بازخوانی روزنامه های 10 بهمن 1357 - «نزن سرباز!»

هر چه زمان جلو می رود به روز بازگشت امام خمینی به ایران نزدیک تر می شویم. در 10 بهمن 1357 روزنامه های ایران پر از خبر و گمانه زنی در باره بازگشت «رهبر  انقلاب » به کشور است. از سوی دیگر بختیار نخست وزیر وقت همچنان بر قانون اساسی تاکید می کند و در مصاحبه مطبوعات خود بر استعفا ندادن اصرار می ورزد. با این اوصاف خیابان های تهران و سایر شهرهای ایران نمونه بارزی از آشوب و هرج و مرج است. پس از آنکه در روز 8 بهمن تعدادی از تظاهر کنندگان در تهران کشته و مجروح می شوند واکنش های بسیار تندی به وقوع می پیوندد که تحصن روحانیون مبارز در مسجد دانشگاه تهران و مقصر شناختن بختیار توسط امام از مهمترین آنهاست. روزنامه های 10 بهمن 1357 نوید بازگشت امام به همراه بیم فراوان در چگونگی ادامه نهضت را با خود به همراه می آورد.

روزنامه آیندگان در شماره 3276 در صبح 10 بهمن 1357 از آتش سوزی های فراوان و تظاهرات خشونت بارِ روز گذشته در تهران به عنوان تیتر اول خبر می دهد: « پایتخت در آتش و نا آرامی» و در ادامه به پیام امام در این باره اشاره می کند: « از هیاهوی دژخیمان نهراسید» امام در این پیام، که آیندگان در صفحه 1 و 2 خود آن را چاپ می کند، از مردم می خواهد که از دولت غیر قانونی بختیار اطاعت نکنند و به عنوان ملتی هوشیار از نیرنگ ها غافل نباشند: « کشتارها و قتل عام های دسته جمعی را در تهران و شهرستان ها شروع کرده اند باز دژخیمان محمدرضا با مسلح شدن به ادعای قانون و استقلال کشور و سرپوش ملیت به جان مردم بی پناه افتاده اند ... تا دیروز محمدرضای خائن آرامش را با آتش گشودن به روی ملت و برادران و خواهران خود رنگین کرد. اکنون نوکر با نوکران خائنش این خدمت به استعمار را به عهده گرفته اند ... باید بدانند ملت هوشیار از این نیرنگ ها غافل نیست و یکی پس از دیگری را مدفون خواهند کرد ... من در اولین فرصت خودم را نزد شما می بینم تا در شادی و غم شما سهیم باشم و با هم در صف واحد به اعمال عمال اجانب خاتمه دهیم.» روزنامه های چاپ عصر نیز این پیام امام را با تیترهای تقریبا مشابه پوشش می دهند.

آیندگان نسبت به مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی بنی صدر در روز گذشته نیز واکنش نشان می دهد و علاوه بر آنکه آن را تیتر یک می کند، در صفحه 2 نیز کل مصاحبه را چاپ می نماید: «شاپور بختیار نخست وزیر دیروز در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی از مذاکرات مقدماتی خود و تهیه نامه برای ملاقات با آیت الله خمینی یا نمایندگان ایشان در تهران پرده برداشت. بختیار در این مصاحبه اعلام داشت که با شاه هیچ ارتباطی ندارد ... بختیار بار دیگر صریحا اعلام کرد که تحت هیچ شرایطی از سمت خود استعفا نخواهد داد ... آیت الله خمینی هر زمان مایل باشند می توانند به ایران بیایند اما در مورد اقدامات تامینی بازگشت ایشان قبلا باید مشخص شود چه کسی مسئول است ... وقتی افرادی ماموریت دارند اوضاع ایران را آشفته نگهدارند به سوی سربازان تیراندازی می کنند، آنها نیز حق دارند از خود دفاع کنند ... فرودگاه ها به علت نقص فنی بسته شده بود و تا چند ساعت دیگر باز خواهند شد ... دو دولت و دو ارتش وجود ندارد ... نمی توانیم هم داخل و هم خارج قضیه باشیم ... اگر تحریکی وجود نداشته باشد خونریزی نمی شود... قانون اساسی این امکان را فراهم آورده است که از طریق پارلمان نسبت به تغییر رژیم تصمیم بگیرد. نخست وزیر در این مصاحبه می گوید: «این کار قاعده و رسمی دارد که باید از آن راه وارد شویم ... رژیم ایران می تواند جمهوری شود». از سوی دیگر کیهان گفته دیگری از بختیار را با عنوان «هشدار بختیار» به چاپ می رساند و تیتر می زند: «بازگشت امام خمینی باعث جنگ خیابانی خواهد شد». در ادامه این مطلب آمده است: «منابع آگاه در پاریس گفتند شاپور بختیار شخصا این هشدار را از طریق چندین کانال مذاکره کننده در دو روز گذشته به اطلاع آیت الله خمینی رسانده است ... گفته می شود جنگ اعصابی که از فاصله زیاد بین دو طرف جریان دارد موجب سوء تفاهمی شده است که پس از اعلام سفر بختیار به پاریس و دیدار با آیت الله خمینی روی داده است.». از همه اینها جالب تر گویا واکنش اطلاعات در شماره 15772 به صحبت های بختیار و نوع عکس العمل امام و اطرافیان ایشان است: «اوضاع ایران و مصاحبه دیشب بختیار در یک جلسه مهم در حضور امام خمینی بررسی شد» جلسه ای که پیش بینی نتیجه آن چندان سخت نیست و اطلاعات نیز آن را در پایان مطلب خود می نگارد: «... نتیجه ... بختیار باید از نخست وزیری استعفا دهد».

آیندگان درباره اظهارات بختیار مقاله ای را به قلم مرزبان به چاپ می رساند و در آن رو به آقای نخست وزیر می نویسد: «خیلی دیر است». نویسنده مقاله درباره ادعای قانون گرایی نخست وزیر می نویسد: «جدی گرفتن دفاع از قانون اساسی، چنان که این روزها رایج شده است، درست به آن می ماند، که دکتر بختیار، برای رسیدن به مقام نخست وزیری، مجلس رستاخیزی را جدی گرفت، و تمام لکه های خون و طومارهای اتهام را که بر پیکر این مجلس نقش بسته بود، نادیده انگاشت. و با چنین تلقی ناسالم، قدم در لجنزاری گذاشت که با گروه یاورانش، مرتب در آن فرو می رود، و راه رهایی نیز ندارد.» کیهان نیز در صفحه 2 در یادداشت بلندی رو به بختیار می نویسد: «آقای بختیار، روزنامه ها هیچ سانسوری را نمی پذیرند»

از سوی دیگر مهمترین خبر روز 10 بهمن در تمامی روزنامه های گمانه زنی پیرامون بازگشت امام و زمان آن به کشور است. اولین واکنش در این باره توسط کیهان در شماره 10625 و در صفحه اول و در چاپ اول چنین به وقوع می پیوندد: « اگر اجازه فرود هواپیما داده شود ... امشب امام حرکت میکند» اما بلافاصله در چاپ دوم این خبر اینگونه تصحیح می گردد: « بنی صدر آخر وقت امروز اعلام کرد ... امام امشب حرکت نمیکند». این روزنامه به نقل از آستوشیتدپرس از پاریس چنین گزارش می دهد: « ابوالحسن بنی صدر یکی از نزدیکان امام خمینی امروز اعلام کرد که امام خمینی امشب به سوی تهران حرکت نخواهد کرد. شرکت هواپیمایی ار فرانس که قرار است هواپیمایی برای پرواز به ایران در اختیار امام خمینی بگذارد، امروز اعلام کرد که این پرواز 24 ساعت پس از باز شدن فرودگاه مهرآباد منتظر خواهد ماند تا امنیت فرود در این فرودگاه کاملا تامین گردد.»

وضع فرودگاه های کشور و به خصوص مهرآباد تهران هم دست مایه همه روزنامه ها است. اطلاعات در این باره می نویسد: « وضع فرودگا ها هنوز عادی نیست ... فرودگاه ها فقط روزها باز است و به وسیله پرسنل نیروی هوایی کنترل می شود» و در ادامه در صفحه 2 می آورد: « علی رغم بازگشایی فرودگاه های سراسر کشور بر روی پرواز های بین المللی تمام شرکت های هوایی به استثناء ایران ایر، امروز اعلام شد که فرودگاه های ایران تا اطلاع ثانوی از ساعت 5 بعد از ظهر تا 5 و سی دقیقه بامداد هر روز کماکان بسته خواهد بود.» و این همان خبری است که در صبح آیندگان به گونه دیگری آن را بازگو نموده است: « هواپیمایی کشوری پایتخت ایران اعلام کردند فرودگاه تهران بامداد سه شنبه از طلوع خورشید تا غروب خورشید باز خواهند بود. فرودگاه تهران و نیز تمام فرودگاه های دیگر ایران از پنجشنبه گذشته به دستور حکومت بسته بودند ...»

آیندگان حتی از نوع برخورد امام با تهدید بختیار در مورد عدم تامین جان ایشان نیز خبر می دهد: « آیت الله خمینی رهبر مذهبی ایران اعلام کرد که به محض بازگشایی فرودگاه ها به ایران باز می گردد و خطر این بازگشت را شخصا بر عهده می گیرد ... دکتر ابراهیم یزدی در این باره گفت آیت الله خمینی امیدوار است که همین امشب (شب گذشته) به ایران بازگردد ... وی به نقل از آیت الله خمینی گفت خداوند، و نه دولت بختیار، بهترین حافظ جان من است.» البته کیهان در صفحه اول از آماده سازی برای این جریان خبر می دهد: «پیش بینی های محرمانه برای حفظ جان امام بعمل آورد» و اطلاعات می نویسد: «برنامه وسیع برای لحظه ورود امام ... تشکیل کمیته ویژه حفظ جان امام». این در حالی است که کیهان در گزارش ویژه صفحه آخر خود از 2 میلیون نفری که جهت استقبال امام به تهران آمده اند خبر می دهد: «2 میلیون شهرستانی برای استقبال از امام خمینی بست نشسته اند ... تا «آقا» نیاید ما از تهران بر نمی گردیم ... بیشتر مستقبلان به صورت کاروان آمده اند.»

 امام در این روز راجع به ارتش و نوع واکنش این نهاد نسبت به ورود ایشان و تعیین ساختار قدرت در کشور هم موضع گیری می نمایند. کیهان از قول امام نقل می کند: « مخالفت ارتش به محض بازگشت من پایان می یابد» و اطلاعات می نویسد: « اگر ارتش کنار بکشد آرامش تضمین می شود».

در این روز تعداد دیگری نماینده نیز استعفا کرده اند. آیندگان می نویسد: «6 نماینده دیگر مجلس هم استعفا کردند ... تعداد نمایندگان استعفا داده از نمایندگی مجلس به 28 تن رسید، و این در حالی است که گروه اکثریت مجلس که تعدادشان برای تشکیل جلسه از نظر قانونی کافی است، همچنان پا بر جا ایستاده است ... یک گروه هشت نفری نیز تنها به عدم حضور در مجلس بسنده کرده اند، بی آنکه استعفا دهند.»

اما تهران در روز 9 بهمن صحنه درگیری و آشوب بوده است. صبح 10 بهمن آیندگان تیتر می زند: « پایتخت در آتش و نا آرامی ... یک مقام بر جسته ژاندرمری مورد حمله قرار گرفت و مجروح شد ...  کارخانه آبجو سازی شمس، کاباره شکوفه نو، چند سینما و مشروب فروشی و روسپی خانه تهران به آتش کشیده شد» و در ادامه می آورد: «به دنبال کشتار وسیع روز یکشنبه، دیروز هم خیابان های اطراف دانشگاه، خیابان آیزنهاور و بخشی از جنوب تهران، صحنه آتش سوزی های پراکنده، راه پیماییها و تظاهرات خشونت باری بود که باز هم چند کشته و مجروح از این حوادث به جای ماند ... پیش از نیمروز، تظاهرات مردم به راه پیمایی همراه با شعار محدود می شد و پس از ظهر، این تظاهرات به خشونت گرایید ... حدود ساعت 6 بعد از ظهر ، پس از قطع برق در قسمتی از شهر قسمت های جنوبی سی متری در تاریکی فرو رفت و در همین حال، چند سینما، کاباره شکوفه نو، چند مشروب فروشی و قلعه شهر نو به آتش کشیده شد.» کیهان هم در صفحات خود این حوادث را این گونه پوشش می دهد: «سنگربندی خیابانی و آتش سوزی و تظاهرات در تهران ... سرلشگر ژاندارم را خلع سلاح و به شدت مجروح کردند ... یک سرلشگر ژاندارمری در جریان تظاهرات دیروز در میدان 24 اسفند مورد هجوم مردم خشمگین قرار گرفت و به شدت مجروح شد ... تقی لطیفی ... در حالیکه اسلحه کمری خود را در دست گرفته بود از اتومبیل پیاده شد و یک نفر را مجروح نمود مردم وقتی چنین دیدند از پشت سر او را بغل کردند و پس از خلع سلاح با مشت و لگد و چاقو به جان او افتاند ... روز گذشته خیابان آیزنهاور - شاهرضا - سی متری - بابائیان - ژاله - شهباز - و مناطق جنوبی شهر با آتش زدن لاستیک اتومبیل و بوجود آوردن موانعی در عرض خیابان به تظاهرات پرداختند و با شعارهای تند به شاپور بختیار تاختند. در خیابان های تهران در روز گذشته به جز یک مورد در خیابان سی متری برخوردی بین ماموران و مردم رخ نداد و ماموران فرمانداری نظامی کمتر به چشم می خوردند ... در تظاهرات دیروز دانشگاه تهران بیش از 50 هزار نفر شرکت کردند ... ساعت 3 بعد از ظهر بزرگترین کارخانه آبجو سازی تهران واقع در خیابان بابائیان طعمه حریق شد.» و خبر جالب تر در این روز را اطلاعات درباره واکنش نیروهای آتش نشانی نسبت به آتش سوزی ها می نویسد: «ماموران آتش نشانی پیرو اطلاعیه قبلی خود که اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتش هایی که مردم نخواهند خودداری خواهند کرد اقدامی برای خاموش کردن این آتش ها صورت ندادند.» امام خمینی نسبت به این مساله واکنش شدیدی نشان می دهد: «آیت الله خمینی، نخست وزیر ایران شاپور بختیار را شخصا مسئول «کشتارهای» این دو روز اخیر در تهران معرفی کرد ... وی از مردم کشورش دعوت کرد از «عمال حکومت غیر قانونی» تبعیت نکنند و همچنان مانع ورود وزیران به وزارتخانه هاشان بشوند.»

آیندگان از تحصن روحانیون در تهران و قم خبر می دهد و می نویسد: «روحانیون قم در مسجد اعظم متحصن می شوند ... تحصن روحانیون گسترش می یابد ... به دنبال تحصن بیش از 250 نفر از جامعه روحانیت در مسجد دانشگاه تهران ... روحانیون قم اعلام کردند که تا بازگشت آیت الله العظمی خمینی در مسجد اعظم این شهر به تحصن خواهند نشست. تحصن جامعه روحانیت در مسجد داشگاه تهران که از پریروز آغاز شده است همچنان ادامه دارد و روحانیون اعلام کرده اند که تا لحظه بازگشت رهبر انقلاب ایران این تحصن ادامه خواهد داشت ... روحانیون متعهد و مبارز ایران به عنوان اعتراض به اعمال خائنانه نخست وزیر غیر قانونی خصوصا جلوگیری از آمدن امام خمینی از ساعت 9 صبح یکشنبه 8 بهمن ماه در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار کرده و اعلام کرده اند که تا بازگشت امام در تحصن باقی خواهند ماند.»

اما شاه و خانواده اش در پیک نیک اجباری در مراکش هستند و روزنامه ها از او نیز غافل نشده اند: «مراکش - اردشیر زاهدی سفیر مستعفی ایران در آمریکا گفت شاه قصد دارد به مدت سه ماه از ایران آشوب زده دور باشد. زاهدی که به همراه چهار فرزند شاه و مادر همسر وی از تگزاس به مراکش رفته است به خبرگزاری آستوشیتدپرس گفت شاه دست کم به مدت 3 هفته در مغرب می ماند. وی افزود شاه هنوز تصمیم نگرفته است به کدام کشور برود ...» و نکته ای که واقعا نمی توان از آن به سادگی گذشت خبر تجلیل از امام خمینی در رسانه های مصر است؛ کشوری که اولین و آخرین میزبان محمدرضا شاه شد: « رسانه های اطلاعاتی مصر که زیر تسلط حکومت این کشور هستند در هفته جاری نخستین تلاش خود را بکار گرفتند تا سیمای مناسبی از حضرت آیت الله العظمی خمینی رهبر تبعیدی مذهبی ایران ترسیم کنند ... تحلیل گران محلی و دیپلمات های خارجی دعوت انور سادات رئیس جمهوری مصر از شاه را برای دیدن از مصر در تاریخ 16 ژانویه یک مخاطره سیاسی خواندند و استدلال می کنند ممکن است شاه به سیر فراموشی همیشگی رود و شرط احتمالی سادات در مورد بخت های شاه ایران برای باز پس گرفتن قدرت امکان دارد به یک قمار بد حساب تبدیل شود ... شاه شش روز را در انزوای واقعی در تفریگاه زمستانی در آسوان در کرانه نیل علیا گذراند و زمانی که سادات شاه را پیش از سفر به مغرب بدرقه می کرد از او دعوت کرد به مصر بازگردد و در قاهره زندگی کند.» 

علاوه بر عکس هایی که از قلعه شهر نو و کارخانه های آبجوسازی سوخته در روزنامه ها چاپ می شود در صفحه اول کیهان عکسی با عنوان «نزن سرباز!» با این توضیحات به چاپ رسیده است: «دهها دهان دیروز در خیابان سی متری تهران، با این فریاد به حادثه تکان دهنده ای که در شرف وقوع بود، فرمان توقف دادند. «نزن سرباز ......» یکی از تظاهر کنندگان که با ورود نظامیان به صحنه موفق به فرار نشده، در گوشه دیوار حالت دفاع به خود گرفته است و انگشت سرباز ماشه اسلحه را فشار می دهد ....»