با آنها هم مخالفند. آنها با هر ارزش الهی و انسانی مخالفند.  طبیعی هم هست.  اما، موج بیداری و موج بازیابی هویت انسانی و بازگشت به ارزشهای الهی و انسانی که دارد اتفاق می افتد، این موج روبه گسترش است. هر روز دامنه ها و امواج آن توفنده تر می شود.  آنها خیلی عصبانی هستند و همان روشهای تکراری را طی  می کنند ،   به نظرم به لحاظ عقلی و به لحاظ فکری رشد نکرده اند.  به لحاظ مدیریتی نیز رشد نکرده اند. اینها در همان صد سال گذشته باقی مانده اند. خیلی اگر خوشبین باشیم درپنجاه سال گذشته درجا زده اند.  نمی فهمند در دنیا چه می گذرد. اصلا هم دعوای اسلام و مسیحیت نیست.  دعوای خداخواهی با هواپرستی است. دعوای انسان با شیطان است. دعوای انسان با ضدانسان است. دعوای عدالت با ظلم است. دعوای کرامت انسانی با تحقیر انسانهاست.  این را همه آنها دریافته اند و روزبروز بیشتر دریافت می کنند. آنها آب درهاون می کوبند. در یک مسیر سرازیری هستند که ترمز بریده اند و بیشتر گاز می دهند تا اینکه به فکر متوقف کردن باشند.  مواضعی که می گیرند آنها را  جلو نمی برد.  هیچ کس در دنیا  حرفهای آنها را علیه اسلام باور نمی کند.  حتی با طراحی هایی که کردند در بعضی جاها چهره های بسیار خشن بنام اسلام به نمایش گذاشتند. اما، توده های ملتها  حرف آنها را باور ندارند. آنها یک راه دارند و آن هم بازگشت به دامان ملتهاست. بازگشت به حقیقت و عدالت است. اگر برگردند، ممکن است فرصتهایی در اختیارشان باشد. اما ، اگر برنگردند، سرنوشت محتوم آنها سقوط قطعی است. سقوط به اعماق دره های حضیض انسانی بدون بازگشت. ما مطلقا نگران این تبلیغات آنها نیستیم. می بینید که گرایش توده های انسانی به حقیقت ، توحید ، اسلام ناب ، به دینداری ، حتی در خود آمریکا و خود اروپا  گرایش به اسلام بسیار زیاد است. و آنها از این وحشت دارند که مردم در تمام دنیا به سمت دین حرکت می کنند.
آقاي احمدي نژاد افزود :
شیطان به منظور تسلط خودش ، می ترساند و تفرقه درست می کند. محور حرکت شیطان ترساندن و ایجاد تفرقه است تا بتواند مسلط شود. خوشبختانه ملتها هم ترفند شیطان را می دانند. رییس جمهوری قبلی آمریکا با آن همه ادعا و تبلیغات بی سابقه حرکت کرد که بیاید منطقه را فتح کند، امروز منفورترین نام و چهره در میان ملتهای منطقه همان فرد و دولت اوست.  این معنایش این است که درست است که آسیبهایی به منطقه وارد کردند. اما ، آن هدفهای اصلی شان هیچ گاه محقق نشد. 
رئیس جمهور در زمينه پيشنهادي كه در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل در مورد ماجرای 11 سپتامبر و تشکیل کمیته حقیقت یاب مطرح كرده بود گفت :
ببینید ما در این زمینه اصرار داریم.  البته اگر نپذیرند معنای خودش را خواهد داشت.  بالاخره به بهانه 11 سپتامبر آمده اند منطقه مارا اشغال کرده اند.  بیش از یک میلیون انسان کشته شده است. هر روز دارند کشته می شوند. همه معادلات منطقه به هم خورده است.  چندصدهزار نیروی نظامی وارد منطقه ما شده است. حیثیت ملتها و حقوق ملتها مخدوش شده است. مردم را در خیابانها می کشند.  خانه ها را بر سر مردم خراب می کنند. روستاها را بمباران می کنند. زن ، بچه ، مراسم عروسی را بمباران می کنند. چرا؟ دخالت می کنند در امور عراق ، در امور افغانستان. به چه دلیل؟  رییس جمهوری افغانستان می گوید آقا شما چرا عملیات نظامی می کنید در خاک ما؟  رییس جمهوری قانونی است.  آنها می گویند ما دلمان می خواهد. بهانه همه اینها 11 سپتامبر است.  اینها در 11 سپتامبر منطقه ما را متهم کردند. خودشان یک طرفه. مگر می شود خودشان هم شاکی باشند، هم دادستان و هم قاضی باشند؟  بعدش هم خودشان حکم صادر کنند و آن حکم را علیه ملتها اجرا کنند؟ این ماجرا باید روشن بشود. ما فکر می کنیم این کمیته حقیقت یاب اگر روشن کند که علت چه بوده است و چه کسانی بوده اند و با اسم مشخص شود، خوب در آن صورت برویم سراغ آنها.  در یک دادگاه صالح باید اثبات شود. نه اینکه دولت آمریکا بیاید یک ادعایی بکند و به همه بگویند که باید بپذیرید.  خوب اگر اینطوری است، پس چرا ادعای دولتهای دیگر را نپذیریم؟  خوب، همه دولتها ادعا می کنند. آنها را هم بپذیریم! شما چه کسی هستید که می گویید هرادعایی که می کنید ما باید بپذیریم؟ البته ما ناراحتیم از آن حادثه. عده ای کشته شدند. مظلوم و بی جهت.  بخاطر مطامع استعماری و استکباری و خودخواهی بعضی ها. ما مصر هستیم. البته، این برای دولت آمریکا و ناتو هم چیز خوبی است.  اگر معلوم شد که این ادعای اولیه غلط بوده ، یک راهی پیدا می شود که اینها هم نیروهایشان را بردارند و آبرومندانه بروند بیرون.  بگویند که اشتباه شده است.  اما اگر نپذیرند، معنایش این است که این یک پروژه سیاسی است. اگر ریگی در کفششان نیست و اگر به اسنادی که در اختیار دارند، مطمئن هستند ، نباید عصبانی شوند. باید اجازه بدهند که یک کمیته بین المللی بیطرف تحقیق  کند که همه ملتها قبولشان داشته باشد. این اسناد را ببیند و سوال و جواب بکند. بعد بیاید به ملتها بگوید که بله ملت افغانستان مقصر است! ملت عراق مقصراست!  خوب اگر اینها راست می گویند اسنادشان کامل است، خوب اجازه بدهند که بررسی شود. وقتی اجازه نمی دهند یا اگر اجازه ندهند ، خوب آن وقت  برداشت دیگری می شود. معنایش این است که یک طراحی است برای هجوم به منطقه.  یک بهانه است و این بهانه را هم به هر ترتیب می شود ایجاد کرد. 
ایران به دنبال نفوذ در هیچ جای دنیا نیست. این را من  به صراحت بگویم. اینها هم اشتباه می کنند. آن چیزی که دارد اتفاق می افتد بیداری است، عدالت خواهی است که دارد گسترش پیدا می کند. پاکی است. خداخواهی است. اینها از این می ترسند و اسمش را می گذارند نفوذ ایران. نفوذ ایران نیست. نفوذ و گسترش اندیشه انسانی است. این متعلق به همه انسانهاست. چرا حرف ایران اثر می گذارد و آنها اسمش را می گذارند نفوذ؟ این که نفوذ نیست. نفوذ یعنی اینکه ما سازماندهی کنیم و برویم داخل یک کشور. چنین چیزی وجود ندارد. همه ملتها محترمند و مستقلند و خودشان تصمیم می گیرند. ما فقط گفتگو می کنیم. با همه گفتگو می کنیم و این هم دوطرفه است. هم آنها  به ما یاد می دهند و هم ما به آنها یاد می دهیم. آن چیزی که دارد در دلها و اندیشه ها نفوذ می کند، ارزشهای الهی است، ارزشهای انسانی است. آنها از این وحشت دارند. اسمش را هم می گذارند نفوذ ایران.  این را هم اشتباه می کنند. ایران به دنبال نفوذ در هیچ جای دنیا نیست.  ما بر عدالت و انسانیت پافشاری می کنیم.  این حرف همه انسانهاست. آنها می گویند چرا دنیا از حرفهای ایران استقبال می کند؟  خوب روشن است. این حرف ، حرف همه ملتهاست. خیلی ها این حرفها را می زنند. ما  هم این حرفها را مطرح می کنیم. هفت میلیارد جمعیت جهان همه دنبال عدالتند. همه دنبال دوستی اند. همه دنبال احترامند. همه دنبال رفاهند. همه استقبال می کنند. چرا نباید استقبال کنند؟ این معنایش نفوذ نیست. گسترش یک اندیشه و یک باور است. آنها هرچقدر این حرفها را بزنند ، کار را تشدید می کنند. نفوذ این اندیشه را در دنیا بیشتر می کنند. بیداری را بیشتر می کنند . ما نگران نيستيم .
 رییس جمهور در زمينه پيشرفتهاي هسته اي جمهوري اسلامي ايران و مانع تراشيهاي آمريكا و هم پيمانهاي اروپائيش گفت :
موضوع هسته ای ایران یک موضوع حل شده است. ما اعلام هم کرده ایم که در مورد حقوق مسلم خودمان با کسی گفتگو نمی کنیم. مثل استقلال. کسی در مورد استقلال خودش با کسی گفتگو نمی کند. فکر می کنم که به اندازه کافی ، هم در دنیا  این موضوع روشن شده است که آنها  از مواضع دوگانه و چندگانه می خواهند برخورد کنند. این هم دیگر برای ما هیچ ارزشی ندارد. کسانیکه انبارهایشان پر از بمب اتم است، دوستانشان را با بمب اتم مسلح می کنند و  تمام جنایات دوستان خودشان را توجیه می کنند ، بعد می آیند راجع به ایران که می رسد یک سری اخبار دروغ مطرح می کنند. 
من یک مطلبی را که حالا به ذهنم آمد بگویم. جالب است. حدیث ما با اینها  مثل این است که به یک نفر می گویند که اثبات کن که سالم هستی.  خوب من چطور سلامت خودم را اثبات کنم؟ اگر کسی مریض باشد، خوب به او می گویند اثبات کن که مریضی.  می گوید که مثلا سینه ام درد می کند ، صرفه می کنم، تب دارم، ناراحتم.  اما چطور اثبات کنیم که سالمیم؟ اثبات کنیم که مریض نیسیتیم!؟! کسالتی نداریم! این ظاهرش حرف ساده ای است. اما، عمق آن،  حرف خیلی جاهلانه ای است.  حرف خیلی بی ربطی است. چیزی که وجود ندارد، می گویند آن را اثبات کن. عدم این را که نمی شود اثبات کرد. ما به آنها می گوییم که ما براساس قانون کار می کنیم. انحرافی وجود ندارد. می گویند نه، وجود دارد.  می گوییم که خوب سندتان چیست؟ می گویند خودتان به ما سند بدهید. این استدلال کسانی است که مدعی منطق و کار درست و قانون هستند.متهم می کنند ، می گوییم که خوب سندتان چیست ؟  می گویند سند را خود شما  به ما بدهید!  می گوییم ما سندی نداریم.  می گویند خوب ، پس ایران پنهانکاری می کند. این ، یک منطق خیلی رنگ باخته  بی ارزش است که برای ما بطور مطلق هیچ ارزشی ندارد. ما از این  عبور کرده ایم.  ایران عبور کرده است.  ملتها  همه عبور کرده اند. اصلا موضوع هسته ای ایران الان مطرح نیست.  موضوع تقابل دو اندیشه است. آنها خیال می کنند با بهانه هسته ای و به ظاهر  ترساندن دیگران می توانند به ما فشار بیاورند.  اینها متوجه نمی شوند که این موضوع ها اصلا تمام شده است. چه کسی از ایران می ترسد؟ هیچ کس. جز دزدها و غارتگرهای بین المللی ، هیچ کس از ایران نمی ترسد. همه ملتها  دوست ایرانند.  امیدواریم آنها هم بالاخره  از روشهای کهنه استعماری دست بردارند و یک مقدار مزه انسانی را بچشند.  بیایند مثل دیگران انسانی زندگی کنند تا شاید آنها هم فرصتی پیدا کنند.